گزارشی از تمرین نمایش”حکایت ناتمام آن زن خوشبخت” به کارگردانی فرهاد شریفی
امروز تماشاگر ما با تماشاگر اروپایی فرق میکند. تماشاگر ایرانی نمیتواند ۵ یا ۶ ساعت در سالن بنشیند و کار ببیند. تماشاگر ایرانی نمیتواند از ۴ ماه قبل بلیت بخرد و در انتظار بنشیند زیرا از حوصله خارج است. تماشاگر ما بیشتر دوست دارد ببیند تا بشنود
علی روشن:فرهاد شریفی که در 9 سالگی کارش را با رادیو شروع کرده از محضر اساتیدی چون مهین اسکویی، حمید سمندریان و ... بهره برده است. وی در سال 1363 اولین کار حرفهای خود را در تالار سنگلج به کارگردانی رشید بینا روی صحنه برد و از آن سال تا به امروز به صورت جدی در عرصه تئاتر، سینما، تلویزیون و رادیو فعالیت میکند. او که دغدغه اصلیاش تئاتر است اظهار میدارد به دو مقوله تئاتر و رادیو تعلق خاطر خاصی دارد. او تا به حال نه تنها بازیگری خوب، بلکه دستیار کارگردان بزرگی بوده است. وی همه زمینهها از جمله بازیگری، دستیاری و ... را تجربه کرده و امروز یکی از کارگردانان خوب در عرصه تئاتر است.
یکشنبه 6/9/84 سری میزنیم به مجموعه تئاترشهر. پس از اندک تاخیری با عجله خود را به پلاتو میرسانم و سراغ کارگردان را میگیرم ولی او هنوز نیامده. پس از دقایقی او هم میرسد و سپس یکی یکی عوامل جمع میشوند. تعداد عوامل زیاد نیست ولی گروه با همین جمعیت اندک بسیار پرشور و با انرژی تمرین میکنند. پیش از تمرین اندکی از خاطرات خود تعریف میکنند و بعد تمرین آغاز میشود. تمرینی که در آن بیش از هر چیز دیگر صمیمیت و جدیت توامان به چشم میخورد. فرهاد شریفی نیز به عنوان کارگردان به دقت مشغول نگاه کردن است و با ظرافت خاصی، کار همه عوامل را زیر نظر دارد. فقط گاهگاهی نکات بسیار ریزی را به بعضیها اشاره میکند. در لابهلای اینها، طراح دکور نیز حضور دارد. او هم امروز مهمان این گروه است و برای طراحی صحنه و دکور و لباس آمده که با دقت نظر و راهنماییهای فرهاد شریفی مواردی را یادداشت میکند و بعضاً پیشنهاداتی نیز میدهد و این گفتوگوها، نظرات و پیشنهادات تا پایان تمرین و حتی بعد از تمرین ادامه دارد که در نهایت جلسهای تعیین و بحث به آن جلسه موکول میشود.
اولین تجربه کارگردانی در تئاترشهر
فرهاد شریفی که اولین کار حرفهای خود در مقام کارگردانی را در مجموعه تئاترشهر روی صحنه میبرد از بازیگران و کارگردانانی است که طی سالهای گذشته کارهای بسیار ی را در کارنامه خود به ثبت رسانده. در خصوص این کار باید یادآوری شود که قبل از این قرار بود یک نمایش دیگر کار شود ولی به دلیل عدم موافقت با متن از طرف شورای نظارت، کار دوبار کارگردانی میشود، با دو شیوه مختلف که باز هم در نهایت به همان دلیل عدم موافقت با متن کار به مرحله اجرا نمیرسد و این کار، به عنوان اولین کار حرفهای کارگردان در مجموعه تئاترشهر روی صحنه میرود. البته او قبل از این یک کار دیگر نیز روی صحنه برده است که در دانشگاه اجرا شده. خود کارگردان در مورد این که چرا این متن را انتخاب کرده اظهار میدارد که:«چون دوست داشتم کارم را با یک کار ایرانی شروع کنم، البته چند تایی از نمایشنامههای بعضی نویسندهها را بررسی کردم و پس از بحث و تبادل نظر، این متن انتخاب شد و با تمرکز بیشتر روی این کار به نتیجه مطلوبی دست پیدا کردیم.»
این نمایش تا امروز 21 جلسه تمرین داشته که به گفته کارگردان پنج جلسه از تمرینات اولیه فقط و فقط برای ویرایش متن بوده چرا که نویسنده کار براساس تفکرات خود متنی را نوشته ولی در اجرا قابل قبول نبوده پس مقداری از نمایش حذف شده که کار به آن شکل دلخواه برسد.
شریفی میگوید:«ما با اندک تغییراتی در متن، به نتیجه خوبی رسیدیم و آن را قابل اجرا کردیم. مثلاً در متن بازیگر ما مدام به بیرون از صحنه میرفت و برمیگشت و ما این را حذف کردیم چرا که این کار به تماشاگر فرصت میدهد تا با بغل دستیاش صحبت کند. پس ما برای این که این اتفاق نیفتد و تماشاگر میخکوب، غرق در ماجرا باشد این را حذف کردیم و در نهایت بعضی دیالوگها را تبدیل به بازی کردیم.»
وی ادامه میدهد:«امروز تماشاگر ما با تماشاگر اروپایی فرق میکند. تماشاگر ایرانی نمیتواند 5 یا 6 ساعت در سالن بنشیند و کار ببیند. تماشاگر ایرانی نمیتواند از 4 ماه قبل بلیت بخرد و در انتظار بنشیند زیرا از حوصله خارج است. تماشاگر ما بیشتر دوست دارد ببیند تا بشنود.»
تک پردهای، تک نفره: تئاتر یعنی عشق
نمایش”حکایت ناتمام آن زن خوشبخت” یک درام تلخ اجتماعی است که در یک پرده اجرا میشود و تنها یک بازیگر دارد. فریده سپاهمنصور از بازیگران موفق عرصه تئاتر، سینما و تلویزیون با کارهای درخشانی در تئاتر همچون ”برنارد آلبا”، ”لیلی و مجنون”، ”باغ وحش شیشهای” و کارهای دیگر سینما و تلویزیون که از معروفترین آنها میتوان”مهمان مامان” ساخته داریوش مهرجویی را نام برد، تنها بازیگران نمایش است. او که از سال 1349 کار خود را با فعالیت در یک گروه تئاتر دانشجویی آغاز کرده و همسر کارگردان خوب تئاتر هوشنگ توکلی نیز هست، پس از مدتی دوری از این عرصه، از سال 1379 به طور جدی فعالیتش را دوباره در عرصه تئاتر شروع کرده و به گفته فرهاد شریفی وی هر سال به طور متوسط دو کار را روی صحنه داشته و بالحق که به تنهایی، بسیار پرشور و با انرژی کار میکند. وی عقیده دارد که تئاتر یعنی عشق و اگر عشق نباشد نمیتوان در این رشته باقی ماند زیرا مشکلاتی که وجود دارد باعث میشود هنرمندان از این حرفه بگریزند. شریفی نیز با تایید گفتههای ایشان خاطرنشان میکند:«برای کسی که به صورت حرفهای کار میکند و از این راه امرار معاش دارد، باید تمهیداتی اندیشید که بتواند با تعلق خاطر بیشتر و ذوقی مضاعف به فعالیتش ادامه دهد. در نمایش ما، همه عوامل از جیب خرج میکنند و در واقع لطف میکنند. خود من نیز یکی از دلایلی که یک گروه منسجم تشکیل نمیدهم همین است. به دلیل این که حمایتی صورت نمیگیرد و کسی به فکر نیست، نمیتوان یک گروه تشکیل داد. پس تئاتر یعنی عشق و اگر عشق نباشد، هیچ نیست.»
خانم سپاهمنصور در خصوص قبول این نقش عقیده داشتند که:«من همیشه علاقهمند نقشهایی هستم که یک پیام جهانی و عمومی داشته باشد و هر کسی در هر زمان و هر مکان بتواند با آن ارتباط برقرار کند. آدم نمایش ما کسی است که هر انسان میتواند با آن همزادپنداری کند. او میتواند هر کسی باشد، همسایه شما، یک نفر در خیابان، من، تو و هر شخص دیگری میتواند باشد. فقط ما باید با دقت نظر بیشتری به دنیای پیرامون خودمان نگاه کنیم تا بتوانیم این انسانها را دریابیم و از نزدیک مشاهده کنیم.»
فرهاد شریفی میگوید:«هر کسی که وجدان بیدار و آگاه داشته باشد و اندکی درد را حس کرده باشد به راحتی میتواند با این داستان ارتباط برقرار کند و در ذهنش علامت سوال ایجاد شود. مگر این که آن فرد خودخواه باشد.»
سادگی و پرهیز از تجملگرایی
از ویژگیهای این نمایش میتوان به سادگی و پرهیز از تجملگرایی اشاره کرد. در این کار سعی شده که با استفاده بجا از وسایل صحنه و کاربرد آنها، بیشترین مفهوم به مخاطب انتقال داده شود. این سادگی و دلنشینی حتی در نوع دیالوگها و حرکات نیز آشکارا مشاهده میشود. به طوری که حتی اگر تماشاگر آن یک شخص عادی باشد نیز آن را حس خواهد کرد و همین امر باعث شده تا روند داستان به خوبی قابل لمس و درک باشد. از دیگر ویژگیهای این نمایش استفاده درست از عوامل و نیروی انسانی است. شریفی با ذکر این مطلب که ما سعی کردهایم تجملگرایی نکرده و از آن بپرهیزیم، افزود:«در نمایش ما همه چیز درست و بجا استفاده شده و هر کسی دقیقاً سر جای خودش قرار دارد. به عنوان مثال دستیار کارگردان عملاً دستیار است و مدیر صحنه، مدیر صحنه است. اگر یک روز مدیر صحنه ما حضور نداشته باشد، ما باید منتظر بنشینیم تا ایشان تشریف بیاورند، چون شخص دیگری نیست که کار ایشان را انجام دهد. اما من به شخصه دیدهام، در بعضی کارها مدیر صحنه کار تدارکات را انجام میدهد و دستیار کارگردان کار مدیر صحنه را. این ویژگی در اجرا و در تمرین به صورت یکنواخت به چشم میخورد چرا که ما حتی شخصیتهایی را هم که در متن وجود داشت حذف و تنها به یک بازیگر اکتفا کردهایم.»
این خود میتواند یکی از دلایل شیرینی این کار باشد. از ویژگیهای دیگر میتوان به حضور بازیگر پرقدرتی همچون فریده سپاهمنصور اشاره کرد. او که توانسته به خوبی با متن ارتباط برقرار کند و به خوبی نقش را ایفا کند با حضورش در این کار به جذب مخاطب کمک بسیاری کرده است. در نهایت به عقیده کارگردان چون این انسانها هستند که به سالنها هویت میبخشند و نه سالنها به انسانها، این کار به زودی در تالار نو، واقع در تئاترشهر روی صحنه میرود و مدت نمایش 45 دقیقه است.
تئاتر؛ آئینه زندگی
موضوع یک مورد عام است که امکان دارد هر کسی باشد. هر انسانی در تنهایی و انزوای خویش ممکن است جای شخصیت این داستان قرار گیرد. شخصیتی که دور از ذهن نیست و هر انسانی در لحظهای میتواند جای او باشد. قهرمانی که مانند همه مردم لحظههایی تلخ و لحظههایی شیرین دارد.
شریفی میگوید:«شخصیت داستان ما مال همه است و هر کس میتواند جای وی باشد. ما در او تغییراتی ندادهایم. ما به یک نتایجی در عمل رسیدیم که در تمرین مشاهده شد از چارچوب صحنه خارج است و بیشتر به درد مطالعه میخورد چون من این آدمها را خیلی دیدهام و چون ما انسانیم و زن و مرد نداریم پس قصه این زن میتواند قصه یک روز همه ما باشد، جنسیت مهم نیست. شاید اصلاً این قصه خود من است. تئاتر یعنی آئینه زندگی. تماشاگر امروز، اگر کاری باشد که تلنگری بزند، خودش خواهد آمد. تماشاگر لزوماً نباید فیلسوف باشد.»
سپاهمنصور هم که به خاطر این کار و پایبندی به قول و قرار از خیر چند کار دیگر گذشته، عقیده دارد:«موضوع نمایش و شخصیتهای آن باید ملموس و واقعی باشند. زمانی که خود بازیگر این را باور کرد که داستان نمایش متعلق به اوست این باور به تماشاگر هم منتقل میشود و این یک کار قابل قبول است. این نمایش برای اداره کل هنرهای نمایشی است و در آینده ممکن است در جشنواره هم حضور پیدا کند.»
تئاتر میخواهیم یا نه
از معضلاتی که کماکان همه اهالی تئاتر از آن دم میزنند، کمبود سالن، امکانات، هزینه و بودجه و غیره است. امروز در تئاتر کمبودهایی حس میشود که هیچ کس جوابگوی آنها نیست و اکثریت قریب به اتفاق گروهها کار نمیکنند، بلکه پایمردی میکنند.
فرهاد شریفی در این باره اظهار میدارد:«در گذشته ما با مشکلات زیادی مواجه بودیم. مثلاً وعده وعیدهای الکی، پشت درهای بسته ماندن و ... اما امروز با همت مسئولان و به لطف پروردگار، این مشکلات تا حد زیادی حل شده اما هنوز ریشه کن نشده. اگر ما تئاتر میخواهیم باید از ریشه و اساس به حل مشکلات بپردازیم و اگر نمیخواهیم، تکلیف همه را یکسره کنیم.»
وی با آرزوی این که روزی همه معضلات تئاتر حل شود اظهار امیدواری کرد که دیگر شاهد چنین مشکلاتی نباشیم زیرا تئاتر یک کار فرهنگی است و کار تئاتر اشاعه فرهنگ است. باید ارزشها برگردانده شود، شرایط درست شود و برویم دنبال کسانی که باید کار کنند، نیازهاشان برآورده شود تا بتوان به آن درجه ایدهآل رسید. اگر چنین شود دیگر کسی از این حرفه نمیگریزد و با ذوق و انرژی کار میکند.»
عوامل:
عوامل این کار عبارتند از: نویسنده: اکبر ملانژاد، کارگردان: فرهاد شریفی، بازیگر: فریدهسپاهمنصور، دستیار کارگردان: زری طالبی، مدیران صحنه و تدارکات: انوشه صیادی، سعید عابدی، طراح صحنه و لباس: پروین کوثری، عکاس: غوغا بیات، دکلمه اشعار: ژاله علو، طراح برشور: شیده حسامی؛ در این کار از صدای استاد محمد نوری نیز استفاده شده که دلیل آن ادای دین کارگردان به استادش آقای نوری بوده.