در حال بارگذاری ...
گفت‌وگوی ایران تئاتر با افشین واعظی کارگردان نمایش «اَکتورز استودیو»

بازیگری؛ جهان استعدادیابی برای رسیدن به حقیقت است

ایران تئاتر: اهمیت کشف جهان‌های بی‌شمار آن است که زاویه‌های مختلفی از جهان هستی را پدیدار می‌سازد. ساختاری که با رجوع به واقعیت و عبور از داشته‌ها و نداشته‌ها همیشه حرفی برای گفتن دارد تا عده‌ای بعنوان هوادار و عده دیگر در مقام مخالف روبروی یکدیگر دیده شوند. جهان بازیگری نیز یکی از این جهان‌های متعدد است که همیشه در آن تمایز و تشابه ملاکی برای تشخیص هستند.

افشین واعظی جهان نمایش خود با وام گرفتن از شرایط جهان پیرامون شکل می‌دهد به گونه‌ای که برداشت‌های کوچک و بزرگ در شکل گرفتن این جهان نقش بسزایی دارد. او با دغدغه‌مندی نسبت به جهان بازیگری و اهمیت این حرفه کوشیده تا درام خود را با هزارتوهایی وابسته به شرایط و موقعیت پیش بگیرد تا مخاطب‌ها بعنوان هیئت داوران درباره نحوه عملکرد شخصیت‌های نمایش نظرات متفاوتی را ارائه بدهند. لذا پیش آوردن چنین شرایطی نامی بجز دغدغه نخواهد داشت. نمایش‌های «خرده جنایت‌های زن و شوهری»، «پچپچه‌های پشت خط نبرد»، «جهشه» و مجموعه تلویزیونی «سارقین روح»جزو آثاری هستند که این نویسنده و کارگردان بعنوان بازیگر در آنها حضور داشته است. از جمله آثار نمایشی که این بازیگر و نویسنده تولید و کارگردانی کرده است باید به نمایش‌های «قیقاج»، «هاراگیری» و «اَکتورز استودیو» اشاره داشت. حال به بهانه نمایش «اَکتورز استودیو» که اردیبهشت‌ماه در تماشاخانه ملک در ساعت 19:15 روی صحنه می‌رود با وی گفت‌وگویی انجام داده‌ایم که در ادامه می‌خوانید.

 

 

تصور می‌کنید تولید نمایش در قالب تئاتر تجربی چه مزایایی می‌تواند برای کارگردان‌های تئاتر به همراه داشته باشد؟ آیا این روال سبب خواهد شد که به نوعی نمایش‌ها از شباهت‌های معمول دور شده و با رویکردی نو مواجه شود؟

نمی‌دانم آیا می‌توان نگاه و تصمیم گروه نمایشی «اَکتورز استودیو» را به تئاتر تجربی ارتباط داد یا خیر. زیرا متن نمایشنامه به شکلی که روی صحنه دیده می‌شود آماده بوده است، اما اتفاق‌هایی که در طول تمرین‌ها با بازیگرها رخ داد می‌توان بعنوان یک تئاتر تجربی از این نمایش نام برد. یعنی با این عنوان عده‌ای بازیگر در محل تمرین آمدند و بعد از گذشت مدت زمانی از گروه 12 نفره بازیگری با پیش آمدن اتفاق‌هایی به تعداد 60 نفر رسید. حال این موضوع به نظرم اتفاق بسیار مثبتی است برای کارگردان، زیرا جهان کارگردان در تئاتر تجربی ممکن است تغییر کند یعنی جهان همان اثری که قصد ساختن آن را دارد. اتفاقی که در این نمایش برای بنده هم رخ داد، زیرا ایده نمایش در شروع نکته و عنوان دیگری بود و سپس ایده‌ای که روی صحنه رفت شکل و نوع دیگری را ارائه می‌دهد. حال اتفاق مثبت دیگر در این نمایش آن بود که شیوه اجرایی نوینی رسیدیم که به عقیده بنده شیوه دوست داشتنی است به دلیل آنکه مخاطب‌ها‌ و بازیگرها به نوعی درگیر آن هستند.   

 

این نوآروی و رویکرد نو تا چه اندازه می‌تواند سبب شود که مخاطب بیشتر از گذشته به تماشای آثار نمایشی بنشیند؟ ضرورت داشتن این نگاه در نظر مخاطب بیانگر شرح چه موضوعاتی است؟

معتقدم گروه نمایشی ما اجرایی را روی صحنه برده است شکل جدیدی از شیوه اجرایی را دارد که باعث می‌شود مخاطب به این موضوع فکر کند که قرار نیست در سالن نمایش بروم و با یک موضوعی کلیشه‌ای که تنها ایده‌اش تغییر کرده است روبرو شوم. حال در این نمایش مخاطب با این موضوع روبرو می‌شود که عنوانی متمایز را خواهد دید که جهانی متفاوت را پیش روی آن قرار خواهد داد. دلیل دیگر این تفاوت آن است که در این نمایش مخاطب خودش بخشی از نمایش است و در جایی از این اثر دیگر جهان اثر شده و به نوعی در روند پیشرفت اتفاق‌ها تصمیم گیرنده خواهد بود. لذا این اتفاق‌ها نکاتی قابل توجه‌ای برای مخاطب و تئاتر است، زیرا مخاطب‌ها بیشتر جذب ایده اثر شده‌اند.  

 

حال با در نظر گرفتن این موضوع علاقه دارید چه مقدار نمایش‌هایی که تولید میکنید از این قانون و خواسته پیروی کنند؟ آیا ضرورت درک مخاطب بیشتر برای شما ملاک است و یا داشته‌های جهان اثری که سبب درک مخاطب خواهند شد؟

بنده در مقام کارگردان در کارهایی که تاکنون روی صحنه آورده‌ام تلاشم بر این بوده است به نوعی ارتباط مناسبی با مخاطب داشته باشم و نیز به گونه‌ای عمل کنم که اثر توسط مخاطب درک شود. یعنی توامان کوشیده‌ام این دو موضوع را همراه با هم داشته باشم و به نظر خودم تا مقداری در به وجود آوردن شرایطی که مورد نظرم بوده است موفق بوده‌ام. بنده معتقد به این موضوع نخواهم بود که یک گروه نمایشی باید همیشه خواسته مخاطب و یا نیازی که او بیشتر می‌پسندد را برایش در نظر بگیریم. اما همیشه به این موضوع فکر کرده‌ام مخاطبی که وارد سالن می‌شود نیاز دارد در قبال صرف هزینه‌ای و زمانی که برای دیدن نمایش می‌کند دستاوردی  به همراه داشته باشد. حال اتفاقی که در این نمایش هم رخ می‌دهد که بسیار به جهان بازیگری مربوط می‌شود برای مخاطب جذاب است، مخصوصا مخاطبی که خودش کارهایی شبیه بازیگری یا تئاتر و سینما است. حال در بخشی از نمایش هم گروه نمایشی با موضوع مخاطب برخورد داریم که مخاطب با انواع سلیقه و نظر گاهی می‌تواند تعیین کننده و جدی قلمداد شود.     

   

جهان متن نمایش «اَکتورز استودیو» سرشار از لحظاتی است که در آن کنش و واکنش حضور دائمی دارند و شخصیت‌ها بنابر در اختیار داشتن یکی از این دوعنوان هویت نقش خود را شرح می‌دهند. علت آنکه این تصمیم را گرفته‌اید به جهت بیرونی نشان دادن شرایط متن است و یا آنکه قصد داشته‌اید تا شرایط از ابتدا با رویکردی مشخص تا انتها پیش برود؟

جهان متن این نمایش سعی داشته است که این موضوع خود را به شکل بیرونی نشان بدهد. یعنی فردی بعنوان مخاطب این اثر زمانی که وارد سالن می‌شود پیش‌فرض یا فرضش در حین شروع بر این باشد که با یک تلنت (برنامه استعدادیابی) مواجه است. حال زمانی که در نمایش به اتفاق رای‌گیری ورود پیدا می‌کنیم مخاطب از حضور در آن موقعیت اطمینان حاصل می‌کند. حال اینکه نمایش سرشار از کنش و واکنش است درست تلقی شده، زیرا موضوع نمایش این موضوع را طلب می‌کند که چنین شکلی را شاهد باشیم و اتفاق‌ها پی در پی با تعداد بالا پیش برود. در این نمایش در حدود بیست تا سی اِتود بازیگری را شاهد هستیم با این دانسته بسیاری از لحظات نمایش به شکل بداهه صورت می‌گیرد و هر شب با شب‌های گذشته تفاوت دارد. البته کوشیده‌ایم جهان نمایش را به جهان واقعیت نزدیک کنیم. حال اینکه ما در این نمایش از تعداد بازیگر بالا و ایجاد رقابت کرده‌ایم برای بازیگرها یکی از دلایلش آن بوده که این جهان به شکلی نشان داده شود که در عین واقعیت است و این اتفاق به صورت حقیقی رخ می‌دهد.

     

جهان بازیگری یکی از مولفه‌های اصلی و بنیادی است که در اثر وجود دارد و شخصیت‌ها با پیروی از آن در صحنه نقشی را ایفا می‌کنند. علت این انتخاب بیشتر برای آن است که دغدغه‌های درونی خود را شرح بدهید و یا جهان بازیگری را بعنوان عنصری وابسته با نگاهی نو تصویر کنید؟

هدف بنده از ابتدا بر این بوده است که ما بازیگری را به چالش در آوریم و اینکه حجم وسیعی از انسان‌های مختلف در این کشور درگیر این موضوع هستند که اتفاق‌های متفاوتی برایشان پیش می‌آید که گاهی به نابودی و تباهی منجر می‌شود. حال با این دانسته که اشخاصی چون بنده زندگی و آینده‌اش در این راه قرار داده است با یقین بر اینکه می‌توانیم کارهای دیگری انجام بدهیم، اما با علاقه‌ای که درونمان وجود دارد پیگیر بازیگری و تئاتر هستیم. لذا دغدغه بنده این بوده است که مشکلات، سختی‌ها، مشقت‌ها و راه رسیدن به جهان بازیگری را در جهان نمایش آورم. البته این تصمیم به آن جهت بوده است که ابتدا تلنگری به خودم بزنم که به دنبال چه چیزهایی در جهان بازیگری، کارگردانی و تئاتر و از سوی دیگر تلنگری به کسانی که در این نمایش بعنوان بازیگر حضور دارند و او هم  این موضوع را درک می‌کند که باید به کارهای خود فکر کند و در آخر این تلنگر به مخاطب زده خواهد شد، زیرا اصلی‌ترین مشخصه جهان بازیگر است. در واقع مخاطب است که یک شخصی را بعنوان بازیگر به جهان معرفی می‌کند و دیگری را با این عنوان اهمیت نمی‌دهد.   

 

موقعیت مکانی در این نمایش بعنوان یکی از قوه‌های محرک است که سبب می‌شود شخصیت‌ها با قرار گرفتن در آن نهایت تلاش خود را داشته باشند تا برون‌ریزی‌ها در زمان تست بازیگر در این محل برگرفته از جهان درون و بیرونی آنها باشد تا بیشتر دیده شود. آیا این همان خواسته‌ای بوده است که شما در نظر داشته‌اید تا پیش بیاید؟

بله. این موضوع دقیقا خواسته‌ای بوده است که مد نظر داشته‌ام. زیرا هدفم آن بود که بازیگرها نهایت تلاش خودشان را برای رسیدن به یک اتفاق خوب سرانجام بدهند. یعنی آنکه بازیگرها در موقعیتی قرار می‌گیرند که خواسته یا ناخواسته مقایسه می‌شوند. البته باید این نکته را یادآور بازیگرهایی که در این نمایش روی صحنه می‌روند بازیگرهای شجاعی هستند، زیرا این چالش را برای خود پدیرفته‌اند در یک قالب رسمی و جدی مورد قیاس قرار بگیرند. حال اینکه ما از ده بازیگر به شصت بازیگر رسیده‌ایم به دلیل آن بود که رقابت بین بازیگرها جدی شود. حال در آن زمان که ده بازیگر در اختیار داشتیم آنها می‌دانستند که هر شب روی صحنه خواهند بود و اطلاع داشتند که هر شب دیده می‌شوند. لذا دلیل آنکه راه و روش نمایش تغییر کرد، تعداد بازیگرها افزایش یافت و جهان اثر را واقعی کرده‌ایم آن بوده است که بازیگرها تلاش بیشتری کنند و به اتفاقی  در درون خودشان فکر کنند.      

 

ادغام جهان سینما و بازیگری در دنیای تئاتر با چه شاخص‌هایی در نظر گرفته شده است؟ دلیل آنکه مصمم به آن شده‌اید که نمایشنامه‌ای با این عنوان در نظر بگیرید و کارگردانی کنید چیست؟ آیا این انتخاب هم از ضرورت‌های دراماتیک این اثر است؟

دلیل آنکه جهان بازیگری را در جهان تئاتر و سینما ادغام کرده‌ام علتش آن است که ما بعنوان کسی که فعالیت حضور در تئاتر را دارد معتقد هستیم که تئاتر لازمه بازیگری و لازمه سینما است. اگر در طراحی صحنه دقت کنید ما با صحنه تئاتر مواجه هستیم در حالی که در عمق صحنه پرده سینما را می‌بینیم. یعنی ما همان بازیگر را با همان بدن، بیان، صورت در قالب نمایش روی صحنه شاهد هستیم و در مقابل او را در پرده سینما با قاب‌ها و اندازه‌های مختلف نظاره می‌کنیم. حال دلیل آنکه این نمایش با چنین عنوانی تولید شده آن است که بسیاری از انسان‌ها با نگاه و باورهای مختلف در تلاش هستند که جهان بازیگری را تجربه کنند تا به شهرت برسند.

 

جزئیات تئاتر کارگاهی تا چه اندازه در ساختار جهان متن و اثر دخالت دارد؟ آیا قصد آن داشته‌اید برای آنکه شخصیت‌ها بیشتر محیط از این عنوان استفاده کنید؟

واقعیت آن است که جزئیات تئاتر کارگاهی آنچنان که باید در این اثر مورد استفاده نبود و به نوعی وارد جهان متن نشد. حال اتفاق‌هایی که در تئاتر کارگاهی پیش آمده تاثیرگذاری خودش را داشته است. با این توضیح که اتفاق‌هایی در زمان تمرین و اِتودهای بازیگرها پیش می‌آمد که آن اتفاق مانند هر نمایشی به ما کمک کرده که تاثیرات بسیاری در اجرای نمایش داشته است.

 

نقش شخصیت کارگردان در این نمایش را شخص شما برعهده دارید که موقعیت‌های نمایشی را در صحنه به سایر شخصیت‌ها منتقل می‌کند. آیا قرار گرفتن در این نقش سبب نمی‌شود که از اختیارهای یک کارگردان اثر دور شوید و به نوعی صحنه دچار بی‌نظمی میزانسنی شود؟

شخصیت کارگردان را بازیگر دیگری هم می‌توانست بازی کند، اما بنده برای آنکه از ابتدا تا انتهای این نمایش را خودم شروع و به پایان رسانده و با شناختی که از سلیقه و علاقه این شصت بازیگر مطلع بوده‌ام به نظرم آمد بهترین شخصی که می‌تواند با آنها ارتباط برقرار کند و روی صحنه به دست آورد بنده هستم. دلیل دیگرش هم آن است که روی صحنه این اتفاق مشهود است که هر بازیگر نوع و شیوه خاصی دارد و از هر بازیگر خواسته متفاوتی درخواست می‌شود. حال باید اشاره کنم در این نمایش میزانسن خاصی وجود ندارد که بخواهیم درباره نظم یا بی‌نظمی عملی انجام بدهیم و اگر چیزی به نام بی‌نظمی میزانسنی دیده شده به دلیل آن است که بعضی از آنها را مجبور بوده‌ایم به شکل بداهه انجام بدهیم، زیرا هر اجرا با بازیگرهای مختلفی روبرو هستم. حال اگر بنده قصد داشتم تمامی میزانسن‌ها و ترتیب‌ها را به شکل ثابت نظم بدهم اتفاقی پیش نمی‌آمد.

    

شخصیت‌پردازی در این نمایش با توجه به چه شاخص‌هایی طراحی شده است؟ حال با آنکه جهان بازیگری به شکل مستقیم در سوژه اثر وجود دارد هدایت نقش‌ها چگونه صورت گرفته است؟

شخصیت‌پردازی از نیمه دوم نمایش، یعنی از جایی که مخاطب‌ها وارد نمایش می‌شوند اتفاق می‌افتد. لذا قبل از آن هر چه که در صحنه دیده می‌شود معرف همان بازیگر و جهان او است. حتی در اِتودهای دو دقیقه‌ای هم نیز این اتفاق افتاده که بنابر سلیقه شخص بازیگر پیش می‌آید که در آنها تا اندازه‌ای دخالت داشته‌ام. زیرا هدفم آن بوده که بازیگر روی صحنه نقشی را بازی کند که خودش تصور دارد در آن نقش بهتر است. اما بعد از آن ساختار نمایش با طراحی‌های مشخص پیش می‌رود.  

 

تغییر لحن و شیوه بازی‌های در سه بخش این نمایش که هر کدام ساختاری متفاوت دارند چه مزایایی برای درک مستقیم مخاطب پیش می‌آورد؟ آیا این نگاه سبب خواهد شد که ریتم با در نظر گرفتن شرایط لحظه‌ای تغییر کند؟

تغییر لحن و شیوه بازی لزومی بوده که باید در این نمایش به وجود می‌آمد، زیرا ما با موضوع بازیگری روبرو بوده و اینکه کار بازیگر به وجود آوردن این تغییر است. حال اینکه وجود چنین اتفاقی بسیار به تعادل ریتم اثر کمک کرده است. با این توضیح که تفاوت در نیمه ابتدایی و اِتودهایی که توسط شخصیت‌ها صورت می‌گیرد موفق بوده و در بخش دوم با همان شخصیت در موقعیتی جدی و دراماتیک آشنا می‌شویم و در بخش سوم نیز جهانی دیگری به دلیل شیوه اجرایی رخ می‌دهد تا مخاطب بتواند این تمایزها را به خوبی درک کند.  

 

علت آنکه مخاطب در لحظاتی بعنوان شاهد قلمداد می‌شود و در اوقاتی بعنوان قاضی شخصیت‌ها و شرایط را قضاوت می‌کند چیست؟ میزانسن‌ها تا چه اندازه از این تمهید پیروی می‌کنند؟

دلیل آنکه مخاطب در جهان اثر با این رفتار در نظر گرفته شده آن است که در جهان واقعیت تئاتر و سینما نیز این اتفاق پیش می‌آید. مخاطب اثری را به تماشا می‌نشیند این رفتار را درباره نمایش یا فیلمی که دیده است  پیش می‌گیرد. بنابراین ما ترجیح داده‌ایم این قضاوت را روی صحنه تجربه و نتیجه‌ای را حاصل کنیم که به نوعی آینده بازیگر منتخب از نگاه خود هستند.

 

گفت‌وگو از کیارش وفایی




مطالب مرتبط

آمار فروش سه ماهه تماشاخانه ملک منتشر شد

آمار فروش سه ماهه تماشاخانه ملک منتشر شد

دو نمایش «شام خداحافظی» و «ناکجاآباد» که آبان، آذر و دی امسال در تماشاخانه‌ ملک روی صحنه رفتند، در مجموع بیش از یک میلیارد و 400 میلیون تومان بلیت فروختند.

|

نظرات کاربران