آساره هداوند در گفتوگو با ایران تئاتر
نمایش سنتی چالشهای ویژه ای را پیش روی بازیگر میگذارد
آساره هداوند بازیگر نمایش «بیله دیگ، بیله چغندر» گفت: نمایشهای سنتی از لحاظ قصه، نقش، همینطور از جهت ریتم و تمپو بازیگر را در چالش قرار میدهد.
آساره هداوند بازیگر نمایش «بیله دیگ، بیله چغندر» که این روزها در تماشاخانه سنگلج روی صحنه رفته است، در گفت و گو با ایران تئاتر در خصوص پیشینه فعالیتش در عرصه بازیگری گفت: سال ۸۶ که در هنرستان رشته عکاسی سینما میخواندم، در همکاری با معلم یکی از رشتههای تخصصی که کارگردان تئاتر بود و گروهی را گردآوری کرده بود. سال ۸۷ همزمان با ورود به دانشگاه از طریق همان معلم چند فعالیت تئاتری انجام دادیم و اولین نمایش حرفه ای که به صحنه بردیم نمایش «پری دریایی» بود که در سال ۸۹ در فرهنگسرای ارسباران اجرا شد و به دنبال اجرای موفق تا پاییز سال ۹۳ چند دوره و در چند فرهنگسرای دیگر روی صحنه رفت. باحضور در دانشگاه و تحصیل در رشته سینما مشغول کار مستند سازی و بازی در تله فیلم و فیلم کوتاه شدم،و در این بین از تئاتر فاصله گرفتم تا اینکه درسال ۹۳ به عضویت در گروه تئاتر مانی به سرپرستی سیروس همتی درآمدم که حضور در این گروه بی نظیر، حرفه ای، فعال و باسابقه با بیش از بیست ساله یکی بهترین اتفاقات در همه دوران فعالیت من بود و هست. در این بین مجدد شروع به فعالیت در تئاتر کردم و با گروه تئاتر مانی به سرپرستی وکارگردانی آقای سیروس همتی در چندین نمایش برای جشنواره و نمایشنامه خوانی و اجرای عموم همکاری کردم. همچنین به جز همکاری با آقای همتی نمایشهای دیگری بازی کردم؛ از جمله نمایش «من» به کارگردانی فرهاد تجویدی، «زمان از حرکت میایستد» به کارگردانی ثارالله کیانی راد و «شاپرکها در خیابان» به کارگردانی ناصر آویژه که از نمایشهای موفق و از همکاریهای بسیار خوب و به یادماندنی برای من بود و حضور این نمایش در دوازدهمین دوره از جشنواره تئاتر کودک ونوجوان رضوی جایزه بهترین بازیگری زن را برای من به دنبال داشت. اکنون هم در نمایش «بیله دیگ، بیله چغندر» به کارگردانی منیژه داوری بازی دارم.
این هنرمند در خصوص نقشی که در نمایش «بیله دیگ بیله چغندر» بر عهده دارد، اظهار کرد: در نمایش «بیله دیگ، بیله چغندر» نقش مهرآفاق را بازی میکنم که دو برادر همزمان خواستگار او هستند. آنها برای به دست آوردن پول پدرش نقشه کشیدهاند تا با او ازدواج کنند و هرکدام از برادرها دور از چشم هم نقشههایی را طراحی میکنند تا به مهرآفاق برسند. یکی از ویژگیهای نقش مهر آفاق تبعیت کردن او از پدرش است وشاید با اینکه تمایل به ازدواج دارد، اما درنهایت راه و نقشه ای که پدرش به او نشان میدهد را انجام میدهد و به نوعی از پدر حرف شنوی دارد. این خود نشان دهنده یک ویژگی در سنت ما است که خود من شخصاً میپسندم. شاید در زمانه ای که من زندگی میکنم هم نسلهای من خیلی معتقد به سنتها نباشند که قابل احترام است ولی من شخصاً سنتها را دوست دارم و مورد احترام من هستند.
این بازیگر تئاتر در ادامه در ارتباط با تجربه بازی در یک نمایش سنتی بیان کرد: پیش از این تجربه بازی در نمایش آیینی سنتی را در قالب جشنواره و با نقشهایی کاملاً متفاوت تجربه کرده بودم، اما این اولین بار است که در این نوع نمایش اجرای عمومی را تجربه میکنم که با کارهایی که قبلاً در آنها حضور داشتم بسیار متفاوت است. این شکل از نمایش از لحاظ قصه، نقش، همینطور از جهت ریتم و تمپو بازیگر را در چالش قرار میدهد و عمدهترین تفاوتش ارتباط ویژه با تماشاگر در تقابل با کارهای کلاسیک و مدرن است. به خصوص اینکه بازیگر نقش مقابلم در قالب شخصیت سیاه و در ارتباط مستقیم با تماشاگر است و گاهی بداهه پردازی میکند و من قرار است در کنار عزیزانی مثل داوود فتحعلی بیگی نویسنده اثر و امیرپارسی نقش پدر مهرآفاق را بر عهده دارند، دنیای دیگری در بازیگری تجربه کنم. خانم منیژه داوری کارگردان این نمایش سالها است در زمینه نمایشهای سنتی با موفقیت فعالیت دارند. بازی در این نمایش برایم تجربه ای فوق العاده و جذاب بود. به عنوان بازیگری که هنوز باید بسیار بیاموزم، همواره شانس همکاری با بهترینهای تئاتر را داشتهام. حالا برای مسئولیتی که بر دوش دارم باید تلاش مضاعف داشته باشم. معتقدم؛ بخشی از ایفای نقشها توانایی شخصی بازیگران است و بخشی دیگر شناخت از گروه است که اینجا و در این نمایش همه از بهترینهای نمایش آیین سنتی هستند.
این بازیگر تئاتر در پایان سخنانش نیز در خصوص ارتباط مخاطبین با این نمایش گفت: در روزهای برگزاری جشن بزرگداشت هفته تئاتر نمایش ما یک هفته به صورت رایگان اجرا شد که با استقبال خوبی همراه بود. بنابراین میشود نتیجه گرفت که مردم عزیز ما تئاتر را دوست دارند؛ ولی اینکه تئاتر به عنوان کالای فرهنگی در سبد اقتصادی آنها لحاظ شود، هنوز اتفاق نیفتاده است. امیدوارم روزی تئاتر هم آنطور که باید مورد حمایت جدی مخاطبین قرار بگیرد. به ویژه نمایشهای آیینی و سنتی که پیشینه ای قابل اعتنا در کشور ما دارد نباید به دست فراموشی سپرده شود.
آساره هداوندفارغ التحصیل سینما در مقطع کارشناسی و دانش آموخته تئاتر؛ در کنار فعالیت هنری و بازیگری صحنه و عضویت در گروه تئاتر مانی، به ادبیات و شعر نیز
علاقهمند است و واگویههای احساسی خود را در سطوری شاعرانه نقش میزند. «لحظه ای نبودنت، نداشتن پاهایم در نیمه شب برفی است» عنوان مجموعه ای از شاعرانههای آزاد اوست که در یک دفتر، گرد آورده است. چاپ اول این کتاب از سوی نشر آنوشا مهر روانه بازار شده است.