در حال بارگذاری ...
اشکان خطیبی در گفت‌وگو با ایران‌تئاتر بیان کرد

شپارد در آثارش نقد صریحی به جامعه مصرف زده آمریکایی دارد

ایران‌تئاتر: اشکان خطیبی با تاٌویل و تفسیر درست به سراغ اجرای یکی از آثار شاخص سام شپارد در باره نابودی یک خانواده متوسط و کشاورز آمریکایی می رود. سام شپارد برای اهالی هنر و هنردوستان نام آشنایی در بازیگری و نویسندگی است وکودک مدفون، غرب وحشی، پرونده پلیکان و حماقت برای عشق از جمله آثار مهم کارنامه کاریش محسوب می شوند.

نمایش نفرین قحطی‌زدگان یک درام خانوادگی – اجتماعی با پایان تلخ است و رویکرد سام شپارد را باید ناتورالیسم آمریکائی تلقی کرد. در این اثر شپارد هیچ راه نجاتی برای شخصیت ها متصور نیست و آنچه که پرسوناژها آن را راه نجات می‌پندارند، راهی بن‌بست، حتی پرمخاطره‌تر و به مراتب جبرآمیزتر از شرایط قبلی و اساساً ادامه همان وضعیت‌ها است. خطیبی هنرمند چند منظوره ای است وسالها است درحوزه تولید، خوانندگی، بازیگری صحنه، تصویر و موسیقی فعالیت می کند. او گاهی نمایش‌نامه‌های انگلیسی را هم به فارسی ترجمه می‌کند و عضو گروه موسیقی ترافیک نیز هست. در تئاتر هم چند سالی است با بزرگانی مثل علیرضاکوشک جلالی، هما روستا و محمد رحمانیان همکاری دارد. اوج فعالیت تتاتری و هنری خطیبی با محمد رحمانیان گره خورده بود. نمایش خدای کشتار، زمستان، هامون بازان، پیشخدمت، مانیفست چو، روزهای آخر اسفند، مجلس ضربت زدنی، ترانه های قدیمی و ملاقات شبانه از جمله کارهای شاخص بازیگری خطیبی محسوب می شوند. نفرین قحطی‌زدگان یکی از نمایشنامه‌های سام شپارد نویسنده مطرح آمریکایی است که امید سهرابی آن را بازنویسی و دراماتورژی کرده است. این نمایشنامه با ترجمه اشکان خطیبی سال گذشته توسط انتشارات نیلا منتشر شد. نمایش نفرین قحطی‌زدگان به کارگردانی اشکان خطیبی خرداد و تیر ماه با بازی آناهیتا درگاهی، میرسعید مولویان، هامون سیدی، نورا پیدایش فرد، امیر پاکدل، بهتاش ساکنین و مسعود رمضانی در سالن سمندریان تماشاخانه ایرانشهر روی صحنه رفته است. عوامل دیگر این نمایش عبارتند از طراح صحنه و لباس: سهیل دانش‌اشراقی، مجری طرح: حمید خرم‌طوسی، دستیارکارگردان و برنامه‌ریز: الهه برادران، دستیار کارگردان: محمدرضا ظفر، طراح گریم: سپهر گودرزی، طراح نور: مرتضی نجفی، طراح گرافیک: آیدین قشلاقی، مشاور رسانه‌ای: گلاویژ نادری، مدیر تبلیغات: ایلیا شمس، عکاس: حسین حاجی‌بابایی، ساخت تیزر: پیام قربانی، دستیار طراح صحنه: حمید عامری، دستیار طراح لباس: مینا سلیمی. با اشکان خطبیب درباره اجرای نمایش و ویژگی های آثار سام شپارد گفت وگویی انجام داده ایم.

 

با توجه به المان مشترک نظیر نقد زندگی امریکایی و فروپاشی زندگی طبقه متوسط روستایی آمریکایی در آثار سام شپارد، آیا او را می توانیم یک هنرمند مولف بدانیم؟

شپارد نویسنده مولفی است که مولفه های تکرار شونده ای در آثارش وجود دارد. شپارد، نیل سایمون و ادوارد آلبی هر کدامشان در حیطه ادبیات نمایشی مورد علاقه شان نویسندگان صاحب سبکی هستند. تفاوت شپارد با سایرین در جایی مشخص می شود که آثارش و به خصوص تریلوژی خانواده آمریکایی او را مورد بازنگری قرار دهید؛ به یک نکته مهم می رسید که در آثار سایر نویسندگان هم نسلانش وجود ندارد و این نکته راه رفتن بر روی یک مرز باریکی از واقعیت و غیر واقعیت و سورئالیست است. این فضای سوررئال همیشه در پشت داستان و آثار شپارد وجود دارد. شخصیت‌های آثارش جای جای لحظات نمایش دست به واکنش هایی می زنند که به عنوان یک رفتار روزمره از یک شخصیت واقعی کمتر می بینیم و شپارد به رئالیستی ترین و گاهی هم به ناتورالیست ترین شکل ممکن آن را روایت می کند. این ممزوج کردن این دو دنیای کاملا متفاوت از همدیگر تنها در آثار شپارد قابل دیدن است و اجرای نمایشی بر اساس آثار شپارد همیشه چالش های خاص خودش را دارد و به همین دلیل نمایش های اندکی در ایران بر اساس نوشته های او در ایران اجرا شده است.

 

یکی از نکات مهم درباره آثار شپارد این است که نمی شود آنها را ایرانیزه کرد؟

بله، تنها راه ممکن در این بحث این است که نمایشنامه دیگری با الهام از اثر شپارد بنویسید که مختصات ایرانی داشته باشد؛ البته ممکن است نمایش بدی از کار درنیاید، اما وقتی نمونه اصلی آن خوب است چرا باید این کار را انجام داد.

 

حضور امید سهرابی به عنوان دراماتورژ متن چه تاثیراتی داشت؟

امید سهرابی آنقدر زبان و دنیای شپارد را خوب می شناسد که به من کمک های زیادی کرد و در این بازنویسی متن ما به ازا فارسی برخی از جملات شخصیت‌ها را درست پیدا کرد و حضورش نقطه قوت کار ما است؛ شاید اگر سهرابی در این نمایش با من همکاری نمیکرد ماحصل کار نمایش دیگری می شد.

 

آیا دراماتورژی بر اساس نوع نگاه شما انجام شد و یا سهرابی در کارش آزادی کاملی داشت؟

کاملا در این بحث در کنار هم بودیم و اصولا هر نمایش نامه ای که ترجمه اش می کنم ویرایش های اولیه و ثانویه آن را امید سهرابی انجام می دهد.

 

آیا مهم ترین ویژگی این اثر شپارد نقد و به چالش کشیدن زندگی آمریکایی است که مبتنی بر قرض گرفتن از بانک‌ها است؟

چند عامل باعث شد که این متن شپارد را برای اجرا انتخاب کنم؛ این اثر شپارد کار برجسته و شاخصی میان سایر آثارش است و با استقبال خوبی از سوی مردم و منتقدان روبه رو شده است و هرساله در نقاط مختلف دنیا از این نمایش در تئاتر استفاده می شود و دیالوگ های درخشانش بارها به عنوان تک گویی اجراهای کوتاه توسط بازیگران بزرگ سینما و تئاتر مورد استفاده قرار گرفته و در ضمن فیلم هم از این اثر ساخته شده است. به طور حتم این اثر جزو سه نمایش نامه برتر شپارد است. مسئله مهم دیگر اشتراک در مضمون اثر و شرایط فعلی جامعه ما در باب فروپاشی ارزش های اخلاقی، اجتماعی، خانوادگی و فقر اقتصادی است.

 

آیا پدر نمایش که یک کهنه سرباز زمان جنگ است، به عنوان یک قربانی قابل بررسی و تحلیل است؟

ترسیم این نوع شخصیت‌های درگیر جنگ جزء تم های مورد علاقه شپارد است که در چند اثر دیگرش هم وجود دارد و به هر حال این نوع شخصیت‌ها و ترسیم روابط نشات گرفته از شرایط زیست و تجربیات شخصی شپارد است؛ شخصیت های بیابان گرد و شوریده ای که تحمل زندگی شهری و مدرن را ندارند، خانواده ای که بتدریج علائق عاطفیشان گسسته می شود هم از سایر تم های آثار شپارد است. این پدر بازمانده جنگ ویتنام است که بر اثر میخوارگی خانه و مزرعه را از دست می دهد و یک قربانی جنگ و شرایط اجتماعی بعد از آن است.

 

آیا شخصیت های مرد معاملات ملکی و صاحب میخانه نماد نظام سرمایه داری در نمایش هستند؟

مجموع اتفاقاتی که در زندگی این خانواده رخ می دهد و آدم هایی که وارد زندگیشان می شود مثل مرد حسابدار کلاش و کلاهبردار، شرخرها و سایرین نمادهای ریز و درشتی از نظام سرمایه داری هستند که می خواهند رویای زندگی ایده آل را به مردم بفروشند و به تدریج این آدم‌ها یک به یک  ماهیت اصلی خودشان را نشان می دهند. پدر خانواده قبل از اینکه مزرعه را ترک کند می گوید: همه اصرار دارند تمام اقلام مصرفی و رفاهی را اقساطی بخریم، فکر می کردم حالا که همه چیز را قسطی می دهند چرا سر من بی کلاه بماند. در حالی که پولی برای پرداخت ندارد و یک مشت آت و آشغال و کلی بدهی برایش باقی می ماند و به خوبی شرایط یک جامعه مصرف زده در نمایش مطرح می شود.

 

گفت وگو از احمد محمد اسماعیلی

 

 




نظرات کاربران