در حال بارگذاری ...

با فهیمه راستکار درباره نمایشنامه خوانی باغ آلبالو :

« باغ آلبالو » اثر آنتوان چخوف به کارگردانی فهیمه راستکار بیست و چهارم دی ماه ٨٣ در کافه تریای سالن اصلی تئاتر شهر خوانده شد .


زیبا باقری : « باغ آلبالو » اثر آنتوان چخوف به کارگردانی فهیمه راستکار بیست و چهارم دی ماه ٨٣ در کافه تریای سالن اصلی تئاتر شهر خوانده شد .
نقش خوانهای این نمایشنامه عبارتند از :
فهیمه راستکار ، مریم کاظمی ، لیلی رشیدی ، نسیم ادبی ، ندا مقصودی ، حافظ آهی ، هوشنگ قوانلو ، محمد ساربان ، افشین هاشمی ، حسین کشفی اصل ، عباس غفاری و امیرغفارمنش .
فهیمه راستکار، کارگردان نمایش « باغ آلبالو » درباره اینکه چرا چخوف ونمایشنامه باغ آلبالو را انتخاب کرده می گوید : وقتی پیشنهاد نمایشنامه خوانی به من داده شد ، بسیار خوشحال شدم و آن را قبول کردم و یکی از دلایل این است که چخوف برای من عزیزترین و بهترین نویسنده ای است که می شناسم و کارهایش را خیلی دوست دارم.
باغ آلبالو آخرین نمایش نامه چخوف است و تمام احوالاتی که دراین نمایشنامه دیده می شود ، نشان دهنده شخصیت چخوف است ،زمانی که پدرش او را کتک می زده و تازه شروع به دیدن آینده کرده بود و از زمانی که باغ آلبالو نوشته شد تا زمان مرگ او مدت زمان زیادی نگذشت .
راستکار در مورد نحوه انتخاب بازیگران می گوید :
انتخاب بازیگر برای این نمایش نامه کار آسانی نبود و باید از طریق تست صدا و گفتار ، بازیگران انتخاب می شدند . برای اجرای این نمایش لازم بود تا بازیگران صدای خوبی داشته باشند و در این راستا باید به بازیگران توجه بیشتری بشود تا آنها به بیان دقیق تر و کارآمدتری برسند .
راستکار ادامه می دهد : به من پیشنهاد نمایشنامه خوانی داده شد و من قبول کردم ولی در همین سالنی که نمایشنامه خوانی داشتیم ، برخورد بسیار بدی صورت می گیرد و می توان گفت ما را از سالن بیرون می کنند و می گویند گروهی که در سالن اصلی نمایش دارد باید زودتر مستقر شود و تماشاچی های خود را منتظر نگذارد .
راستکار معتقد است : نمایشنامه خوانی هنوز جایگاه خود را پیدا نکرده و جدی گرفته نشده است و این باعث می شود نمایشنامه خوانها متحمل سختی بیشتری شوند تا جائیکه هنوز فضای مناسبی برای نمایشنامه خوانی در نظر گرفته نشده است .
او اضافه می کند : برای اینکار گروه با مشکلات بسیار زیادی روبرو شد از جمله اینکه به هیچ وجه مشخصاتی را که نشان دهنده علامت هر کسی باشد در اختیار نداشت و از آنجا که صدا دراین نمایش نامه نقش اساسی داشت ، سیستم صوتی بسیار ضعیف و در حدی نبود که خواسته هایمان را برآورده کند .
فهیمه راستکار درباره خلاصه نمایشنامه می گوید : یکی از مالکین بزرگ صاحب باغی است که به علت فروانی آلبالو در آن به « باغ آلبالو » معروف شده است اما مالک آنقدر مقروض شده که ناچار می شود باغ آلبالو را به فروش برساند و از طرفی به حدی آن را دوست دارد که نمی خواهد به هیچ قیمتی آن را از دست بدهد و چون این خانواده همیشه در رفاه زندگی کرده ، نمی توانند بخشش نکنند . پول هایشان را مرتب خرج می کنند و برای جایگزینی آن به شدت مقروض می شوند و وقتی دیگر از عهده پرداخت پولهایی که گرفته شده برنمی آیند به ناچار باغ آلبالو را به گرو بانک می گذارند و می توان گفت باغ آلبالو پایان دوره مالکیت و آغاز بورژوازی در روسیه است .