گزارشی از تمرین نمایش”گفتوگو”به کارگردانی خسرو خورشیدی
خسرو خورشیدی را به عنوان یک پیشکسوت در طراحی صحنه میشناسیم اما او تاکنون دو بار در صحنه به عنوان کارگردان حضور داشته است. برای اولین بار در سال ۱۳۷۸ خورشیدی نمایش ماجرای باغ وحش ادوارد آلبی را در تالار مولوی اجرا کرد. او این بار”گفتوگو” را که تا حد زیادی متاثر از شیوه گفت و گو نویسی آلبی است، اجرا میکند.
احمدرضا حجارزاده:
نمایش”گفتوگو” به نویسندگی فریندخت زاهدی و کارگردانی خسرو خورشیدی و بازی گلچهره سجادیه، فهیمه راستکار و ریحانه سلامت تا چند روز دیگر در تالار سایه و از ساعت 30/19 به مدت 75 دقیقه اجرا میشود.
خسرو خورشیدی را به عنوان یک پیشکسوت در طراحی صحنه میشناسیم اما او تاکنون دو بار در صحنه به عنوان کارگردان حضور داشته است. برای اولین بار در سال 1378 خورشیدی نمایش ماجرای باغ وحش ادوارد آلبی را در تالار مولوی اجرا کرد. او این بار”گفتوگو” را که تا حد زیادی متاثر از شیوه گفت و گو نویسی آلبی است، اجرا میکند. به همین بهانه یک روز سر تمرینهای گروه تئاتر کوچک رفتهایم تا از نزدیک با حال و هوای نمایش آشنا شویم که در ادامه میخوانید.
بامزهترین هنرمند
نزدیک به یک هفته تا ده روز است که نمایش”گفتوگو” به کارگردانی خسرو خورشیدی در سالن سایه مجموعه تئاترشهر تمرین میشود. یکی از این روزها برای تهیه گزارشی از فرآیند تمرین نمایش به آن جا سر میزنم. در سالن سایه فقط دو نفر از بازیگران کار، خانمها فهیمه راستکار و گلچهره سجادیه حاضرند. هر دو در سکوت نشستهاند و روزنامه ورق میزنند. تنها گاهی درباره خبر درج شدهای در روزنامه اظهار نظر میکنند. دقایقی بعد آهو آلآقا دستیار کارگردان و منشی صحنه نیز به این جمع اضافه میشود و به همین ترتیب عوامل دیگر نیز. با گرد هم آمدن اکثر عوامل، گفتوگوها آغاز میشود. یکی از بازیگران از عدم نظافت سالن تمرین میگوید که گویی ـ آن چنان که پیداست ـ هنوز پس از اجرای آخرین نمایش در آن(تکیه ملت) جارو و نظافت نشده است. خانم راستکار از سرمای تالار شکایت دارد و حین این گفتهها، ازعلاقهاش به کرسی و گرمای آن میگوید و این که ای کاش یکی از آنها این جا مهیا بود تا دور آن بنشینند و قصههای”یکی بود، یکی نبود”ی بگویند. کارگردان هنوز نیامده اما تا رسیدن او، صحبتها همچنان ادامه دارد، درباره همه چیز به جز نمایش. از شخصیترین مسائل گرفته تا بحثهایی چون ترافیک و قوانین راهنمایی و رانندگی و غیره. انگار کسی تمایلی به یادآوری متن و کار نمایشی ندارد؛ که البته این نکته در پایان تمرینات بر من آشکار میشود! فهیمه راستکار سرزنده و شاد با همه شوخی میکند و در هر جملهاش طنزی بخصوص به کار میبرد که سبب خنده حاضران میشود. خانم سجادیه میگوید:«بنویس خانم راستکار بامزهترین هنرمند است!»
چیدمان صحنه و حرکت
چند نیمکت چوبی زهوار در رفته که از آغاز در صحنه دیده میشوند، هنوز در جای خود باقیاند. باور کارگردان، کار به سرعت آغاز میشود. هر کس وظیفه خود را میداند. عدهای دکور صحنه را تغییر میدهند، نیمکتها را خارج میکنند و جای خالی آنها را سه دیگ بزرگ میگیرد که سر و ته و به شکل یک مثلث در فضای تالار چیده میشوند. گلچهره سجادیه با سکوتی ناشی از آرامش و لبخندی همیشگی بر لب متن نمایشنامه را برمیدارد و وارد صحنه میشود و تا شروع تمرینات، بدن، دستها و پاهایش را با حرکات نرمشی گرم میکند. عدهای ملافه سفید رنگ بلندی را دور دستها و گردن خانم راستکار میپیچند و خنجری هم به او سپرده میشود که در آستین دست پنهانش میدارد. خسرو خورشیدی روی یکی از صندلیهای ردیف نخست مینشیند و به کار عوامل خیره میشود. ریحانه سلامت بازیگر سوم نمایش که بر خلاف دو بازیگر دیگر از سنی کمتر برخوردار است و در میانه دهه دوم عمر، سیر میکند روی دیگ وسط صحنه، به صورت نیم رخ مینشیند؛ سجادیه نیز در سمت دیگر همان دیگ و پشت کرده به او. حالا همه چیز برای شروع کار آماده است. خورشیدی دستور حرکت میدهد و بازیگران تمرین نمایش”گفتوگو” را آغاز میکنند. آلآقا تایم میگیرد. نمایشنامه”گفتوگو” نوشته فریندخت زاهدی تکپردهای است که به عنوان پایاننامه تحصیلات نویسندهاش، به نگارش درآمده است. زاهدی که هم اکنون دوره دکترای خویش را در ژنو به پایان میرساند، این متن نمایشی را تحت تاثیر”سه زن بلند بالا” اثر ادوارد آلبی نوشته است. فهیمه راستکار که در این نمایش، ایفاگر نقش”آکاسیه” است، معتقد است:«متاسفانه در نمایش”گفتوگو” هیچ استفاده درستی از نمایش”سه زن بلند بالا”ی آلبی نشده است. آن کار خیلی زیباست و ما هم بارها به آقای خورشیدی گفتیم که اگر قرار است ما این متن را بازی کنیم، بهتر است برویم همان متن آلبی را کار کنیم. اما چون ایشان به نویسنده اثر قول داده بودند و از آن جا که خیلی به قولشان اهمیت میدهند و ما هم به آقای خورشیدی اهمیت میدهیم و ایشان را دوست داریم، کار را پذیرفتیم که ایشان زیر قولشان نزده باشند!» راستکار که پس از مدتهای طولانی غیبت، به عرصه تئاتر برگشته است، میگوید:«آخرین حضور من در تئاتر مربوط به زمانی است که من خیلی جوان بودم. با این حال نمایش”بازگشتی نیز” کار آخر من بود که با خانم سجادیه کار کردیم.»
سومین حضور
مهمترین وجه اشتراک هر سه بازیگر نمایش گفتوگو علاوه بر تسلط بر بازیها، صدای گرم و زیبای آنهاست. هر سه هنرپیشه این تئاتر از صداهایی لطیف و خوشایند برخوردارند که در انتقال لذت شنیداری متن به تماشاگر کمک فراوانی میکند و از آن جا که در متن نمایشنامه، حتی برای یک بار اسامی شخصیتها به کار برده نمیشود، به سادگی میتوان این نمایشنامه را برای اجرای رادیویی نیز آماده کرد. گلچهره سجادیه در این اثر، ایفاگر شخصیت”آکاسه” و ریحانه سعادت بازی در نقش”آکه” را عهدهدار است. به جز بازیگر جوان این نمایش، دو بازیگر دیگر حین تمرین در حالی که متن نمایشنامه را به دست دارند و چشم بر آن دوختهاند، کار را پیش میبرند. گویی هنوز متن را حفظ نکردهاند. اما در واقع این گونه نیست، بلکه نگاه آنها به متن تنها برای یافتن و یادآوری حرکات و میزانسنهای ذکر شده در نمایشنامه است. هر چند که حتی با وجود در دست داشتن متن، بارها دستیار کارگردان حرکات برنامهریزی شده و مورد نظر کارگردان را به آنها گوشزد میکند. گاهی نیز شخص کارگردان در طراحی حرکات بازیگران دخالت میکند و آنها را اصلاح کرده یا تغییر میدهد، تا جایی که حتی خورشیدی یکی از صحنهها را به جای خانم سجادیه با فهیمه راستکار تمرین میکند و نکاتی را به سجادیه متذکر میشود. پس از این وقفه کوتاه، همان صحنه را دوباره میگیرند. در دیالوگهای بازیگران نیز مدام جا به جایی و اشتباهاتی رخ میدهد اما هوشمندی آلآقا سبب میشود، نقش آفرینان متن را به خاطر آورده، دیالوگها را دوباره اجرا کنند. در زمان تمرین، یکی از چراغهای سالن که گویا ایرادی پیدا کرده، مرتب خاموش و روشن میشود اما این تغییرات نور و نقص فنی، کمترین خللی در کار بازیگران ایجاد نمیکند و آنها همچنان با هوشیاری و دقت نظر به کار خویش ادامه میدهند. کمترین فریب اشتباهات متوجه بازی ریحانه سلامت است. این بازیگر جوان و با استعداد، چنان پرشور و انرژی در تمرینها شرکت میکند که مورد تشویق و تحسین کارگردان واقع میشود. ”سلامت” به اعتبار و معرفی گلچهره سجادیه و فهیمه راستکار به این کار دعوت شده است و به گفته خودش با آنکه متن را قبلاً نخوانده بوده، اما به احترام خسرو خورشید و هنرمندان دیگر بازی در این نمایش را پذیرفته است. او اگر چه تاکنون در تئاترهای دانشجویی بسیاری ایفای نقش کرده است اما نمایش ”گفتوگو” سومین حضور حرفهای او در تئاتر و مجموعه فرهنگی ـ هنری تئاتر محسوب میشود. پیش از این سلامت در آخرین کار بهرام بیضایی از صحنهیاران بوده و در نمایش ”ویتسک”] دکتر مسعود دلخواه[ نیز نقش ماری را بر عهده داشته است. خورشیدی در مورد او میگوید:” از آنجا که بازیگر نداشتیم، خانم سلامت را به ما معرفی کردند که خیلی هم اتفاق و انتخاب خوبی بود. یعنی در نقش خودش بسیار کوشا و فعال ظاهر شده و من امیدوارم آیندهای درخشان و موفق داشته باشد.”
انتخاب نکردم.
کاری از گروه نمایش کوچک
نمایش گفتوگو از دهم آبان ماه اجرای عمومی خود را آغاز خواهد کرد و به این جهت که اغلب عوامل و بازیگران این اثر، از اعضای گروه تئاتر ”کوچک” هستند، این نمایش نیز به عنوان کاری از گروه نمایش کوچک ارائه خواهد شد. در مورد تمرینات، کارگردان این نمایش اظهار میدارد: ”من بازیگرم را راحت میگذارم تا بازیاش را بکند و پیرو هیچ شیوه یا متد خاصی نیستم. البته خودم هم فرمهایی را که به دست میآورم با آنها در میان میگذارم و اجرا میکنیم.” آنچه سبب شکلگیری این نمایش شده یک خواهش دوستانه از کارگردان است: ”متن کار را من انتخاب نکردم. این نمایشنامه را خانم زاهدی که از دوستان من هستند و زمانی هم دانشجوی من بودند، در اختیار من گذاشتند و خواهش کردند آن را اجرا کنیم. من متن را خواندم و دیدم همانگونه که در ابتدای نمایشنامه نوشته شده، این کار اشاراتی دارد به ادوارد آلبی، ایبسن و سوفوکل. از همه آنها مقداری وام گرفته و در واقع کاملاً تحت تاثیر آنها بوده. محور نمایش حول گفتوگویی تاریخی میگردد که تا زمان حال ادامه دارد. با این همه، بخش اعظم آن تحت تاثیر”سه زن بلند قامت”! بوده و در جای جای آن از نوشتههای اشخاصی چون آلبی و دیگران بهره برده شده است.»
گلچهره سجادیه چندی پیش در مجموعه تئاترشهر، نمایش”مدهآ” را روی صحنه داشت و ریحانه سلامت نمایش”ویتسک” را. از این رو از آخرین حضور آنان در تئاتر دیرزمانی نمیگذرد اما سابقه کاری خورشیدی نیز بسان فهیمه راستکار به سالها پیش برمیگردد، شاید به دوره جوانی. اما خورشیدی همچنان در رشته تخصصی خودش”طراحی صحنه” فعال و پرکار است و در این حرفه، آخرین کار او را باید”ریچارد دوم” دانست و تله تئاتری به نام”به سوی کعبه”. واپسین باری که او به عنوان کارگردان در تئاتر ظاهر شده است نیز به چهار سال پیش برمیگردد و اجرای نمایش”ماجرای باغ وحش” اثر دیگری از ادوارد آلبی. نمایش”گفتوگو” تنها منحصر به اجرای عمومی است و در جشنواره فجر سال جاری حضور نخواهند داشت.
قسمتی از دیالوگهای شخصیت”آکاسه” این گونه است:
«.... تو فرزندانی رو در وجود خودت پرورش میدی که هرگز فراموش نمیکنند، فراموش نمیشن. بالاتر از همه، رنجید که به خاطر اونا باید تحمل کنی، تو چهار سال دیگه یه پسر به دنیا میاری. اونوقت اون رو که میراث گناهیه که در بیخبری نسل خودشو ادامه داده به حکم وظیفه ازت میگیرن، به دست باد میسپرن، بعد اون نطفه گناه رو تو در خودت پرورندی، باید عذاب بکشی، زجر بکشی، گریه کنی، تاوان بدی...»
سایر عوامل این نمایش عبارتند از کیوان میرهادی(آهنگساز)، بهار صیرفی(طراح پوستر و بروشور، دستیار طراحی صحنه)، ماریا حاجیها(طراحی چهرهپردازی) و ...
ضمن آن که طراحی صحنه و لباس را خود خسرو خورشیدی تقبل کرده است.