یادداشتی بر نمایش ”افسانه ماه و خورشید»
یک آسمان رویا
احمدرضا حجارزاده: وقتی صحبت از تئاتر کودک و نوجوان میشود،نخستین تصویری که در ذهن مخاطب نقش میبندد، الگویی کهنه و کلیشهشده از نمایشهای ایرانی و مبتنی بر داستانهای فولکلور است که در آنها با مُشتی از قهرمان و ضدقهرمانهای تخیلی (و نه رویایی) روبهروییم.حتی اگر به طور معمول در چنین نمایشهایی شاهد حضور شخصیتهای غول و جن و پری و فرشته مهربان باشیم، از به دوشکشیدن بار پیامهای اخلاقی و آموزشی در قالب شوخیهای دمدستی و آهنگ و ترانههای سرخوشانه و مفرح مصون نیستند. این موضوعی است که به راستی در یک دهه اخیر به آفت مخربی در تئاتر کودک و نوجوان بدل شده اما جای شکرش باقیست هنوز هستند کارگردانهایی که دلشان برای دنیای معصومانه و رویایی کودکان میتپد و میکوشند با روایت رمانتیکترین داستانهای نمایشی، رویایی آرامبخش به دنیای پُرهیاهوی کودک و نوجوان امروز هدیه کنند.
یکی از این کارگردانها «حامد زارعان» است که هماکنون نمایش «افسانه ماه و خورشید» را در تالار هنر روی صحنه برده؛ نمایشی که بیاغراق تماشای آن درست مانند دیدنِ یک خواب کودکانه است.در این خواب زیبا، فانتزیترین و باشکوهترین رویاهای بچهها پیشِ چشمشان مجسم میشود.
نخستین امتیاز نمایش آنست که این رویاپردازی کودکانه، محصول قلم یک نویسنده ایرانی ـ زارعان ـ است، با آنکه شخصیتها و اصولاً جهان داستانی نمایش، فرم و ساختاری غربی و فانتزی ـ یا بهتر آنکه بگوییم کارتونی ـ دارند. قابهای هر صحنه، رفتار و گفتار شخصیتها، طراحی لباس و صحنه و حتی موسیقی دلانگیز نمایش، کودک را از همان آغاز مدهوش و سرمست میکند. چه اتفاق خوبی است که زارعان نمایش خود را به رسم کلیشههای رایج در تئاتر کودک، با ورود سرزده و شلوغ کاراکترها شروع نمیکند و تا ورود شخصیتهای اصلی و استفاده از دیالوگ، ابتدا مخاطب را با موضوع و موقعیت نمایش آشنا میکند. کارگردان «افسانه ماه و خورشید» از همان پرده اول با حرکات آکروباتیک «داریوش سوسنی» و اجرای صحنههای پرواز با پارچه، تفکر و تخیل کودک را با خود همراه میکند و با شور و شعف «ماه»، بچهها را کاملاً در موقعیت داستانی اثر قرار میدهد. اینگونه است که پس از آن، بچهها تا پایان اجرا، رویای پرواز در شب پُرستاره را باور دارند و خود را به آسمان رویایی کاراکترها میسپارند. بیشک کارگردان و گروه اجرایی نمایش، برای ساخت و ترسیم این دنیای کارتونی و فانتزی، سفری دور و دراز ـ و ضروری ـ به رویاهای رامنشده کودکیشان داشتهاند تا بتوانند جهان را از دریچه تماشاگران کمسن و سال امروز ببینند. بچههای عصر ما که از کمترین سنین، خود را محصور در میان شخصیتهای عجیب و غریب و بدقیافه اما بانمک فیلم و کارتونهای «تیم برتون» و نظایر آن میبینند، در مواجهه با نمایشی که همان صحنهها و کاراکترها را با دقت در جزییات رفتاری و ظاهری بازسازی کرده، شگفتزده میشوند و اصولاً در مدتزمان اجرا، حضور خود را در تالار نمایش از یاد میبرند.
طراحی درختهایی که خیلی هم به «درخت» شباهتی ندارند، دیوارهای خانه جادوگر نه چندان بدجنس و بلندبالایی که خورشید را اسیر خود کرده و شکل آشنای لباسها و عصای او، مخاطب خاص چنین نمایشی را به همراهی با شخصیتها وا میدارد. «افسانه ماه و خورشید» از منظر اجرای فرم و فضاهای نمایشی، تا حدودی یادآور فیلم «ماهیِ بزرگ» ساخته تیم برتون و کارتون «آلیس در سرزمین عجایب» از تولیدات کمپانی «والت دیزنی» است.
هیچ عنصری در این نمایش، محض پُرکردنِ فضا یا سرگرمی مخاطب در صحنه گنجانده نشده است. اجزا و مصالح نمایش، بیآنکه قصد خودنمایی یا ابلاغ پیام داشته باشند، در جای مناسب خود قرار دارند و به خوبی دیده میشوند. بازیگران نیز در استفاده و کاربرد اشیا و دکورهای نمایش، بسیار از هوش و خلاقیت خود بهره بردهاند. ضمن اینکه کارگردان در بهرهگیری از صدای زیبای آوازهای بازیگران، خیلی ماهرانه عمل کرده تا حتی طنین آواز آن ها و ترانههایشان در تناسب با حرکات موزونِ نرم، تماشاگر را به لحاظ شنیداری نیز درگیر وجد غیرقابلِ وصفی کند.
«افسانه ماه و خورشید» یک موزیکال متفاوت است که جای خالی آن میان گونههای موجود در نمایش کودک و نوجوان حس میشد. تئاتر کودک و نوجوان ما در قیاس با معادل جهانی، هنوز راه بسیاری در پیش دارد، ولی حالا که کارگردانهای خلاق و جسوری مانند زارعان میتوانند پا به پای استانداردهای جهانی پیش بیایند، چرا نباید از آنها استقبال بشود و مورد حمایت مسئولان تئاتری کشور قرار نگیرند؟ «افسانه ماه و خورشید» به عنوان یک موزیکال فانتزی، میتواند آغازگر چنین جریانی باشد؛ اگر نگارش و تولید چنین متنها و نمایشهایی ادامه پیدا کند، میتوان یقین داشت رویای برخورداری از نمایشهایی با کیفیت جهانی، چه در داستانپردازی و چه شکل اجرایی به حقیقت خواهد پیوست.