نگاهی به نمایش «اَکتورز استودیو» به کارگردانی افشین واعظی
تست بازیگری امروز، درک واقعیت است
ایران تئاتر، کیارش وفایی: خواستههای انسان تا زمانی که به خط پایان نرسد تمامی ندارد و او هر روز میخواهد برای رسیدن به آمال خود از هر پلهای بالا برود تا به جهان ثابت کند اگر او بخواهد همه چیز شدنی است. حال این باور غلط گاهی مسیر معکوس را طی میکند و انسان با قرار گرفتن در شرایط ناکامی در جایگاهی قرار میگیرد که تنها باید نقش بازی کند، درست مانند نابازیگرهایی که میخواهند در تست بازیگری نقش اول فیلمی را از آن خود کنند.
انسان موجود بسیار پیچیدهای است که در زمانهای مختلف قصد دارد نکات بیشتری را کشف کرده و از شاخهای به شاخه دیگر برود. شاید آرزو و آمال درونی او چنین خاصیتی دارد که شرایطی را فراهم میآورد تا بنابر داشتن آن دیدگاه مسیری را از نو شروع کند. حال در این فرضیه بسیار محتمل است که یکی از اصول تشخیص این خواسته تاثیرات کنش آن آمال یا آرزو در درون انسان است که نقش بسیاری مهمی را ایفا کند. جهان بازیگری جزو یکی از آمالی است که اکثریت انسانهای روی کره زمین میخواهند در بهترین وضعیت آن به شهرت و دیده شدن دست پیدا کنند. حال این موضوع سبب شده که جهان متن نمایش «اَکتورز استودیو» به سمت این خواستگاه برود که جهان بازیگری و شوق بازیگر شدن چه رنگ و حالی دارد. لذا این نمایش با داشتههای خود و با پیش آوردن جهانی چندلایه قصد آن را دارد که روایت این دنیای پر زرق و برق را از محلی شروع کند که عدهای از هنرمندان مطرح جهان از آن یعنی «اَکتورز استودیو»فارغالتحصیل شدهاند. لذا جهان متن این اثر باتوجه به دیدگاهی که دارد شخصیتها را در موقعیتهایی قرار میدهد که با قرار گرفتن در آن موقعیت مکانی فرصت داشته باشند تا تواناییهای خود را برای ورود به عرصه بازیگری به بوته آزمایش گذاشته و نظر شخصیت کارگردان در جهان نمایش که پشت میزی در موقعیت مکانی اثر نشسته است را جلب نمایند. در واقع این موقعیت مکانی یکی از قوههای محرک اثر به شمار میآید که سایر شخصیتها با قرار گرفتن در آن محیط و در اختیار داشتن موضوعی شرایطی را پیش آورند تا یکی از منتخبهای تست بازیگری شخصیت کارگردان شوند. بنابراین در جهان اثر معنای کنش از سوی شخصیت کارگردان و واکنش از سمت سایر شخصیتها نمونه نمایانی از رویارویی انسان با آمال خود است.
نمایش «اَکتورز استودیو» با ساختاری که به خود اختصاص داده است تلاش دارد تا لحظاتی را خلق کند که شخصیتها بیشتر از آنکه واقعی به نظر برسند در ظاهر بازیگری قرار بگیرند برای آنکه محیط خود را با دیدی متفاوت به نمایش بگذارند. حال در این میان جهان اثر بسیار تحت تاثیر لحظه و آن بازیگری است. در واقع جهان بازیگری و رویارویی شخصیتها با این دنیای در هم تنیده بعنوان هسته اصلی شناخته میشود، زیرا آنها به نوعی شرایط آینده خود را به جهانی گره زدهاند که پایان آن نامشخص است. جهان متن با استفاده از حواس پنجگانه انسان این قابلیت را برای شخصیتهای نمایش فراهم آورده تا در هر زمان و حالتی برونریزی کرده تا بتوانند از آن طریق خود را به شخصیت کارگردان در جهان نمایش و مخاطب معرفی کنند. البته این طراحی به سبب آن است که آنها بتوانند همچون بازیگرهای معروفی که امروزه هر کدام برای خود طرفدارانی دارند هوادار داشته باشند که در این میان شخصیت کارگردان که همان نویسنده و کارگردان واقعی اثر است بتواند از این تصمیم برای پیشبرد روایت خود بهره بگیرد. جهان این نمایش نیز تکیهگاه دیگری را برای آنکه ساختار کنش و واکنش شخصیتها را هدایت کند استفاده کرده است که تمام برونریزیها در آن بازتاب داده میشود. موقعیت نمایشی تست بازیگری در موقعیت مکانی نمایش در جهان اثر بهانهای قابل توجه است که بدانیم هر شخصیت با چه دیدگاه و جهانبینی در این روایت پیش میرود. بنابراین اهمیت این تهمید یا طراحی در آن است که تمرکز مفیدی در جهان اثر وجود دارد که جهان بازیگری را معرفی کند و نه چیز دیگری. لذا یکی از ثمرههای این تصمیم آن است که مخاطب هرگز نتواند لحظهای روایت و فضای نمایش را رها کند. حال با این طراحی میتوان اشاره داشت که این نمایش و جهانش تحت تاثیر تئاتر تجربی و واقعگرا است. زیرا برونریزی شخصیتها به نوعی وامدار جهان پیرامون آنها است تا این شخصیتها بتوانند همچون کسانی که علاقهمند ورود به جهان بازیگری هستند جلوه کنند. جهان اثر با ساختاری چند لایه مسیر مناسبی را برای در اختیار گرفتن حس و باور مخاطب پیش میگیرد به طوری که در ابتدا و بخش اول نمایش مخاطب را با رویکرد و لحن کمدی شاداب میکند و سپس او را به عمق لحظات تراژیکی رهنمون میسازد که آینهای از اجتماع که در آن معضلات اجتماعی شنیده و دیده میشود و در انتها شخصیتها در قالب یک گروه فیلمسازی نمایی از زمان تولید یک فیلم را به تصویر میکشند.
در واقع این نقشه راه جهان اثر مفهومش را به گونهای بیان میکند که در آن جهان سینما با ادغام در جهان نمایش زاویهای از خود را به نشان میدهد که شخصیتها در ابتدا بعنوان جمع علاقهمندان بازیگری در سینما هستند و از نگاهی دیگر بازیگرهای نمایشی هستند که جهان آن جمع از دوستداران سینما را روایت میکنند. حال با این دیدگاه باید اشاره داشت که جهان اثر بسیار به واکنش شخصیتها نسبت به موقعیت و تصویر کردن جهان بازیگری در این دو مدیوم وابسته است. البته این نکته را باید یادآور شد که موقعیت مکانی اثر یعنی همان «اَکتورز استودیو» به نوعی در جهان اثر محل آمال شخصیتها است که در آنجا بخش ابتدایی یک نوع از حواس درونی و بیرونی بازیگرها یا همان شخصیتهای نمایش را بازتاب میدهد، در بخش دوم تفاوت قابل توجهای از حواس و برونریزی را شاهد هستیم و در نیمه پایانی واقعیت ورطهای را نشانه میرود که ثمرات دو بخش قبل است. بنابراین باید اذعان داشت که تمهیدات به کار رفته در جهان متن و اثر به نوعی در گرو داشتههای درونی، بیرونی و البته اجتماعی هر شخصیت است.
فرم و محتوا در این نمایش هم راستای یکدیگر پیش میروند به گونهای که در فرم اثر زاویه دوربین فیلمبرداری که رو به شخصیتها است و همچنین زاویه دید مخاطب در مقام شاهدان عینی تعریف شده و شخصیت کارگردان بعنوان دیگر قوه محرک با خواستههای خود از شخصیتها به برون ریزی آنها جهت میدهد تا سه بخش جهان این اثر معنایی مختص به خود را داشته باشند. حال در اینجا میتواند این سوال برای مخاطب پیش آید که جهان بازیگری که شاهدش هستند آیا مرهمی برای فراموش کردن دردهای گذشته است یا رسیدن به واقعیتی که اکنون شخصیتها در صدد کشف آن هستند؟ لذا باید اشاره داشت که قصد نویسنده و کارگردان این نمایش رسیدن به هر دو عنوان است، زیرا جهان بازیگری میتواند شرایطی را شکل بدهد که بازیگر از تلخیهای جهان پیرامونش رها شود و با ورود به قالب نقش واقعیتی را کشف کند که در درون خود هرگز آن را کشف نکرده است.
بنابراین باید گفت که نمایش «اَکتورز استودیو» جهانی را برای مخاطب به تصویر میکشد که هم نشانههای واقعگرایی دارد و نیز معرف خواستگاهی است که هر انسان را بعنوان بازیگری کار بلد در جهان پیرامون معرفی میکند. اتفاقی که مخاطب با آن ارتباط مستقیم برقرار خواهد کرد تا بداند جهان واقعی او نمونهای بسیار بزرگتر از اندازه جهان پرده نقرهای است و انسانها از ابتدای خلقت همه رسالتی با خود به همراه داشتهاند.