گفتگوی تفصیلی با همایون قنواتی مسوول امور شهرستان های مرکز هنرهای نمایشی
باید بپذیریم امکانات ما نسبت به گستردگی گروههای تئاتری محدود است
مریم فشندی: همایون قنواتی که هم اکنون مسئولان امور شهرستانهای مرکز هنرهای نمایشی است، موقعیتهای مختلف مدیریتی را تجربه کرده است.
دو سال سابقه تدریس و سپس تحصیل در رشته سینما با گرایش تدوین و سپس مسئول دفتر تکنولوژی اداره آموزش و پرورش استان خوزستان، ریاست اداره امور سینمایی خوزستان، معاونت فرهنگی اداره کل ارشاد استان خوزستان و معاونت هنری اداره ارشاد استان اصفهان از جمله مواردی است که در کارنامه فعالیتهای او ثبت شده است.
بروز تغییراتی در بخش شهرستانهای مرکز هنرهای نمایشی و افزایش تعداد نمایشهای شرکت کننده از شهرستانها در جشنواره امسال بهانه ما برای گفتوگو با او شد.
امسال به خلاف سالهای گذشته30 نمایش از شهرستانها برای حضور در جشنواره فجر انتخاب شد. این انتخاب چگونه صورت گرفت؟
اولین چیزی که در جشنوارههای استانی من و همکارانم با آن مواجه شدیم تعدادی بود که از هر استان معین کرده بودند. یعنی مشخص کرده بودند که از هر استان چه تعداد کار باید به جشنواره منطقهای راه پیدا کند. این باعث میشد محدودیتهایی درباره گروههای تئاتری در استانهایی که سابقه و قدمت و پیشینه تئاتری بیشتری داشتند، مثل استانهای گلستان، ایلام، آذربایجان شرقی، خراسان، بوشهر پیش بیاید. مسأله دیگر این که تعداد گروههای تئاتری در استانهای مختلف با توجه به جمعیت هر استان متفاوت است. استانی که چهار میلیون جمعیت دارد نسبت به استانی که 400 هزار تن جمعیت دارد، مسلماً دارای گروههای تئاتری بیشتری است. به همین خاطر من به هیات داوران و ناظران جشنوارههای استانی اعلام کردم که سعی نکنند نمایشهایی را انتخاب کنند که دارای ارزشهای کیفی بیشتری هستند. بدون نگاه به عددی که میبایست انتخاب شود. چرا که این امکان وجود داشت که در استانی سه، چهار یا پنج کار خوب باشد و داوران تشخیص میدادند که باید به جشنواره منطقهای راه یابد. به همین دلیل تعداد آثاری که از جشنوارههای استانی به جشنواره منطقهای راه یافت، به 15 نمایش افزایش پیدا کرد. در بعضی استانها چهار نمایش و در بیشتر استانها سه نمایش برای جشنواره منطقهای انتخاب شد. این نگاه در جشنواره منطقهای هم ادامه پیدا کرد. به این ترتیب 30 اثر نمایشی از شهرستانهای مختلف در جشنواره سراسری فجر اجرا میشود. مورد بعدی این است که ما در جشنواره منطقهای هم بخش رقابت را حذف کردیم. چون در جشنواره بین المللی تئاتر فجر هم این اتفاق افتاد. با حذف رقابت سعی کردیم جریان تئاتری کشور را به سمتی غیر از جایزه گرفتن- که تا کنون هم تاثیر چشم گیری در تئاتر نگذاشته- سوق دهیم. به جای جایزه مبلغ ورودی برای گروههای شهرستانی را به بیش از دو برابر ارتقا دادیم. به این ترتیب مبلغ یک میلیون تومان به تمام گروههای شهرستانی پرداخت خواهیم کرد. به اضافه این که امسال گروههای شهرستانی مدت زمان بیشتری در جشنواره حضور خواهند داشت. این اتفاق باعث خواهد شد گروهها با فراغت بال و آرامش بیشتری کارهای یکدیگر را دنبال کنند و کار گروههای خارجی را ببینند. امسال برای نخستین بار روابط بین الملل تعدادی نزدیک به 40 تن از مدیران فستیوالهای جهانی معتبر را به جشنواره دعوت کرده است. ما این امکان را فراهم میکنیم که مدیران، با برنامه ریزی مشخص، نمایشهای ایرانی به خصوص آثار شهرستانی را ببینند و مسلماً بخشی از این گروهها برای اجرا در خارج از کشور انتخاب میشوند. این یک موقعیت استثنایی برای تئاتر شهرستانهاست.
با وجود فضای work shop در جشنواره فکر میکنم جشنواره امسال بدون حساسیتهای کاذب در بخش جایزه و انتخاب نفرات اول، عمدتا بر اساس تعامل، اندیشهورزی و گفتوگو میان دستاندرکاران و مدیران و صاحب نظران عرصههای مختلف نمایشی با هنرمندان آغاز و پایان میپذیرد.
کارهایی که برای جشنواره انتخاب شدند آیا صرفاً نمایشهایی بودند که در انجمنهای نمایش هر استان تولید شده بودند یا گروههای غیر دولتی هم جزء آنها هستند؟
تقریباً همه این نمایشها، آثاری هستند که ادارات کل فرهنگ و ارشاد اسلامی در استانها این آثار را مورد حمایت قرار دادهاند و عمدتاً جزء انجمن نمایش هستند که تولید و ایاب و ذهاب آنها نیز به عهده ادارات کل ارشاد هر استان است. اقامت و مبلغ ورودی را نیز مرکز هنرهای نمایشی به عهده میگیرد.
آیا واقعاً مبلغ یک میلیون تومان برای گروهی با تعداد ده تن، کافی است؟
مسلماً مبلغ ناچیزی است. البته بخشی از هزینههای تولید را انجمنهای نمایش و ادارات کل ارشاد تقبل کردهاند و این یک میلیون تومان تنها مبلغ ورودی به جشنواره است. ولی به هر حال میزان کمکها به شهرستانها میبایست افزایش یابد.
سالهای گذشته با وجود رقابتی بودن جشنواره، اهدای سکهها و جوایز بخشی از هزینههای گروه را تامین میکرد ولی امسال این اتفاق نمیافتد.
من فکر نمیکنم آن قدر سکه میگرفتند که میتوانستند هزینههایشان را تامین کنند. اگر آرای هیات داوارن سالهای قبل را ببینید، از بین 300 شهرستانی شاید تنها هفت یا هشت تن حائز رتبه و جایزه میشدند. اما امسال همه گروهها با مبلغی که مرکز در اختیارشان قرار میدهد میتوانند هزینههاشان را جبران کنند. قبول داریم که این مبلغ کم است ولی نوع غیر رقابتی بودن اهمیت بیشتری دارد.
تعدادی از داوران از حقالزحمهها و هدایایی که امسال در جشنوارههای استانی دریافت کردهاند، راضی نیستند. نحوه انتخاب داوران و پرداخت حقالزحمهها چگونه بود؟
ما امسال بر اساس سیاستهای جدید تمامی مراحل برگزاری جشنواره استانی را به مدیران کل ارشاد استانها تفویض کردیم. در دورههای قبل هم به این شکل بود که مدیران کل ارشاد استانها، دبیر جشنواره هم بودند. ولی دبیر جشنواره باید همه کارهای جشنواره را انجام میداد ولی نمیتوانست هیات داوران را انتخاب کند. این به نظر من درست و اخلاقی نبود. به همین دلیل تصمیم گرفته شد، وظیفه تعیین هیات داوران به مدیر کل ارشاد آن استان محول شود. مرکز هنرهای نمایشی تنها ناظر خود ر برای نظارت بر امور برگزاری جشنوارهها به استانها فرستاد. بنابراین گروه داوران را، دبیر جشنواره هر استان انتخاب کرد و طبعاً مرکز هنرهای نمایشی در تعیین میزان حقالزحمه و نحوه اهدای هدایا نقشی نداشت. در واقع اعتبار برگزاری جشنواره استانی اعتبار تعیین شدهای است که در اختیار هر مدیر کلی با توجه به شاخصهای فرهنگی و جمعیت و مسایل مختلفی که وزارتخانه تعیین میکند، قرار میگیرد.
نحوه اقامت گروههای شهرستانی امسال چگونه است و آنان در چه هتلهایی اسکان مییابند؟
طبعاً سعی میکنیم میزبانان خوبی برای هنرمندان شهرستانی باشیم. همان هتلی که برای گروههای عروسکی شهرستانی(هتل مرمر) در نظر گرفته بودیم، برای جشنواره فجر هم در اختیار بگیریم. غیر از این با توجه به اطلاعاتی که از گروهها و داوران گرفتهایم، سعی کردهایم کارهایشان در سالنهایی که بیشتر متناسب با نوع اجرایشان است، اجرا شوند.
آیا امور شهرستانها نظارت و حمایتی روی نمایشهای شرکت کننده در جشنواره برای اجرای عمومی این آثار خواهد داشت؟
واقعیت این است که یکی از مشکلات تئاتر شهرستانها اجراهای عمومی است. طبق آماری که جمعآوری کردهایم، میزان تولید نمایش در کشور رقم قابل قبولی است. یعنی با میزان جمعیت کشور متناسب است ولی اتفاق ناخوشایندی که میافتد و زیبنده مدیریت تئاتر کشور نیست، این است که تعداد اجراهای عمومی در حد شاخصهای فرهنگی کشور نیست. یک تئاتر تولید میشود و میبایست حداقل ده اجرا داشته باشد ولی اتفاق میافتد که تئاتری آماده میشود اما فقط یک باردر جشنواره اجرا میشود. به اعتقاد من چند مساله را باید در کنار هم در نظر بگیریم. اول این که نگاه ما باید تغییر کند. چرا که این نگاه شکل گرفتن یک تئاتر برای حضور در جشنواره است، که باعث شده مخاطبانمان را از دست بدهیم. کاری که امسال انجام دادیم این بود که طی جلساتی که با کارشناسان مدیریت هماهنگی استانها و افراد صاحب نظر داشتیم به آئیننامهای دست یافتیم که شاید اولین آئیننامهای است که پس از 15 دوره برگزاری توسط مرکز هنرهای نمایشی تدوین شده است. طی این مدت 15 دوره آئیننامه و اساسنامهای برای چگونگی جشنواره استانی نداشتیم. آنچه در این آئیننامه سیاست اصلی ما محسوب میشود، توجه به اجراهای عمومی در راه یابی گروههای نمایشی از اجراهای عمومی به جشنوارههای استانی است. اتفاقی که اولین قدم آن در جشنواره بینالمللی تئاتر فجر تهران آغاز شده و در یک پروسه دو سه ساله این اتفاق خواهد افتاد. این روند را در شهرستانها ادامه خواهیم داد، به طوری که برای سال آینده تمامی نمایشهایی که به جشنواره استانی راه مییابند، کارهایی هستند که قبل از آن در مراکز شهرستانی اجرای عمومی داشتهاند.
برای امسال برنامه شما چسیت؟ چون نمایشهایی که امسال در جشنواره اجرا میشوند، قبلاً اجرای عمومی نداشتهاند.
بخشی از اجرای عمومی این کارها به عهده ماست و بخش دیگر به عهده ادارات کل وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هر استان است. البته به دنبال ایجاد تفاهمنامهای با برخی از استانها هستیم و شرط ما هم این خواهد بود که برای عمده گروههای تئاتری زمینه اجرای عمومی کارهایشان در شهرستانهای مربوط فراهم شود.
همیشه تئاتر شهرستانها مساوی با برگزاری جشنوارهها بوده است. این اتفاق حتی در حوزه اطلاع رسانی تئاتر شهرستانها نیز افتاده به گونهای که هر گاه خبری از تئاتر شهرستانها داریم آن خبر مربوط به برگزاری جشنواره در آن استان یا شهرستان خاص است. چرا تئاتر شهرستانها با جشنواره زدگی مواجه شده است؟
این واقعیت است. شاید به این دلیل که جشنوارهها در ابتدا ایجاد شدند که به جریان عمومی تئاتر در کشور کمک کنند و فعالیتهای تئاتری را گسترده کنند ولی بعد این جشنوارهها خود تبدیل به هدفی برای بخشی از گروههای تئاتری کشور شدند، به گونهای که گاهی مخاطبان در این نگاه حذف شدند. در برخی استانها نمایشهایی دیدم که موضوعی که کارگردان آن انتخاب کرده بود، دغدغه و مشکل مردم آن استان نبود. این اتفاق به دلیل نگاه جشنوارهای افتاده بود. چرا که کارگردان تصور میکند کارش را نه برای مردم استان خودش بلکه برای جای دیگر و مردم دیگری انجام میدهد. با این رویداد فاصله مردم و هنرمند قطع خواهد شد. از سال آینده ضمن احترام به تمام گروههای تئاتری بیشتر هم و غم ما بر این است که نمایشهایی را انتخاب کنیم که به دغدغهها و مسایل مردم ناحیه خودشان پرداختهاند. چرا نباید تئاتر یک استان رنگ و بو و مسایل آن استان را به همراه داشته باشد؟ جشنوارههای ما دچار این مشکلات شده و البته راه حل این نیست که جشنوارهها را حذف کنیم بلکه باید راههای ورود و چگونگی ورود گروهها به جشنواره را تصحیح کنیم. به نظر من نباید از برگزاری یک جشنواره ذوق زده شد. در حال حاضر ارگانهای مختلف که ربطی هم به تئاتر ندارند، جشنوارههای مختلفی برگزار میکنند که نمایشهای اجرا شده در این جشنوارهها اجرای عمومی نمیشوند و این یکی از مشکلاتی است که باید نسبت به آن بررسیهای جدی انجام داد. شعار جشنواره امسال«تئاتر برای همه» است. یعنی تئاتر برای اجراهای عمومی. سیاستگذاری مرکز هنرهای نمایشی در تهران و شهرستانها این است که گروههای تئاتری به سمت اجراهای عمومی حرکت کنند.
یکی از مشکلات تئاتر شهرستانها مساله کمبود و محدودیت آموزش است. گاهی مرکز هنرهای نمایشی استادانی را به شهرستانها اعزام میکند تا به گروههای شهرستانی آموزش دهند ولی حتی همان استادان هم معتقدند به این ترتیب کاری از پیش نمیرود چون آموزشها باید به صورت عملی اتفاق بیفتد. چرا با وجود تمایل برخی گروههای نمایشی تهرانی برای حضور در شهرستانها و اجرای نمایش با صرف هزینههای رفت و آمد و اسکان و خوراک، این اتفاق نمیافتد؟
من نمیتوانم یک راه را برای آموزش پیشنهاد دهم چون آموزش راههای مختلفی دارد که همه آنها هم باید مورد استفاده قرار بگیرد. نمیتوانیم نوع آموزش خاصی را نفی کرد. شاید به همان اندازه که استفاده از استادان و دورههای آموزشی لازم است، اعزام گروههای تئاتری هم تاثیرات خاص خود را دارد. تشکیلwork shopها، حضور گروههای شهرستانی در تهران و چاپ کتاب هم دارای جنبههای آموزشی است. متاسفانه ما همیشه در آموزشهای نظری تئاتر در قدم اول میمانیم. به دلیل این که هیچ سیستم و نظام مشخص آموزشی توسط مرکز هنرهای نمایشی تا کنون طراحی نشده است. این که چه کسی باید آموزش ببیند؛ چه کسی باید آموزش دهد و چگونه این آموزش باید داده شود، اموری هستند که همواره مورد توجه نبودهاند. اما من معتقدم تنها آموزش دانش تئاتری نمیتواند ما را برای رسیدن به آثار نمایشی بهتر کمک کند. چرا که چه بسیارند کسانی که تئوری تئاتری را فراگرفتهاند ولی نتوانستهاند آثار برجسته و موفقی خلق کنند. به نظر من در کنار آموزش و دانش تئاتری که باید اتفاق بیفتد اطلاعات دیگری نیز لازم است. یک کارگردان و نمایشنامهنویس خوب باید محیط و شرایط اجتماعی را به خوبی بشناسد و درک بهتری از جامعهای که در آن زندگی میکند داشته باشد. ما در حال برنامهریزی برای طبقهبندی سطوح آموزشی به مقدماتی، متوسطه و پیشرفته هستیم و همچنین به دنبال افرادی هستیم که بتوانند این مبانی را آموزش دهند و این با توافق ادارات کل ارشاد استانها امکان پذیر است. اما باید بپذیریم امکانات ما نسبت به گستردگی گروههای تئاتری امکانات محدودی است. به همین دلیل این امکان برای ما وجود ندارد که در تمام استانها، کلاسهای آموزشی برگزار کنیم. ولی میتوانیم در 30 مرکز استانی این امکانات را متمرکز کنیم.
اما من هنوز پاسخ پرسشم را نگرفتم. این که چرا این امکان فراهم نمیشود گروههای تهرانی به شهرستانها بروند و کار اجرا کنند. این تمایل بسیاری از کارگردانان است که حاضرند با صرف هزینههای اندک به شهرستانها بروند.
امیدوارم دوستان علاقمند با هزینههای اندک راضی شوند این کار را انجام دهند. با این که حق هر کارگردان و گروهی است که بابت اعزام به شهرستان پول دریافت کند ولی بضاعت ما هم زیاد نیست. جدای از این، مشغلههای فراوانی که گریبان گیر اعضای گروهها هست این امکان را از ما میگیرد. در بدو ورودم به امور شهرستانهای مرکز هنرهای نمایشی قرار بود دو گروه تهرانی را به شهرستان اعزام کنم ولی هر موقع که میخواستیم زمان خاصی را هماهنگ کنیم، یکی از بازیگران یا عوامل نمیتوانستند خود را هماهنگ کنند. به همین جهت اعلام انصراف کردیم. به این هم باید فکر کنیم که کاری را به شهرستانها نفرستیم که الگو قرار بگیرد و شهرستانیها فکر کنند باید طبق آن عمل کنند تا مطرح شوند.
اما در بخش آموزش به دنبال تدوین طرح work shop هستیم. طبق این طرح کارگردانانی را انتخاب میکنیم که طی حضورشان در یک استان، نمایشی را با گروه و عوامل آن استان کار کنند تا هم آموزش صورت بگیرد و هم در پایان یک اثر نمایشی تولید شود. این موضوع عملی است و مشکلات اجرایی کمتری دارد.