در حال بارگذاری ...

علیرضا کوشک جلالی، کارگردان نمایش «جاده» در گفتگو با نمایش

 تئاتر در آلمان به چه شکلی است و دولت چگونه از آن حمایت می‌کند؟ سیستم تئاتری آلمان با اینجا به طور کامل متفاوت است. سیستم تئاتر آلمان به این شکل است که بودجه‌ای را دولت برای بخش فرهنگی تعیین می‌کند و بخشی از آن متعلق ...

 تئاتر در آلمان به چه شکلی است و دولت چگونه از آن حمایت می‌کند؟
سیستم تئاتری آلمان با اینجا به طور کامل متفاوت است. سیستم تئاتر آلمان به این شکل است که بودجه‌ای را دولت برای بخش فرهنگی تعیین می‌کند و بخشی از آن متعلق به تئاتر است. در تئاتر یک مسئول کل وجود دارد و یک تئاتر شهر که مرکز اصلی تئاتر آن شهر است. این تئاتر شهر از طریق مرکز فرهنگی آن شهر، یک نفر را انتخاب می‌کند که رئیس می‌شود. این فرد به مدت چهار تا پنج سال ریاست آن تئاتر را برعهده دارد. فرد با خود، گروهش را می‌آورد که شامل گروه کارگردانها، بازیگرها، طراح صحنه‌ها و ... است و بودجه‌ای به آن اختصاص داده می‌شود و او در این مدت پنج سال، کار اجرا می‌کند و برنامه‌ریزی مستقل می‌کند و هر نوع کاری را که بخواهد، کار می‌کند از کلاسیک گرفته تا اپرا، مدرن و ... . در این پنج سال مردم قاضی هستند و کارها رامی‌بینند و نظر خود را در موفقیت فرد در کارهای مختلفی که کرده می‌دهند. بعد از پنج سال اگر مرکز فرهنگی دید که آن فرد، خوب کار کرده و فروش خوبی داشته و نقدهای خوبی هم روی کارهایش شده، فرد را مجدد سرهمان پست می‌گذارند و ممکن هم هست که آن فرد دیگر نخواهد؛ درست مانند وضعیتی که تیم فوتبال دارد.
 بخش دولتی دقیقاً چقدر بودجه برای این کار اختصاص می‌دهد؟
نسبت به ایران خیلی نجومی است. به عنوان مثال اپرای شهر کلن هر صندلی‌اش در هر شب را دولت شبی 50 یورو سوبسید می‌دهد؛ حتی اگر سالن هر شب پر شود. می‌دانند اگر در تئاتر کمک دولتی نباشد، تقریباً نود درصد تئاترهای آلمان با سر به زمین می‌خورند؛ البته در این اواخر بودجه‌ها خیلی کم شده است. بعد از تئاتر دولتی به گروه‌های آزاد می‌رسیم؛ مانند تئاتر تجربی که این اواخر بیشترین حرکتها از تئاتر تجربی و کارگاهی بوده است و بهترین کارگردانها هم از آنجا بیرون می‌آیند که در مدل اول، بازیگر کارمند هستند و دو سه نفر تعیین می‌کنند که آن بازیگر چه کارهایی را اجرا کند؛ حتی اگر دوست نداشته باشد، مجبور است که اجرا کند. به خاطر همین گروه من وقتی کارهای اینجا را دید، گفتند اینها با جان و دل بازی می‌کنند؛ مثل اینکه عشق عجیبی دارند. شخصیت در تئاتر آزاد به این شکل نیست. من خودم هم در تئاتر آزاد کار می‌کنم. پنج سال در تئاتر دولتی کار کردم که دیدم تبدیل به کارمند شده‌ام؛ بنابراین از آنجا بیرون آمدم. تنها مزیت آن مشخص بودن دستمزد شماست و گرنه به کارمند تبدیل شده‌اید. گروه‌های آزاد دو سه کار در سال بیشتر نمی‌توانند انجام دهند. من این دو سه کار را پیشنهاد می‌دهم و دولت بودجه‌ای را در اختیارم قرار می‌دهد که نسبت به تئاتر دولتی خیلی کمتر است؛ ولی بازیگرها همه عشق این را دارند که با من کار کنند و حاضرند که با پول کمتری کار کنند. کاری را که شروع می‌کنیم، کاری است که خودمان دوست داریم و کسی برایمان انتخاب نمی‌کند. گروه‌های آزاد خیلی زیاد هستند؛ ولی رقابت خیلی شدید است؛ چون مهم است که به چه کسانی پول دهند. همین الان که من با شما صحبت می‌کنم، اداره فرهنگ چند ساعت پیش برای من ایمیل فرستاد که حدود 600 هزار یورو تقاضای پول شده و ما فقط 100 هزار یورو داریم و خوشبختانه در این ده سال اخیر به من هزینه‌ها را دادند. در کل اگر حمایتهای دولتی نباشد، تئاتر در آلمان خیلی سریع زمین می‌خورد. این باعث می‌شود رقابت خیلی شدیدتر باشد و هر کسی گروه خودش را دارد و همین باعث تشخیص بودجه‌ها برای هر گروه می‌شود. شیوه مانند فوتبال است و هر کسی دنبال ستاره‌ها، تکنیکهای بهتر و گروه‌های بهتر است.
 جایگاه تئاتر آلمان نسبت به دیگر کشورهای مهم اروپا چیست؟
جایگاهش خیلی برجسته است. سینما و تلویزیون آلمان ضعیف است؛ ولی سطح تئاتر بسیار بالایی نسبت به دیگر کشورها دارد و حرفهایی برای زدن در این زمینه با داشتن افراد خردمند.
 کمی از جشنواره‌های آلمان و نوع برگزاری آنها بگویید.
 جشنواره‌هایی که در آلمان برگزار می‌شود با نظر یک هیأت ژوری شکل می‌گیرد. این جشنواره‌ها انواع مختلف دارند. این هیأت، کل تئاترهای اجرا شده در کل کشور را می‌بینند و 15 کار را در سال انتخاب می‌کنند و کسی که به این جشنواره‌ها می‌آید، بهترین کارهای اجرا شده در سال گذشته را شاهد خواهد بود. کاری که به جشنواره می‌آید، امتحانش را پس داده است.
 پذیرش از دیگر کشورها در جشنواره‌های آلمان به چه شکل است؟
 در این مورد هم گروه‌هایی هستند که کارها را می‌بینند و هیأت ژوری، فیلمهای ویدئویی کارها و نقد کارها را می‌بیند و در نهایت با توجه به اینها کار را انتخاب می‌کنند.
 با توجه به بودجه‌ای که برای تئاتر آلمان در نظر می‌گیرند، آیا بودجه‌ای هم شامل جشنواره‌های تئاتر آلمان می‌شود؟ بله؛ بودجه شامل حال جشنواره هم می‌شود. بودجه جشنواره با بودجه تئاتر فرق دارد.
 و امکان اجرای عمومی برای گروه‌های دیگر کشورها در آنجا هست. مخصوصاً کشورهایی که تئاترشان زیاد مطرح نیست؟
بله هست؛ مثلاً آقای کوهستانی در آنجا کار کرد؛ اما دو یا سه روز اجرا داشت و اگر اجرای عمومی بیشتر بدهند، تماشاگر ندارند. حداکثراستقبالی که از کار دیگر کشورها می‌شود، دو یا سه روز است.
 از گروه‌های معروف تئاتر آلمان بگویید.
 از گروه‌های سنتی، مانند برلین آنسامبل که برشت پایه‌گذار آن بود و دیگری تئاترهای هامبورگ است و همچنین مونیخ و ... گروه‌های زیادی در هر شهر هست.
 وضعیت تئاتر ایران را چگونه دیدید؟
 از روز اولی که من اینجا آمدم و کار کردم، متوجه شدم که امکانات خیلی ضعیف است. استعدادها خیلی بالاست و جا برای تنفس خیلی کم. اگر اینها کانالیزه شوند، می‌توانند خیلی از این استعدادها رشد پیدا کنند و متأسفانه من خیلی از کارهایی که روی صحنه دیدم، متوجه شدم در نوع کلام و صحنه، متعلق به بیست یا سی سال گذشته‌اند. آن مشکلاتی که برشت بعد از جنگ در تئاترش مطرح کرد، من در تئاتر ایران می‌بینم. به طور کلی تئاتر ایران را خیلی پویا می‌بینم و عناصر خیلی قوی وجود دارد؛ ولی امکانات محدود است و باید نوع سرمایه‌گذاری سیستماتیکتر شود.