یادداشتی از آزاده انصاری کارگردان نمایش عروسکی”ماه پیشونی” درباره هنر نمایش عروسکی
آزاده انصاری: عروسک به مفهوم عام و خاصش جسمی است بیجان و بیاراده که تمام توان و خلاقیتش را از فکر و اراده و دست صاحب، نمایشگر یا بازی دهندهاش میگیرد. حرکت در عرصه نمایش عروسکی مفهومی است به شدت معطوف به معنای”قدرت”. ...
آزاده انصاری:
عروسک به مفهوم عام و خاصش جسمی است بیجان و بیاراده که تمام توان و خلاقیتش را از فکر و اراده و دست صاحب، نمایشگر یا بازی دهندهاش میگیرد. حرکت در عرصه نمایش عروسکی مفهومی است به شدت معطوف به معنای”قدرت”.
در این روندِ ارتباطیِ ازلی و ابدی و البته محتوم، مسیر حرکت کاملاً یک سویه است، انتظار وارونگی مسیر و این که”مخلوق” بتواند اراده خود را به”خالق” تحمیل کند و یا حتی تصور این که نخهای مرئی و نامرئیِ این ارتباط یک سویه، به ارادهای غیر از اراده صاحب قدرت قطع و پاره شوند بیشک انتظار و تصوری است عبث و کور، این گمانهها شاید در دنیای افسانهها و خیال امکان وقوع، تجسم و تعیّن مییابند.
اما در عرصه نمایش ـ و حال بگوئیم هنر عروسکی ـ این قاعده قطعیت خود را از دست میدهد. هنرمندی که به عروسک و عرصه نمایش عروسکی ـ که بیشک عرصهای است خرد ورزانه و اندیشمندانه ـ روی آورده چندان تمایلی به نمایش قدرتمندانه از آن گونه که شرحش رفت، ندارد.
قصد هنرمند عرصه تئاتر و عرصه آفرینش عروسکی از این قدرت نمایی و سلوک خلاقانه پیش از هر چیز تمسخر و تقبیح لایههای پلشت قدرت است. هنرمندی که از میان همه گرداندنیها تنها به چوبی و خشتی دل خوش کرده بیشک گرداندن نخهایی را که آن سویش وصل است به شعور انسانی از جنس پوست و گوشت و البته اندیشه و زبان عاطفه دوست نمیدارد. و ناگفته پیداست انسانی این گونه و هنرمندی این چنین نه میل آن دارد که دیگران را عروسک بپندارد و نه این را برمیتابد که نخهایی به او، شعور، زبان و عاطفهاش وصل باشند و ارادهای و سلوکی دیگرگونه را به کنش وادارد.
آزاده انصاری
تیر 84