تالیف یک کتاب و ترجمه چهار نمایشنامهجدید به قلم محمدرضا خاکی
محمدرضا خاکی: نقدهای امروز بیشتر انشانویسی است
محمدرضا خاکی معتقد است، فضای نقد تئاتر باید به سمت نقد آکادمیک و اصولی حرکت کند و از انشا نویسی و فضای خصومتهای شخصی دور باشد.
به گزارش سایت ایران تئاتر، محمدرضا خاکی کارگردان، مترجم و عضو هیئت علمی دانشگاه، ترجمه چندین نمایشنامه را به اتمام رسانده و در حال ترجمه نمایشنامههای دیگریست که به زودی به دست علاقهمندان خواهد رسید.
این عضو هیئت علمی دانشگاه با اعلام این خبر گفت: «ترجمه نمایشنامههای «خروج از هنرمند گرسنگی» نوشته تدوژ روزویچ، «آتش سوزی» نوشته وجدی معاود و دو نمایشنامه کوتاه «جزیره برهوت» و «پنجره» اثر امانوئل روبلس به اتمام رسیده است.
بر همین اساس محمدرضا خاکی بیان کرد: «نمایشنامه «خروج از هنرمند گرسنگی» را تدوژ روزویچ در پاسخ به آخرین داستان کافکا یعنی «هنرمند گرسنگی» نوشته است. درگیری ذهنی که روزویچ با کافکا داشته، دلیل نوشتن این نمایشنامه بوده است.»
کارگردان نمایش «دیدهبانان» درباره دو نمایشنامه «جزیره برهوت» و «پنجره» نیز اظهار کرد: «این دو نمایشنامه کوتاه که قرار است در یک جلد منتشر شود، اثر امانوئل روبلس نویسنده فرانسوی-الجزایری است که رابطه نزدیکی با آلبر کامو داشته است. نمایشنامه «مونتسرا» از مشهورترین آثار اوست که پیشتر به زبان فارسی ترجمه شده است.»
خاکی در مورد نمایشنامه «آتش سوزی» نیز عنوان کرد: «وجدی معاود که نمایشنامهنویسی فرانسوی-کانادایی با ریشهای لبنانی است این نمایشنامه را نوشته است. او جزء کارگردانان مطرح و به روز اروپا محسوب میشود.
این مترجم و پژوهشگر عرصه تئاتر ادامه داد: «دو نمایشنامه دیگر نیز در دست ترجمه دارم که مراحل پایانی خود را طی میکنند، «پیرزن کرچ» که در مورد آلودگیهای جهانی محیط زیست است و تدوژ روزویچ آن را نوشته است؛ و دیگری اثری از تادئوش کانتور کارگردان و نویسنده مشهور لهستانی به نام «آه شب دلپذیر» است، او این نمایشنامه را در سال 1990 نوشته و اجرا کرده است، این نمایشنامه نمونه خوبی برای آشنایی دانشجویان با دراماتورژی جهانی است.»
خاکی اضافه کرد: «همچنین در حال نگارش کتابی در باب تئوری و تحلیل «ادیپ» و تاثیر آن در ادبیات، سینما و تئاتر است.»
این مدرس و عضو هیئت علمی دانشگاه در بخش دیگری از سخنان خود، با انتقاد از فضای نقد تئاتر و مطبوعات گفت: «دوری مطبوعات از نقد ساختاری و آکادمیک فضای نقد را به سمت خصومتهای شخصی هدایت کرده و دیگر بحثهای علمی مطرح نمیشوند و فضای نقد در تئاتر، صحنه درگیریهای شخصی شده است.»
او بیان کرد: «نقدهای امروز بیشتر انشانویسی است تا نقد و پرداخت به مسائل حاشیهای، تبدیل به آفت شده است. گویی امروز هر کسی در مورد مسائل علمی صحبت کند، در مطبوعات تئاتری متهم میشود که بیدانش است.»