در حال بارگذاری ...
 نقد نمایش «پیکار کنارپل» به کارگردانی کیانوش احمدی

ادبیات جنگ باید واقعی و طبیعی جلوه کند

ایران تئاتر_سید علی تدین صدوقی : وقایع و شخصیت ‌های نمایش «پیکار کنارپل» که برگرفته از جبهه و جنگ است تصنعی و ساختگی به نظر می رسد.  شاید لازم بوده قبل از نوشتن در خصوص احوالات، موقعیت‌ها، شخصیت‌ها و روابط  رزمندگان  در جبهه‌ها و در زمان جنگ تحقیقی صورت بگیرد. 

نمایش " پیکار کنار پل" هما ن‌طور که از اسمش پیداست اثری درحوزه دفاع مقدس است؛ موضوعی که می‌باید بسیار بیش از این‌ها به آن پرداخته شود و اجازه ندهیم  به فراموشی سپرده شود. حوزه هنری یکی از مراکزی است که بیشتر به تولید آثار ارزشی و دفاع مقدس می‌پردازد و از این دست تولیدات حمایت می‌نماید که البته کاری پسندیده  و وظیفه‌ای بس سترگ است؛ اما اینکه آیا به همه گروه ها به یکسان کمک می‌شود و اینکه سقف این کمک‌ها به اندازه کافی هست یا نه، موضوعاتی است که می‌باید جداگانه به آن‌ها پرداخته شود. 

نمایش" پیکار کنار پل" به لحاظ متن قصه‌ای را در  آخرین روزهای سال 1362  و در میدان جنگ نقل می کند. عراقی‌ها ادوات خود را در جایی از جبهه متمرکز کرده‌اند و قصد دارند ازپلی عبور کنند و شهر را  تصرف کنند و در مقابل یک سرباز و یک فرمانده هم مراقبت از این نقطه را بر عهده دارند. آن‌ها نباید اجازه دهند که نیروهای عراقی از این پل عبور کنند. در نهایت یکی از سربازان  با دستگیری یک ستوان عراقی به عنوان اسیر فرمانده لباسش را می پوشد و به پل نزدیک شده و خود و پل و عراقی ها را منفجر می‌کند.

متن نمایش پیش از همه در شخصیت‌پردازی است که با مشکل مواجه است.برای نمونه فرمانده آن‌گونه که پیداست بی‌سواد است و این مسئله  دوراز ذهن می نماید که فردی فاقد سواد را به به سمت فرماندهی یا حفاظت یا دیده‌بانی بگمارند. از سوی دیگر گویی این سه نفر تاز به یکدیگر رسیده باشند، هیچ چیز از گذشته یکدیگر نمی دانند. مگر می شود یک فرمانده نداند که نیروی زیر دستش مثلا از خانواده شهداست و دو برادرش شهید شده اند.  از این دست اشتباهات و ضعف‌های تکنیکی و دراماتیک در متن کم نیست که البته می  توانست در اجرا به گونه‌ای برطرف شود هر چند که  در همین حد هم اجرا از متن فراتر ایستاده است .

از طرف دیگر حجم انبوه شوخی و درگیری لفظی که گاه نزدیک است به یقه‌گیری نیزمنجر شود برخلاف آنچه از فضای جبهه و جنگ می‌شناسیم به گونه‌ای تصنعی می‌نماید  و به کار لطمه به کار زده است؛ گویی برای خالی نبودن عریضه و ایجاد طنز بیشتر به ماجرا الصاق شده است. همین زیاده‌روی در شوخی‌ها و تکه‌پرانی‌ها  موجب شده طنز ماجرا  تاثیر خود را از دست بدهد. طوری که به نظر می‌رسد  نیازی به عراقی‌ها نیست و همین شخصیت‌ها به اندازه کافی سرناسازگاری  و دعوا با یکدیگردارند .

به این ترتیب  وقایع و شخصیت ‌های نمایش که برگرفته از جبهه و جنگ است تصنعی و ساختگی به نظر می رسد.  شاید لازم بوده قبل از نوشتن در خصوص احوالات، موقعیت‌ها، شخصیت‌ها و روابط  رزمندگان  در جبهه ها و در زمان جنگ تحقیقی صورت بگیرد و تنها با قوه تخیل به این امر پرداخته نشود. واضح است که ادبیات  جنگ می‌باید  هم‌تراز و همسو با دفاع مقدس بوده و واقعی و طبیعی جلوه کند.

کارگردان اما سعی کرده با چیدمان میزان و حرکاتی که همسو با موقعیت  و نوع پرداخت و روابط شخصیت ها ست  نمایش را به پیش ببرد . بازی‌ها  نسبتاً روان صورت پذیرفته اما به دلیل همان مواردی که گفته شد در جاهایی تصنعی، کلیشه‌ای و غلو شده جلوه می‌کند.

 نمایش " پیکار کنار پل" رشادت‌ها و قهرمانی‌های جوانان و شهدای این مرزوبوم مقدس را به صحنه می‌کشد؛ اینکه چگونه علیرغم همه کمبودها برای پاسداری از تمامیت ارضی و ناموس و اعتقاد وایمان این کشور  جان خویش را بی‌مهبا و خالصانه در طبق اخلاص نهادند تا ما امروز اینگونه امنیت داشته باشیم و بتوانیم بنشینم و تئاتر ببینیم و به آینده فکر کنیم . روحشان در جوار رحمت حضرت حق جل و اعلاء شاد باد و درجاتشان متعالی . به کارگردان کیانوش احمدی و گروه خسته نباشید می‌گویم .

عکس;ضیا صفویان،تیوال




نظرات کاربران