در حال بارگذاری ...

گزارشی از آخرین فعالیت‌ها و تمرینات نمایش‌ها در اداره تئاتر

در این روزهای نسبتاً سرد پاییزی، بازار کارهای نمایشی در اداره تئاتر مرکز هنرهای نمایشی گرم گرم است و نمایش‌های بسیاری پروسه تمرین و تولید خود را پشت سر می‌گذرانند.

احمدرضا حجارزاده:
در این روزهای نسبتاً سرد پاییزی، بازار کارهای نمایشی در اداره تئاتر مرکز هنرهای نمایشی گرم گرم است و نمایش‌های بسیاری پروسه تمرین و تولید خود را پشت سر می‌گذرانند. در این میان نمایش”پیتوک” تنها اجرای سالن خانه نمایش در این اداره است که افشین زارعی با بهره‌مندی از یکی از متون نمایشی حسن باستانی آن را روی صحنه برده است. ضمن این که روز شنبه هفته آینده(21 آبان 84) همزمان با سالمرگ هنرمند گرانمایه بیژن مفید در همین مکان نمایشنامه”عقاب و روباه” توسط خانواده آن مرحوم، نمایشنامه‌خوانی خواهد شد. این نمایشنامه سال‌ها قبل نیز توسط شخص بیژن مفید و با بازی آقایان بهمن مفید و جعفر والی اجرا شده بود.
علاوه برموارد نامبرده آثار متعددی از کارگردان‌های مختلف در سالن‌های متعدد اداره تئاتر در حال تمرین هستند. کارگردانان و هنرمندانی چون اکبر زنجانپور با نمایش”دشمن مردم”، عبدالخاق مصدق با”دوردست”، فاطمه حبیبی‌زاد با”رخ یازدهم”، محمود سلطانی با”فاخته‌ها” خسرو امیری با”مهمانی در مخچه”، دکتر قطب‌الدین صادقی با”عادل‌ها” و گروهی دیگر از هنرمندان با آثار گوناگون، برای اجرا و تولید نمایش آماده می‌شوند. در راستای آشنایی هر چه بیشتر با فضای برخی از این کارها با برخی از کارگردانان آن‌ها به گفت‌وگو نشسته‌ایم که از منظرتان خواهد گذشت.
”رخ یازدهم” به روایت گُردآفرید
فاطمه حبیبی‌زاد که او را در محافل هنری بیشتر با تخلص”گٌر‏‏‏‏دآفرید” می‌شناسند، چیزی نزدیک به سه هفته است که روخوانی نمایشی را با نام”رخ یازدهم” به همراه دو بازیگر زن تمرین می‌کند. این نمایش روایتی دیگر است از جنگ دوازده رخ شاهنامه که توسط حبیبی‌زاد اقتباس شده، به نگارش درآمده و در آینده نه چندان دوری به شیوه بازی در بازی اجرا می‌شود. در خصوص کلیات پیشرفت کار، کارگردان و نویسنده این نمایش این گونه ابراز عقیده می‌کند:«در این کار ما سعی داریم از شیوه‌های کهن نمایشی بهره ببریم مثل نقالی، پرده‌خوانی و حتی از حرکات رزمی ـ نمایشی با تکیه بر ورزش وشو!! بازیگران برای حرکات رزمی‌شان قرار است آموزش وشو ببینند که ما از مربیان فدراسیون وشو کمک خواهیم گرفت. این نمایش 2 نقال دارد که داستانی را در برهه‌ای از تاریخ، بعد از کین ستانی‌های سیاوش بین ایران و توران روایت می‌کنند. بازیگران این نمایش خانم‌ها ساقی عقیلی و شیرین امامی هستند که یکی از آن‌ها راوی سرزمین ایران و دیگری راوی توران است و به نوبت این دو نقش آفرین، پادشاه می‌شوند و دبیر و وزیر و جنگ آور و غیره. در واقع به جای هر یازده رخ ایفای نقش می‌کنند.»
نمایش”رخ یازدهم” پیشتر قرار بوده است برای شرکت در جشنواره نمایش‌های آیینی و سنتی آماده شود اما از آن جهت که تاریخ برگزاری این جشنواره تغییر کرد و به اردیبهشت ماه سال آینده موکول شد، کارگردان و سایر این عوامل در وضعیت بلاتکلیفی به سر می‌برند. اگرچه این تغییر تاریخ سبب توقف تمرینات آنها نشد و تمرینات آن‌ها کماکان ادامه دارد و اگر نمایششان تصویب شود قطعاً در جشنواره نمایش‌های سنتی و آئینی حضور پیدا خواهد کرد. کارگردان جوان این اثر احتمال می‌دهد تالار سنگلج برای اجرای عمومی به آن‌ها اختصاص داده شود. مشاور طراح و طراحی نور، لباس و صحنه را در این نمایش بنا بر احتمالات فراوانی که وجود دارد، بهروز غریب‌پور عهده‌دار خواهد بود. درباره موسیقی آن نیز خانم حبیبی‌زاد می‌گوید:«قبلاً قرار بر این بود که آقای درویشیان کار آهنگسازی ما را به عهده بگیرند ولی با اسپانسر به توافق نرسیدیم. بنابراین من تصمیم به انتخاب موسیقی گرفتم که اگر کار به همین منوال و خوب پیش برود از آثار دهلوی یا چکناواریان استفاده خواهیم کرد. متاسفانه در زمینه موسیقی آن چه که می‌خواهم، نمی‌توانم با آهنگسازان فعال و موجود در حوزه تئاتر به دست آورم.» این نمایش به زعم خالقش یک نمایش نقالی است چرا که حبیبی‌زاد کارش را در عرصه تئاتر با نقالی شروع کرده و بیشتر در این شاخه فعال بوده است و این اثر نخستین کار وی محسوب می‌شود که در آن از تلفیق نقالی و نمایش استفاده کرده و آمیخته با تکنیک‌های تئاتر است.
وی که در تالار وحدت سابقه اجرای نقالی داشته، معتقد است:«نقالی یک کار میدانی است. من خودم از سال 79 وارد حوزه شاهنامه خوانی و نمایش‌های نقالی شدم که از من به عنوان اولین زن وارد شده به حوزه نقالی در کتاب‌های ارشاد و آموزش و پرورش نام برده شده. البته به مرور دوستان دیگری هم آمدند و همکاری کردند. در حال حاضر من غالب فعالیت‌هایم را متمرکز کرده‌ام روی شاهنامه و دوست دارم بتوانیم این کار را ادامه دهیم و پیگیر آن باشیم. من گاهی هم به نقل مذهبی گریز می‌زدم یا اجرا می‌کردم یا به شاگردانم آموزش می‌دادم. اما بعد این کار را کنار گذاشتم چون دیدم شاهنامه آن قدر وسیع است و دریایش آن چنان عمیق که من هرچه بیشتر داخلش می‌روم، بیشتر در آن غرق می‌شوم. حالا هم که شاهنامه تبدیل به رشته اصلی من شده چه در حوزه پژوهش و چه اجرا.»
حبیبی‌زاد دلیل انتخاب این قصه را برای کار نمایش، علاقه‌مندی و جلب توجه‌اش به یکی از ابیات شاهنامه می‌داند:«این داستان به نوعی این افتخار را پیدا کرده که از تراژدی‌های مهم شاهنامه باشد. در این تراژدی یک بیت را از زبان پیران می‌شنویم که خیلی مرا جذب کرد و باعث شد شروع کنم به نگارش متن این نمایشنامه و آن بیت این بود که:
به کین جستن مرده‌ای ناپدید سر زندگان چند باید برید
به این معنی که دیگر این همه جنگ و کشتار بس است و بالاخره باید این همه جنایت یک جایی تمام و پرونده‌اش بسته شود. از همین رو من این قصه را خیلی دوست داشتم و شبانه روزی روی آن کار کردم تا این نمایش از دل آن بیرون آمد.»
استعدادکشی ممنوع
فاطمه حبیبی‌زاد که خود فارغ‌التحصیل رشته کارشناسی موزه است و بنا به گرایشی که به نمایش و بازیگری داشته از سال 79 فعالیت در این رشته را آغاز کرده از مشکلاتی شکایت می‌کند که متاسفانه همیشه درباره آن‌ها و ضرورت پاک کردنشان از تئاتر کشور گفته شده اما کمترین نتیجه‌ای به دست نیامده. او گله دارد که چرا به جوانان و همسالان او در این عرصه بها داده نمی‌شود:«اوایل کار من چیزهایی دلم می‌خواست که الان دیگر امکان فراهم شدنشان نیست آن صحنه و فضایی که دوست دارم را می‌خواستم طراحی کنم. خیلی جاها رفتم. مثلاً بنیاد رودکی آن اوایل خیلی از متن استقبال کرد که حتماً کار شود اما بعداً حرفشان این بود که تالار وحدت پر و رزرو است. ضمن این که مشکل بودجه هم وجود داشت. من می‌گفتم که شما در شرح وظایفتان است که بودجه‌ای را برای این‌گونه کارها که از مضامین ملی ـ مذهبی ـ آئینی برخوردارند، اختصاص دهید، این کار هم از آن نوع است. خب ابتدا همگی با شوق و ذوق، شاید حتی دو بار متن را خواندند و چند جلسه بحث و بررسی گذاشته شد. ولی همچنان مشکل همان تالار وحدت بود که حالا حالاها پر است و در اختیار از ما بهتران. من خیلی دوست دارم به استعداد جوانانی که تفکرات خلاق و جدیدی دارند اهمیت داده شود، استعدادکشی نشود. ولی این اتفاق نمی‌افتد و ما باید برویم در نوبت، دو یا سه یا حتی چهار سال تا بالاخره یکی از همین سالن‌های مثلاً استاندارد را بدهند به ما که استاندارد هم نیست» پایان بخش صحبت‌های حبیبی‌زاد اشاره‌ای بود به بها ندادن به نمایش‌های سنتی. او گفت:«در این حوزه من اتفاق تازه‌ای نمی‌بینم. این بها نباید فقط فکری و حسی یا بیانی باشد. اگر می‌خواهیم واقعاً نقالی حفظ شود باید از جنبه مالی هم به آن رسیدگی کنیم. مثلاً مکانی داشته باشیم به نام مرکز روایت‌گری یا کانون فرهنگی موزه‌ای تبلیغاتی نمایش‌های نواحی که همه افراد فعال در این عرصه که زیاد هم نیستند تحت پوشش آن قرار گیرند و آن چه را خلق می‌کنند آرشیو شود. مرکزی برای آموزش آن در نظر بگیرند و از آن‌هایی که هنوز زنده‌اند استفاده شود. البته امیدوارم آن‌ها عمری طولانی داشته باشند ولی به هر حال هیچ اعتماد و اعتباری به این روزگار نیست.»
آدم و حوای مدرن به قلم باستانی
نمایش”پیتوک” که این روزها ساعت 18 در خانه نمایش اداره تئاتر اجرا می‌شود، نگاه تازه‌ای دارد به داستان آدم و حوا. متن این نمایشنامه توسط حسن باستانی نوشته شده که با اکثر کارهای قبلی وی تفاوت دارد و از حال و هوایی بسیار مدرن و دیگرگون برخوردار است. باستانی معمولاً به نگارش متن‌های تاریخی تمایل داشت هر چند در آن کارها نیز نگارش کاملاً امروزی بود.
کاظم هژیرآزاد، نعمت‌ اسدالهی، اشکان جنابی، شمس صادقی، فریبا فاطمی، هوشنگ قوانلو و چند نفر دیگر از بازیگران نمایش”عادل‌ها” نوشته آلبر کامو هستند که در حال حاضر توسط دکتر قطب‌الدین صادقی و گروهش مراحل تمرین را پشت سر می‌گذارد. خانم مریم واجدسمیعی نیز نوشته‌ای از ژان پل‌سارتر را تحت عنوان”دوزخ” برای کار آماده می‌کند که از عوامل آن می‌توان به شایسته ایرانی، نوید جهانزاده، هدی معینی و ... اشاره داشت. ”دو مرغابی در مه” مشهورترین نمایشنامه مرحوم حسین پناهی نیز توسط امیرمحمدی پروسه تمرینش را طی می‌کند.
یکی دیگر از افرادی که با علاقه و پشتکار در حال تمرین و تولید نمایش برای بردن روی صحنه است، عباس توفیقی است. او را دقایقی پس از اتمام تمرینش در کافی شاپ اداره تئاتر می‌بینیم، در حالی که به همراه بازیگر جوان کار جدیدش”مریم آیت” بر سر میزی نشسته‌اند و ضمن نوشیدن جرعه‌ای چای جهت رفع خستگی تمرین و روخوانی نمایشنامه‌ای جذاب، باز هم برای چندمین بار متن را مرور می‌کنند، فارغ از برو و بیاها و هیاهوهای اطرافشان. این نمایش که توفیقی ترجیح می‌دهد فعلاً نامی از آن مطرح نکند، دو بازیگر دارد که در سه یا چهار اپیزود نقش‌های متفاوتی را به نمایش می‌گذارند. توفیقی این کار را یک نمایش عرفانی می‌داند و می‌گوید:«این نمایش روایت سه چهار شخصیت است و موضوع آن حول محور عشق زمینی می‌شود که در نهایت به آن نمی‌رسند و به ناچار متوسل می‌شوند به بالا، به آسمان! این کار متن فوق‌العاده‌ای دارد. از نثری زیبا و روان برخوردار است و اصولاً آن نثر مختص بازیگر است. یعنی بازیگر می‌تواند در آن بسیار مانور بدهد. زمانی هست که شما نمایشی را کار می‌کنید که در آن فقط ایده‌های کارگردانی هویداست. یعنی کار را که می‌بیند، کارگردانی بیشتر به چشم می‌آید تا بازی! ولی برخی از نمایش‌ها این فرصت را به بازیگران می‌دهد تا خودی نشان دهند. یک جنبه دیگر که سبب انتخاب این متن شد علاقه و مطالعات من در مسائل عرفانی است. در جامعه کنونی ما، مفهوم عشق کمرنگ شده و من فکر کردم با انتخاب این کار، تماشاگر مقداری با تئاتر آشتی می‌کند. می‌بینید که الان با تئاتر ما قهر هستند و سالن‌ها خالی است. منظورم البته این نیست که این کار با سالن پر به اجرا می‌رود، نه. منتهی هدف ما پر رنگ کردن عشق است.»
نمایش توفیقی یک هفته است که پروسه روخوانی‌اش را می‌گذارند و از فردا سه شنبه 17 آبان، آرایش و اجرای میزانسن‌ها را آغاز می‌کند. هم اکنون تمرینات این نمایش در سالن شماره 11 اداره تئاتر، هر روز از ساعت 8 تا 11 صبح انجام می‌شود. زمان اجرای عمومی آن هنوز مشخص نیست اما این کار برای خانه نمایش آماده می‌شود. توفیقی اعلام می‌کند دوستانی چون خانم معترف، فتحعلی‌بیگی، ناصربخت و دست‌اندرکاران دیگر باید نسخه‌ای از کار را به شکل آماده ببینند و پس از آن، هر تصمیمی که آن‌ها بگیرند اجرا خواهد شد. این کار باید ظرف 20 روز آینده برای ارزیابی به حد مطلوب و مورد رضایت صاحب نظران برسد. عباس توفیقی سوابق درخشانی در کارنامه کاری‌اش دارد اگرچه این نمایش، اولین حضور جدی او در تئاتر و مقام کارگردان محسوب می‌شود.
پرکارترین بازیگر
عباس توفیقی در عرصه تعزیه خوانی تبحر دارد و تاکنون چند تعزیه مثل مراسم حضرت امام رضا(ع) و مجلس حضرت علی‌اکبر(ع) را اجرا کرده است. وی با اشاره به این که آن کارها ترکیبی از تئاتر و تعزیه بود، یادآوری می‌کند که در حدود دوازده سال قبل، موسسه الهادی از آن‌ها درخواست کرده بودند که هر نمایش را 10 شب اجرا کنند ولی از آن جا که در آن زمان آن‌ها به شدت درگیر اداره تئاتر و انجمن نمایش بودند، نمی‌پذیرند. این درخواست از سوی مسئول وقت موسسه، غفاری، که بسیار به این اجراها تمایل داشتند، ارائه شده بود. او همچنین پانزده سال پیش از این نیز در برخی شهرستان‌ها در هلال‌احمر و خانه جوانان نمایش‌هایی را به اجرا درآورده بود. توفیقی که تحصیلاتش را در رابطه با بازیگری و کارگردانی گذرانده، حضور در چند نمایش خیابانی و بازی در نمایش‌های”حر” به کارگردانی دکتر عزیزی در تالار وحدت، ”مریم و مردآویج” و ”خاطرات هنرپیشه نقش دوم” به کارگردانی هادی مرزبان را در پرونده سوابق هنری‌اش ثبت کرده است. او در روز جهانی تئاتر سال 82 به عنوان پرکارترین بازیگر سال انتخاب شد. ”افسانه صبا” از کارهای دیگر او است در زمینه پرده‌خوانی که در حوزه هنری و با همکاری، بهمن مرتضوی کار شد. با تمام این تفاسیر شرایط نابسامان تئاتر کشور سبب شده این بازیگر پرکار سابق، در حدود 2 سال از صحنه تئاتر دور بیفتد. چه بسا همین رویداد در مورد بسیاری از هنرمندان دیگر و با زمان‌های طولانی‌تر اتفاق افتاده است.
توفیقی درباره محتویات درونی و عوامل این نمایش می‌گوید:«در این نمایش باید از یکی از سازهای تار، سه تار و یا نی استفاده شود. لحظاتی در این اثر هست که یک آوا همراه با تار ـ‍ نه به شکل آواز بلکه آوا ـ بر کار حاکم است. در واقع حرف اول را در جاهایی موسیقی می‌زند. حتی شروع نمایش یعنی وقتی تماشاگر می‌آید و در سالن می‌نشیند صدایی از تار و نوعی آوا می‌شنود، آوایی همراه با درد، رنج و فراق. طراحی صحنه نمایش را آقای ابدی‌نسب تقبل کرده‌اند. بازیگر دوم کار فعلاً خودم هستم تا ببینم در آینده چه پیش می‌آید. محمدرضا خسرویان از کارشناسان تئاتر به عنوان مشاور کار در کنار ما هستند و آقای ستایش به عنوان دستیار کارگردان.»
وی اظهار عقیده کرد که:«متاسفانه من احساس می‌کنم تئاتر به معنای حقیقی‌اش خیلی کمرنگ شده و الان اصلاً تئاتر نیست! از اشکال‌های کار این جاست که مدیران زود عوض می‌شوند. من نمی‌دانم چرا یک مدیر تا می‌آید بلافاصله عوض می‌شود! این ضربه خیلی بزرگی است که یک مدیر تا می‌خواهد جا بیفتد و ایده‌هایش را پیاده کند، به یک سال نرسیده عوض می‌شود. ما مدیری داریم که سه سال کار می‌کند و همین که با فضا آشنا می‌شود، مدیر دیگری جای او را می‌گیرد. به عنوان مثال الان که آقای پارسایی آمده، باید بداند چه کار می‌کند. ایشان تا بخواهند ریشه‌های تئاتر ما را پیدا کرده و عوامل را جمع کنند، خدایی نکرده می‌گویند آقا بیا برو! این گونه تئاتر اصلاً پا نمی‌گیرد و به آن لطمه می‌خورد و نتیجه آن می‌شود که آدمی چون من دو سال از صحنه دور می‌افتم.»
از جمله نمایش‌های دیگری که در اداره تئاتر تمرینات خود را سپری می‌کنند باید به فهرست زیر اشاره داشت:«”تل و وی” حمید صفایی، ”چویل” سیدیونس آبسالان، ”نابینایان” مهبد مهرنوش، ”سیاه سفید و گل نسترن” حمید صفایی و ...
آقای نصرآبادی، دژاکام، ساسان مهرپویان، ایمان افشاریان، محمد سلطانی، شهاب‌الدین خرم‌شاهی و دیگران نیز مشغول فراهم کردن نمایش‌هایی جهت اجرا هستندکه طی روزهای آینده گزارش‌هایی از مراحل تمرین آن‌ها در اختیارتان قرار خواهد گرفت.