به بهانه 43 سالگی تئاتر شهر
تئاتر شهر، امضای تهران
«تئاتر شهر» بنای مادرانهای است که تئاتر از آن بالیده است و میبالد و خواهد بالید. شمع چهلوسه سالگی این بنا امسال بر صحنهی سیوچهارمین فجر خاموش شد. خوشحالیم که خشت به خشت این خانه، خاطرهی تئاتر است. تئاتری که در هوای هویت و افق اصالت بال و پر کشیده است اما یادمان باشد این تن رنجور و این پای خسته تنها به مرهم مهر از پا نمینشیند.
ارمغان بهداروند
سرو بلندبالایی را میشناسم که سالهای سال است امضای تهران شده است. سروی که به امید سربلندی هنر، در خاک تهران ریشه دوانیده است. مهربان سروی که روی به هر سوی تهران دارد. اکنون آن سرو، چهلوسه ساله شده است. «تئاتر شهر» بنای مادرانهای است که تئاتر از آن بالیده است و میبالد و خواهد بالید. شمع چهلوسه سالگی این بنا امسال بر صحنهی سیوچهارمین فجر خاموش شد. خوشحالیم که خشت به خشت این خانه، خاطرهی تئاتر است. تئاتری که در هوای هویت و افق اصالت بال و پر کشیده است اما یادمان باشد این تن رنجور و این پای خسته تنها به مرهم مهر از پا نمینشیند. یادمان باشد:
بناهای آباد گردد خراب/ ز باران و از تابش آفتاب... مرهم یعنی همین لبخندهایی که این روزها از تماشای تئاتر برمیگردند و مهر یعنی تحقق آرزوهای تئاتر که آرزو باقی نماند...
سیوچهار سالگی تئاتر شهر در نقش و نگار پوستر فجر تنیده شده است. بنایی که سر در آسمان دارد و مردمی که رو به آن خانه قدم بر میدارند...
تولدت مبارک سرو عزیز!