هنرمندان تئاتر، مرتضی احمدی را نبض فرهنگ و هنر مردم کوچه و بازار معرفی و بر حفظ، گسترش و روز آمد شدن هنر پیش پرده خوانی تاکید میکنند.
مهرانگیز قهرمانی: پیشینه پیشپرده خوانی به تئاتر یونان باستان برمیگردد و تاریخ تقلید از آن به بعد از رنسانس در اروپا میرسد. تفاوت عمده میان یشپرده ایرانی با فرنگی در محتوای آنهاست. پیشپردههای فرنگی بیشتر مشتمل بر موسیقی و نوشتههای کوتاهی میشد که از نظر موضوع با محتوای تئاتر در ارتباط بود. در ایران ولی به مصداق هر چه میخواهد دل تنگت بگوی٬ از آن استفادههای تبلیغاتی میکردند و غالباً با حاکمیت سرشاخ میشدند و با سانسور و جریمه و زندان پاسخ میگرفتند. به این ترتیب پیشپرده خوانی کار خطرناکی بود و دل شیر میخواست که پیشپرده خوانها داشتند و بیهیچ هراسی کار خود را ادامه میدادند.
زبدهترین پیش پرده خوانان عبارت بودند از جمشید شیبانی٬ عزت الله انتظامی٬ مجید محسنی٬ حمید قنبری٬ نصرت کریمی، مرتضی احمدی و پرویز خطیبی؛ که از میان آنان تنها عزت الله انتظامی، نصرت کریمی و مرتضی احمدی در میان ما هستند. دهم آبان ماه زاد روز تولد مرتضی احمدی یکی از فعالترین پیش پرده خوانها است که هنوز هم بعد از 90 سال عمر همچنان به فعالیت و پژوهش میپردازد و با انتشار کتابها و ثبت و ضبط ترانههای قدیمی سعی در حفظ این هنر قدیمی دارد. به این بهانه به صحبت با تعدادی از هنرمندان از نسلهای مختلف به ارائه دیدگاه آنان در رابطه با مرتضی احمدی و هنر پیش پرده خوانی پرداختیم.
مرتضی احمدی نبض فرهنگ عامیانه است
داریوش اسدزاده، بازیگر و هنرمند پیشکسوت تئاتر، سینما و تلویزیون میگوید: «مرتضی احمدی یکی از هنرمندان قدیم و پرده خوان است که در این کار یدی طولانی دارد. او به خوبی قادر است مردم را به هنر تئاتر و پیش پرده خوانی جذب کند. اکنون نیز با نگارش کتابهای پژوهشی، اشعار و ترانهها تلاش میکند تا هنرهای قدیمی را به نسل جوان بشناساند.»
او ادامه میدهد: «غیر از مرتضی احمدی و عزت الله انتظامی دیگر کسی نمانده است. ثبت و حفظ آموختهها و تجربیات این افراد ضروری و با ارزش است، چراکه اینان عمر خود را در صرف هنر کردند.»
همچنین بهزاد فراهانی یکی دیگر از بازیگران و کارگردانان پیشکسوت تئاتر و سینما، مرتضی احمدی را نبض فرهنگ فولکلور ایران میداند و بیان میکند: «احمدی نبض کوچههای قدیم تهران و فرهنگ عامیانه است. او نبض فضیلت تئاتر و حفظ واژگان اصیل مردم زحمت کش است. شاید بتوان گفت تنها پیش پرده خوانی است که تلاش کرده تا همه چیز را حفظ کند. متاسفانه بسیاری از این ترانهها را نمیشود خوانش کرد اما تا همین اندازه نیز جای امیدواری است. جوانان باید آثار این بزرگ را بخوانند باشید و ترانههایش را بشنوند.»
شصدای بلبلهای تهران
اردشیر صالحپور، پژوهشگر و استاد دانشگاه، با بیان ارزشهای اخلاقی این هنرمند پیش کسوت اظهار میکند: «مرتضی احمدی صدای تهران قدیم است. صدای اصالتها و ارزشهای گذشته، صدای نغمههای بلبلان باغهای تهران قدیم، تهرانی که باغ بود و چشمههای جاری او خوشگوار و با صفا. صدای ابرام غزلخون، اصغر ننه و هردمبیل که بر چهار راه حسن آباد مینشست و ضربی خوانیهایش را میخواند. او پیش پرده خوان جاهلان تهران بود.»
صالحپور با اشاره به تاریخچه فعالیت احمدی توضیح میدهد: «او ابتدا پیش پردههای دیگران را میخواند، اما بعدها مستقل شد و تنها شعرهای محلی را در دستگاه بیات تهران در پیش پردهها و تماشاخانههای تهران اجرا میکرد. بیات تهران زمینه خوبی برای پیش پرده خوانی بود و رایجترین و مجبوبترین گونه هنر نمایشی و موسیقایی به شمار میرفت که در دهههای ۲۰ تا ۳۰ به اوج و رواج خود رسید و تبدیل به یکی از اجزاء اجتناب ناپذیر تئاتر و تماشاخانههای تهران شد. چندان که تماشاگران هنگام خرید بلیت، نخستین پرسششان آن بود که آیا این تئاتر پیش پرده هم دارد؟»
وی یادآور میشود: «در پیش پرده خوانی، لحن و آواز مرتضی احمدی متفاوت بود و با فرنگی خوانی فرق داشت، به همین دلیل با اقبال بیشتری مواجه میگردید. هنوز هم شنیدن آنها برای تمام اقشار و آحاد مردم لذت بخش است. به عبارتی میتوان گفت صدای مرتضی احمدی و ترانههایش مردمیترین ترانه سالهای اخیر به شمار میرود که از دل برمیآید و بر دل مینشیند. یکی دیگر از ویژگیهای سبک مرتضی احمدی ترانه فکاهی یا فکاهه خوانی و ضربی خوانی بود که به رادیو پا گشود، خصوصاً در روزهای جمعه طرفداران زیادی داشت، چیزی که این روزها در میان مردم رو فراموشی رفته است و دیگر از آن ذوق در طرح موضوعات اجتماعی همچون باباشمل و آقا رضا کور خبری نیست. اما مرتضی احمدی خود را ادامه دهنده راه هردمبیل میدانست و با ابداعات فردی و ذوقی، پیش پرده خوانی را به تهران و لاله زار قدیم کشاند. او هنرمندی ایرانی و تمام عیار است.»
تدریس پیش پردهخوانی در دانشگاهها ضروری است
روح الله جعفری کارگردان و پژوهشگر تئاتر نیز احمدی را هنرمندی چند وجهی میداند و میگوید: «احمدی در هنرهای نمایشی از جمله پیش پرده خوانی، نقالی، هنرپیشگی تئاتر، سینما، تلویزیون و همچنین در کسوت یک پژوهشگر علاقه وافری به جمع آوری و تدوین فرهنگ مردم عامه از باب زبانشناسی، متلها، کلام محاورهای، اشارات و تمثیلهایی که بین مردم در جریان است به خصوص شهر زادگاهش تهران دارد و در این زمینه چند کتاب به رشته تحریر درآورده است. این علاقه و پیگیری با توجه به اینکه خداوند با این هنرمند 90 سال عمر داده است، به علاقه او به مردم و هنر نمایش و ایران باز میگردد.»
این کارگردان تئاتر با تاکید بر حفظ و شناسایی آثار احمدی و هنر پیش پرده خوانی متذکر میشود: «او در کسوت یک پیش پرده خوان خوراک و تغذیه اصلی را از مردم، اتفاقات و جریانهایی که به صورت روزانه وجود دارد، میگیرد. در هنر پیش پرده خوانی همه به جز عزت الله انتظامی و مرتضی احمدی از دنیا رفتهاند. وظیفه نسل امروزی است که این دانش را بیاموزد و آن را ثبت کند، زیرا با فوت هر کدام از این افراد یک ستون ماندگار در عرصه نمایشی فرو میریزد. ما ملت شفاهی هستیم و بیشتر اسناد و مکاتب را سینه به سینه حفظ کردهایم، در این نقل انتقالات بسیاری از اطلاعات از میان میرود. بنابر جای پژوهشکده یا موسسهای که بتواند این خاطرات را آرشیو و به نسل بعد منتقل کند، خالی است.»
جعفری میگوید: «در هنر پیش پرده خوانی همه آنچه باید به مخاطب ارائه شود، توسط یک نفر صورت میگیرد پس هنر بازیگری در حد اعلا وجود دارد. در مقطعی که این افراد حضور داشتند، به این حرفه به صورت آکادمیک توجه نمیشده است، بنابراین ضروری است در دانشگاهها سرفصلهایی تدوین شود تا این هنر ناب و مردمی آموزش داده شود چراکه با این روند بسیاری از معظلات جامعه مطرح و راهکارهای آن هم بیان میشود. این کم کاری سبب شده است تا تنها به پیش پرده خوانی به عنوان هنر موزهای توجه شود. فکر میکنم با توجه به زاد روز مرتضی احمدی بیمناسبت نیست روزی در تقویم به نام پیش پرده خوانی داشته باشیم.»
شیوههای نمایش ایرانی میتوانند روز آمد شوند
حسین جمالی، کارگردان تئاتر که تجربیاتی را در بهره گیری از شیوههای نمایشهای ایرانی چون نقالی و پیش پرده خوانی در به صحنه بردن نمایشنامههای کلاسیک را داشته، معتقد است: «پیش پرده خوانی، نمایشی شاد و موزیکال بوده که چند دهه پیش به مضامین روز اجتماعی و مشکلات زندگی مردم میپرداخته است. چون پیش از بالا رفتن پرده اول در نمایشهای لاله زار اجرا میشده است و همینطور به خاطر آنکه بیشتر از آواز و آهنگ و تصنیف در جریان روایت بهره میبرده آن را پیش پرده خوانی نام دادهاند. این شیوهٔ اجرا که بسیارمورد توجه تماشاگرانش بوده به بیان مصایب و مشکلات موجود در زندگی روزمره مردم میپرداخته است و چون در این تقابل پیکان توجه را به سمت حکومت دوران میچرخانده، بسیاری از هنرمندان و اجرا کنندگانش مورد ممیزی و توبیخ قرار میگرفتند. این نمایش با کشمکشها و تاثیرات حکومت پهلوی و غربی سازی و گرایش دادن هنرهای نمایشی به سمت هنرهای غربی، رو به زوال رفت.»
او با اشاره به قابلیت بهره گیری از این شیوههای نمایشی در اجراهای روزآمد و امکان بهره برداری از آنها خاطرنشان میکند: «مرتضی احمدی به عنوان یکی از تنها بازماندگان این شیوه اجرایی است، پژوهشهای او در این زمینه راهگشاست، اما طبیعتاً کافی نخواهد بود. این شیوه نمایشی از قابلیتهای اجرایی بسیاری برخوردار است که میتوان از آن بهره برد. این شیوهها اگر روز آمد شوند میتوانند با سلیقه مخاطب امروزی هماهنگ شده و اجرای بسیار گرمی را با مخاطب به اشتراک بگذارند.»