در حال بارگذاری ...

به زودی اقدام به برگزاری یک دوره اجرای نقالی و کارگاه نمایش تخت حوضی خواهیم کرد

قرار بر این است که با هماهنگی و حمایت مرکز هنرهای نمایشی کارگاه تخت حوضی راه‌اندازی شود چرا که تعداد نیروهای کارآمد در قلمرو نمایش‌های سنتی و آئینی به ویژه نمایش‌های تخت حوضی و نقالی از انگشتان دست نیز کمتر شده است. بنابراین تربیت نیروهای کارآمد در این عرصه امری ضروری است

.
داود فتحعلی‌بیگی؛ کارگردان و پژوهشگر تئاتر با اعلام این مطلب در گفت‌وگو با سایت ایران تئاتر، گفت:«طی صحبتی که با حسین پارسایی؛ رئیس مرکز هنرهای نمایشی صورت گرفته، قرار شده است که یک دوره اجرای نقالی داشته باشیم. بدین صورت که ضمن استخراج طومار، اصول و مبانی آن نیز نگاشته و به صورت فیلم ویدئویی ضبط شود تا برای کار آموزش مورد بهره‌برداری قرار گیرد. همچنین قرار بر این است که با هماهنگی و حمایت مرکز هنرهای نمایشی کارگاه تخت حوضی راه‌اندازی شود چرا که تعداد نیروهای کارآمد در قلمرو نمایش‌های سنتی و آئینی به ویژه نمایش‌های تخت حوضی و نقالی از انگشتان دست نیز کمتر شده است. بنابراین تربیت نیروهای کارآمد در این عرصه امری ضروری است.»
وی در مورد مکان و زمان برگزاری این کلاس‌ها اظهار کرد:«زمان اجرای این برنامه‌ها هنوز مشخص نشده و باید با هماهنگی مرکز هنرهای نمایشی صورت گیرد اما احتمالاً این دوره‌ها یا در اداره تئاتر و یا در تالار سنگلج برگزار خواهد شد.»
فتحعلی‌بیگی که اولین نمایش خود پس از پایان دوره مدیریت در اداره تئاتر را با عنوان”غروب مضحک صمصام‌ میرزا” در تالار سنگلج روی صحنه برده است، در مورد این نمایشنامه‌ گفت:«نگارش این نمایشنامه را سال‌ها قبل انجام داده‌ام تا دو سال قبل که تصمیم داشتم آن را اجرا کنم و بازنویسی مجددی از آن را آماده کردم، اما امکان اجرای آن فراهم نشد و چندی قبل سومین بازنویسی این نمایشنامه را به پایان رساندم.»
وی در مورد علت اجرای این نمایش گفت:«نمایشنامه”غروب مضحک صمصام میرزا” و”رنج‌نامه زن پارسا” یا همان”خاتون پرده‌نشین” دو نمایشنامه‌ای بودند که برای اجرای صحنه به صورت آماده در دست داشتم اما به دلیل این که پیش از این”رنج‌نامه زن پارسا” توسط ساسان مهرپویان در جشنواره ماه شرکت کرده بود، ”غروب مضحک صمصام میرزا” را برای اجرا در نظر گرفتم.»
فتحعلی‌بیگی در خصوص نمایش‌های بعدی خود گفت:«دو داستان را برای اجرای عاشورایی پیش‌بینی کرده‌ام که یکی درباره مردی است که دائم در حسرت این است که چرا در واقعه کربلا حضور نداشت تا در رکاب امام حسین(ع) شهید شود و دیگری داستانی است مربوط به سانسور در تعزیه و منع تعزیه در رژیم گذشته، چرا که معتقدم تعزیه بخش قابل توجهی از تئاتر پیشین ماست و سرگذشت آن در تاریخ تعزیه اهمیت زیادی دارد، زیرا همان طور که تعزیه نوعی تئاتر مقاومت محسوب می‌شود بسیاری از تعزیه‌خوان‌ها نیز مقاومت کرده‌اند تا این هنر به دست ما برسد.»
فتحعلی‌بیگی که سال گذشته از طریق نشر قطره اقدام به چاپ چند اثر نمایشی کرده بود در این رابطه اظهار داشت:«دو نمایشنامه”پهلوان کچل” و”قصه باغ زالزالک” به همراه سه اثر نمایشی سیاه بازی مربوط به سال 1312 را به نشر قطره ارائه داده‌ام که البته هنوز چاپ نشده‌اند. هر چند حروفچینی و تصحیح آن صورت گرفته اما برای سیر مراحل قانونی نیاز به زمان دارد. در حال حاضر نیز نمایشنامه‌ای تحت عنوان”عفریته استعمار” را به صورت نیمه تمام دارم که قرار بود برای کارگردانی علی یداللهی آماده کنم که البته بازنویسی اثری با عنوان”استعمار در آستین” است که مرحوم میرلوحی آن را نوشته است و قبل از انقلاب اجرا شده است و من با توجه به شرایط جدید همان مضمون را مورد بازبینی قرار داده‌ام.»