در حال بارگذاری ...
گفت و گوی ایران تئاتر با مسعود شاه‌محمدی کارگردان تاق بی خوابی+ اتاق پذیرایی:

فیلمبرداری یک فیلم سینمایی روی صحنه تئاتر

ایران‌تئاتر: در سال های اخیر خیلی از هنرمندان از تئاتر به سینما و تلویزیون در رفت و آمد بوده اند و گاهی از مواقع هم چهره های تلویزیونی وارد عرصه تئاتر شده اند که مسعود شاه محمدی یکی از این کارگردان ها است . او تلاش می کند در کارش به تعاریف و شکل های متفاوت و جدید تئاتری برسد. او در تجربه قبلی تئاتری خود، نمایش قدم زدن با اسب، در پس یک داستان عاشقانه سیاسی با طراحی میزانسن های قرار گرفتن دو بازیگرش در دو قاب شیشه ای تلاش کرد فضای جدیدی را به مخاطب عرصه کند.

مسعود شاه محمدی در آخرین تجربه کارگردانی ،نمایش «اتاق بی خوابی+ اتاق پذیرایی» سعی در تلفیق بین تصویر و تئاتر در قالب استفاده از عناصری مثل تراولینگ و حرکت دورین فیلمبرداری در عمق صحنه اثرش به همراهی استفاده از ویدیو پروژکشن در یک نمایش دو قسمته دارد که به هرحال تجربه نویی در تئاتر ما محسوب می شود. اتفاقات قصه اتاق پذیرایی، 2 ساعت پیش از اتاق بی‌خوابی رخ می‌دهد. این دو اپیزود داستان مستقلی دارند و در اتاق پذیرایی بخش‌هایی از اتاق بی‌خوابی پخش خواهد شد تا تماشاگر در صورتی‌که اپیزود اتاق بی‌خوابی را  ندیده باشد، متوجه داستان آن شود. مسعود شاه‌محمدی از سال ۱۳۷۲ نویسندگی، کارگردانی و تدوین سریا‌ل‌هایی از قبیل گل‌های آفتاب‌گردان، این زمینی‌ها، هم‌شاگردی‌ها، خداوند عشق را آفرید، ب مثل بهاره، دیروز امروز فردا، عبور از پاییز، شکار و خرده ستمگران را در کارنامه خود دارد. داستان این نمایش در مورد زندگی زناشویی است که مرد در آن خیانت کرده است و جانمایه این اثر نمایشی به انسان مدرنی که با طلاق و کج‌خلقی به دنبال و در جست‌وجوی عشق است، می‌پردازد. نمایش «اتاق بی‌خوابی+ اتاق پذیرایی» به نویسندگی و کارگردانی مسعود شاه‌محمدی تیر و مرداد ماه ساعت 21 در سالن شماره یک خانه نمایش مهرگان روی صحنه است. با مسعود شاه محمدی در باره اجرای نمایش و ساختار آن گفت وگویی انجام داده ایم.

با دیدن نمایش اتاق بی خوابی + اتاق پذیرایی و استفاده شما از المان‌های تصویری مخاطب به یاد تصویر و فیلم می افتد؛ آیا این مسئله به دلیل تعلق خاطر شما به تصویر و سینما است و یا کارکردهای دیگری هم دارد؟

علی رغم اینکه چند تجربه کارگردانی تئاتر دارم، اما خودم را تئاتری کامل نمی دانم و بیشتر مشکلاتی که بابت کار در تلویزیون داشتم باعث شد به سمت تئاتر تمایل پیدا کنم. در این ده سال اخیر بیشتر به تئاتر و فضایش نزدیک شده ام. نکته مهم این است که در هرمدیومی بتوانم قصه ام را یا در قاب تصویر و صحنه تئاتر روایت کنم. طبیعی است که از علائق و پیشینه‌ام در سینما و تلویزیون در تئاتر استفاده می کنم. در واقع این نمایش ها دو سکانس از یک فیلم است و بر اساس چنین مختصاتی طراحی و روی صحنه اجرا شده است. از طرفی شغل شخصیت اصلی مرد نمایش(امیر) کارگردانی سینما است و این مسئله تعلق شما به سینما را تشدید می کند و اصلا نمایش با صدا، دوربین و حرکت گفتن شروع می شود و مخاطب متوجه می شود که سر صحنه فیلمبرداری یک فیلم است و سکانسی از آن را تماشا می کنند.

با توجه به مختصات شخصیت امیر که کارگردان و مرد میانسالی است؛ آیا او بر اساس برشی از شخصیت شما طراحی شده است؟

نباید اینگونه به شخصیت امیر و شباهت‌هایش با من نگاه کنید. من هنوز نوجوان 15 ساله ای هستم که به بلوغ نرسیده ام!

بسیاری از آثار هنرمندانی که حرفی برای گفتن دارند، آثارشان برگرفته از زیست شخصی خودشان است؟

در هر نوشته ای بخشی از افکار و آثار خالقش وجود دارد و نمی شود کتمانش کرد.

در نمایش قبلیتان قدم زدن با اسب با استفاده از دو قاب شیشه ای که دو بازیگر نمایش در آن قرار دارند نمایش را به دو باکس تقسیم کردید و در این نمایش هم تلاش های نویی انجام دادید. چقدر در تئاتر به استفاده از این عناصر علاقه دارید؟

هر نمایشی مختصات خاص خودش را دارد؛ در آن نمایش زندگی دو چریک فدایی در زندان روایت می شد و این دو باکس موقعیت فیزیکال آنها را مشخص می کرد.

آیا استفاده از تراولینگ در صحنه برای نشان دادن دنیای نمایش و حس فیلم بودن هر آنچه در صحنه رخ می دهد است و یا کارکردهای دیگری دارد؟

بیشتر تلاش کردم نشان بدهم که ما سر صحنه فیلمبرداری یک فیلم سینمایی هستیم.

آیا حرکت مدام فیلمبرداری که روی ریل تراولینگ نشسته و از این طرف  صحنه به آن  طرف صحنه می رود باعث برهم خوردن ارتباط  تماشاگر با فضای نمایش و بازی بازیگران نمی شود؟

این بحث قبل از شروع اجرا وجود داشت و برخی دوستان به این قضیه و برهم خوردن تمرکز تماشاگر در حین دیدن نمایش تاکید داشتند؛ اما تجربه شخصی و تجربه ذهنی همه ما این است. موقعی که سر صحنه فیلمبرداری واقعی هستیم و در صحنه تراولینگ، بوم من و یا سایر عوامل فیلم حضور دارند و کارشان را انجام می دهند، اما ذهنمان متمرکز شده و همه حواشی حذف می شود و توجه ما روی بازی بازیگر معطوف می شود. در سر صحنه هم به لحاظ روانشناختی اصولا توجه ذهن به جانداران است و موقعی که تصویر دیده می شود و بازیگر در صحنه حضور دارد و درکنارش هم تراولینگ هست، ذهن این تراولینگ را حذف می کند و دقیقا می خواستم مخاطب پشت صحنه یک فیلمبرداری که شامل یک سکانس است را ببیند.

آیا در این زمینه الگویی هم وجود داشت که به آن رجوعی داشته باشید؟

نه، در تئاتر ما چنین نمایشی با استفاده از تکنیک تا به حال روی صحنه نرفته بود؛ البته دوست داشتم در صحنه بوم من، منشی صحنه و غیره هم حضور داشته باشد. اما بعدا دیدیم که صحنه با توجه به بلک باکس بودنخیلی شلوغ می شود و اگر سالن قاب صحنه ای در اختیار داشتیم این کار را حتما انجام می دادم.

نمایش بیشتر بر پایه گفت گوی دونفره با کمترین حرکت در صحنه طراحی و اجرا شده است؟

بله، از میزانسن های پیچیده در نمایش استفاده نکردم و البته ایجاب قصه بود؛ زیرا داستان در یک اتاق خواب رخ می دهد و در این محیط معمولا آدمها بدون حرکت اضافه و راه رفتن، بیشتر حرف می زنند.

معمولا در نمایش‌هایی از میک برای تقویت صدای بازیگران استفاده می کنند که فاصله تماشاگر از صحنه زیاد است مثل سن تالار وحدت و سن سالن اصلی تئاتر شهر. اما در سالن بلک باکس تالار مهرگان چه لزومی استفاده از آن بود؟

در سالن های موجود در تئاترمان حتی از نوع بلک باکس هم به دلیل عدم اکوستیک درست صدا، صدای بازیگران بد شنیده می شود.

آیا بخشی از این مشکل به دلیل ضعف برخی از بازیگران در گویش نیست؟

نه، سیستم صدای این سالن‌ها اشکال دارد. از طرفی دوستان بازیگر تئاتر در برخی از سکانس های حسی و مونولوگ ها مجبور هستند داد بزنند تا صدایشان به ته سالن برسد و این مسئله تاثیر بدی روی بازیشان دارد. استفاده از میک به بازی بهتر بازیگران در این نوع صحنه ها کمک می کند و امکان بازی درونی را به آنها می دهد و بحث شنیداری در تئاتر بسیار مهم است.

 

گفت وگو از احمد محمد اسماعیلی




نظرات کاربران