با موضوع شهدای اقلیتهای مذهبی
نمایشنامه «شالگردن» منتشر شد
همزمان با سی و دومین نمایشگاه کتاب تهران نمایشنامه «شالگردن» به نویسندگی سیدعلی تدین صدوقی با موضوع شهدای اقلیتهای مذهبی در حوزه هشت سال دفاع مقدس از سوی نشر نگار تابان منتشر شد.
به گزارش ایران تئاتر سیدعلی تدین صدوقی نویسنده، منتقد و کارگردان تئاتر پس از چاپ نمایشنامه «سهراب رستم» و نمایشنامههایی چون «معجزهای برای حافظه تاریخ» و «پلم پیلیم پلوم» یا همان نمایش «همه دختران امیرکبیر» که در شهریور 97 در تالار حافظ به روی صحنه رفت و مورد استقبال اساتید، منتقدان و هنرمندان تئاتر قرار گرفت و نمایشنامه «من هنوز اینجام کلاغهای لعنتی» و ... اکنون پس از گذشت سه سال از چاپ آخرین اثرش پنجمین نمایشنامه خود را بانام «شالگردن» درسی و دومین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران راهی بازار کتاب کرد
«شالگردن» نمایشنامهای است در چهار اپیزود که هر اپیزود آن بهصورت مجزا نیز قابلیت اجرا دارد.
«شالگردن» یکی از معدود نمایشنامهها در خصوص شهدای اقلیتهای مذهبی در حوزه دفاع مقدس در هشت سال جنگ تحمیلی است که به چاپ رسیده و به زیور طبع آراسته گردیده است.
در ابتدای کتاب از قول نویسنده میخوانیم:
تقدیم به شهدای والامقام اقلیتهای مذهبی ایرانزمین در هشت سال دفاع مقدس و تقدیم بهتمامی شهدای راه وطن و خانوادههای محترمشان
سیدعلی تدین صدوقی درباره این اثر خاطرنشان کرد: نمایشنامه «شالگردن» متشکل از اپیزودهایی در خصوص شهدای آشوری، ارامنه، زرتشتی، کلیمی و اهل تسنن است که با قصههایی بکر و گیرا، ارتباط و انسجام دراماتیک و توالی ساختاری آن حفظ گردیده.
این نویسنده افزود: این در حالی است که میتوان هرکدام از اپیزودهای نمایشنامه را بهتنهایی بهعنوان یک نمایش مستقل نیز اجرا کرد. باید گفت اینیکی از ویژگیهای نمایشنامه «شالگردن» است که در نمایشنامههای اپیزود یک کمتر شاهد آن بوده و هستیم.
تدین صدوقی گفت: در اینجا ذکر نکتهای مهم را یادآور میشوم و آن نگارش، چاپ و اجرای نمایشنامههایی اینچنین در این برهه حساس از زمان است که نیاز به حفظ وحدت و همیت مذهبی، قومی، ملی، فرهنگی، هنری سیاسی بیشتر از هرزمانی دیگر در بین آحاد و اقشار مختلف ملت شریف ایران احساس میشود. حفظ این وحدت ملی، مذهبی و قومی از نکاتی است که مقام معظم رهبری هماره بر آن تأکید مؤکد ورزیدهاند.
این منتقد و نویسنده در خاتمه گفت: امید است که با حمایتهای لازم و کافی از سوی مسئولان، ارگانهای و نهادهای ذیربط بهزودی شاهد اجرای نمایش «شالگردن» نیز باشیم انشااله
. نمایشنامه «شالگردن» روایتهایی دارد خواندنی از شهدای جنگ تحمیلی و خانوادههایشان و اتفاقات و مسائلی که درگذشته و حال برای آنان پیشآمده است. خانوادههایی که پس از نزدیک به سی سال که از دفاع مقدس و جنگ تحمیلی هشتساله میگذرد هنوز هم با فرزندان شهید خویش در ارتباط هستند و جای خالی این عزیزان در زندگی اکنون آنها سخت احساس میشود.
اپیزودهای نمایشنامه «شالگردن» عبارتاند از:
اپیزود نخست: «شالگردن» که در خصوص دو خانواده شهید آشوری و مسلمان است که ...
اپیزود دوم: «پلاک» که در خصوص سه رزمنده ایرانی است که یکی از آنها مجروح شده؛ اما آنان پس از عملیات مهم شناسایی یک سرهنگ عراقی را به اسارت گرفتهاند و...
اپیزود سوم: «آتوسا» که داستان اسارت یک پرستار زرتشتی ایرانی است. او حین انجاموظیفه در یک درمانگاه صحرایی در اوایل جنگ تحمیلی توسط یک سرگرد عراقی به اسارت گرفته میشود و...
اپیزود چهارم: «میهمانان» که در خصوص ماجرای چهار شهید ایرانی از اقوام و مذاهب مختلف و اقلیتهای مذهبی است؛ مانند «شهید لازار» و... که در عالمی دیگر زنده هستند؛ به مصداق این آیه شریفه قرآن کریم که میفرماید؛ شهدای راه خدا زنده هستند و نزد ما روزی میخورند «وَلا تَحسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلوا فی سَبیلِ اللَّهِ أَمواتًا بَل أَحیاءٌ عِندَ رَبِّهِم یُرزَقونَ».
ارواح این چهار شهید عزیز و بزرگوار با یکدیگر محشورند. شب سالتحویل است و فردای آن روز قرار است میهمانی خاص برای خانواده شهید لازار بیاید؛ او میخواهد قبل از رسیدن میهمان، مادرش را آگاه ساخته و از این موضع باخبر کند. دوستانش نیز در این امر میخواهند به او کمک کنند و...
گفتنی است که نمایشنامه «شالگردن» با طنزی ظریف، فاخر و دراماتیک همراه است. ازاینرو مخاطب را با خود همسو میکند؛ زیرا فضای اپیزودها ناامیدانه و یاس آلود نیست. نویسنده سعی کرده فضایی شاد و مفرح را خلق کند. چراکه بهزعم نویسنده شهادت و رفتن در جوار رحمت الهی، مسئلهای غمناک و غمانگیز و ناامیدانه و یاس آلود نیست.
نمایشنامه «شالگردن» را میتوانید با نرخ بیست هزار تومان که پس از تخفیف ویژه نمایشگاه کتاب تهران هفده هزارتومان میشود از نشر نگار تابان مستقر در بخش ناشران عمومی نمایشگاه بینالمللی کتاب در قسمت شبستان، راهرو 4، غرفه 9 تهیه بفرمائید.
دیالوگهایی چند از اپیزود اول نمایشنامه:
مادر: آنقدر سیگار نکش
ماریا: از صبح تا حال اولین سیگار مه
مادر: البته بهجز سیگارایی که سرکار کشیدی
ماریا: اتفاقاً امروز آنقدر سرمون شلوغ بود که وقت نهار خوردن هم نداشتیم چه برسه به سیگار
(مادر بهطرف عکس حضرت مریم صلیب میکشد)
مادرک یا مادر مقدس کاری کن که همیشه سرش شلوغ باشه (مادر روی صندلیاش مینشیند)
مادر: حالا یه سیگار هم بده به من
ماریا :ماما برات ضرر داره
مادر :نوبت من شد برام ضرر داره، چهار روز پیش یه نصفه کشیدم
ماریا: (ماریا سیگار برای مادر روشن میکند و به او میدهد)
مادر: چیزی هست که بخواهی به من بگی
ماریا: نه چطور مگه
مادر: چرا هست، دوسهروزه که می خوای یه چیزی بهم بگی
ماریا: گفتم که چیزی نیست ماما ...