در حال بارگذاری ...
نگاهی به «طپانچه خانم»

به پرسش گرفتن شرایط امکان‌پذیری تجدد

متن «طپانچه خانم» نمونه‌ای است موفق از این موضوع که چگونه می‌توان ضمن حفظ تاریخی و انضمامی بودن بافت دراماتیک، به هدف تعمیم‌پذیری تاریخی آن نیز دست پیدا کرد. بارزترین خصیصه متن حاضر همچون تجربه مشترک پیشین نویسنده و کارگردان ـ «بیوه‌های غمگین سالار جنگ» ـ زبان ویژه و پر از جزییات آن است. زبانی که یاراحمدی بارها نشان داده که در پرداخت و ساخت آن تبحری مثال‌زدنی دارد و عموما تبدیل می‌شود به عاملی جذاب و عنصری کاملا کارکردی و محوری در خدمت درام.

عرفان خلاقی

     تجدد و به تبع آن شیوه و سامان جدید زیستن و در تقابل یا تعامل قرار گرفتن با آن، از همان طلیعه‌ امر تئاتر و نمایشنامه‌نویسی ایرانی ـ یا به قول میرزافتحعلی آخوندزاده «فن شریفه دراما» ـ موضوع  و دست‌مایه‌ کار نویسندگان و اجراگران تئاتر ما بوده است. کافی‌ست نگاهی به آثار میرزافتحعلی آخوندزاده، میرزاآقا تبریزی، فکری ارشاد، کمال‌الوزاره محمودی، حسن مقدم و... بیاندازیم تا جابه‌جا بتوانیم کوشش‌های درام‌نویسان  ایرانی را برای مواجهه و تفسیر حضور تجدد، این همزاد و مقوم درام در ایران، باز بیابیم و نشانه‌گذاری کنیم. کوشش‌هایی که در طیفی همانند آثار میرزافتحعلی آخوندزاده و در نسبت مستقیم با برپاسازی تجدد با نهاد قدرت، تا رویکردی کاملا اجتماعی و در کوچک‌ترین واحد آن یعنی خانواده در آثار حسن مقدم را شامل می‌شود. مواجهاتی که گه‌گاه در درام‌نویسی ایرانی معاصر ما نیز دیده می‌شود.

     «طپانچه خانم» نوشته محمدامیر یاراحمدی و کارگردانی شهاب حسین‌پور، اجرا شده در سالن استاد سمندریان و در قالب جشنواره فجر سی‌وچهارم، نمایشی‌ست درباره‌ کو‌شش‌های یکی از اعضا‌ی طبقه الیت ایرانی برای تثبیت و تحکیم زیستی متجددانه و قانون‌مدارانه در یکی از شهرهای ایران. اخترالسلطنه که زنی‌ست فرنگ‌رفته و دل‌بسته‌ی مظاهر تمدن و تجدد کشورهای فرنگی، به‌واسطه‌ی نَسب اشرافی و موقعیت آریستوکراتیک خود و همچنین به اعتبار ملکه بودن عمه‌اش، سعی در برقراری مناسبات و مظاهری همچون کشورهای پیشرفته فرنگی در شهر خود دارد. اعمال نوعی تجدد آمرانه و مستبدانه که با پشتوانه‌ی میراث قدرت طپانچه‌های او در شهر میسر می‌شود. اما با طلاق عمه شاه و سست شدن پشتوانه‌ حکومتی اخترالسلطنه، ستاره‌ قدرت او نیز در شهر رو به افول گذاشته و از طرف عامل حکومت مرکزی در برابر دو انتخاب واگذاری میراث طپانچه‌های خود یا پرداخت رشوه‌ای کلان قرار می‌گیرد و در انتها، نمایش با تن‌ دادن قهرمانش به شرایط و پذیرفتن ناممکن بودن احداث زیستی متجدد در این شهر پایان می‌یابد.

     فضای نمایش، عامدانه از ارایه یک دوره تاریخی مشخص یا شهری معین پرهیز می‌کند. نشانه‌هایی ما را به دهه بیست و سی شمسی ـ مثلا حفظ قدرت و نفوذ خانواده‌های قاجاری در شهر‌های ایران در عین خارج بودن از قدرت ـ اما در عین حال بعضی دیگر از ارجاعات نیز ما را به اواخر قرن پیشین رهنمون می‌کند.

     متن «طپانچه خانم» نمونه‌ای است موفق از این موضوع که چگونه می‌توان ضمن حفظ تاریخی و انضمامی بودن بافت دراماتیک، به هدف تعمیم‌پذیری تاریخی آن نیز دست پیدا کرد. بارزترین خصیصه متن حاضر همچون تجربه مشترک پیشین نویسنده و کارگردان ـ «بیوه‌های غمگین سالار جنگ» ـ زبان ویژه و پر از جزییات آن است. زبانی که یاراحمدی بارها نشان داده که در پرداخت و ساخت آن تبحری مثال‌زدنی دارد و عموما تبدیل می‌شود به عاملی جذاب و عنصری کاملا کارکردی و محوری در خدمت درام. نوعی تصنّع  - در وجه کاملا مثبت واژه - که این‌ روزها گاهی در تئاتر ما فراموش می‌شود خود از عناصر برسازنده‌ی بنیادین صحنه است. به نوعی می‌توان گفت اساسا تصنع کلید‌واژه‌ی این اجراست. چه در متن، چه در میزانسن‌های استیلیزه و مینیمال به شدت «مستبدانه»اش، چه در بازی‌های مُقطّع و حتی در گریم اغراق شده‌اش. نزدیک شدن به اجرایی فرمالیستی و شیوه‌پردازانه که با موفقیت همان مرز تناقض‌بار ارجاعات تاریخی و تعمیم‌پذیری و در عین‌حال اما، بی‌مکان و زمان بودن را حفظ می‌کند. اجرایی که مدام به ما یادآوری می‌کند که نسبتی با رئالیسم مرسوم و گاه کاهلانه‌ این ‌روزهای تئاتر ما ندارد اما می‌تواند در نسبتی مستقیم با امر «واقع» و لاجرم «نمادین» زیست ایرانی قرار گیرد.

     نویسنده با هوشمندی و با رویکردی استعاری و تفسیرپذیر تنها یک عامل بهداشت عمومی ـ به قول متن «بی‌درپوش و سرپوش نبودن ماکولات» ـ را برای مظاهر تجدد ذکر می‌کند و همچنین طپانچه‌های خانم را نیز استعاره‌ای از زوال قدرت آریستوکراتیک او و البته ناممکن بودن پروژه تجدد آمرانه‌ی او معرفی می‌کند. همین محدود نگه ‌داشتن عناصر برسازنده‌ی ایده محوری در گشایش، بسط و در انتها نتیجه‌گیری نمایش است که درامی درست و کم‌نقص را پیش چشمان مخاطب زنده می‌کند. ایده‌ای که به خوبی  پیرامون یک پرسش تاریخی و بنیادین فضای روی صحنه را اشغال می‌کند؛ این‌که باید به جای لازم یا غیرلازم بودن تجدد در ایران بیاییم در باب شرایط امکان‌پذیری تجدد (مدرنیته) در دل بافت تاریخی ـ اجتماعی آن بپرسیم و بکاویم.

 




مطالب مرتبط

مدیرکل هنر‌های نمایشی مطرح کرد

دنبال رشد محتوا و فرم تئاتر کودک و نوجوان هستیم
مدیرکل هنر‌های نمایشی مطرح کرد

دنبال رشد محتوا و فرم تئاتر کودک و نوجوان هستیم

کاظم نظری مدیرکل هنرهای نمایشی می‌گوید تنها دلیل عدم حضور گروه‌های تئاتر کودک و نوجوان در جشنواره تئاتر فجر برگزاری جشنواره تخصصی تئاتر کودک و نوجوان بود و اداره کل هنرهای نمایشی به دنبال رشد محتوا و فرم این رویداد هنری و همچنین تئاتر کودک و نوجوان است.

|

گفت‌و‌گو با داور بخش دانشجویی چهل‌ودومین جشنواره تئاتر فجر

بهرام جلالی‌پور: ضعف امروز تئاتر ما، نمایشنامه است
گفت‌و‌گو با داور بخش دانشجویی چهل‌ودومین جشنواره تئاتر فجر

بهرام جلالی‌پور: ضعف امروز تئاتر ما، نمایشنامه است

بهرام جلالی‌پور، داور بخش دانشجویی چهل‌ودومین جشنواره تئاتر فجر، با بیان اینکه ضعف امروز تئاتر ما، نمایشنامه است و باید نمایشنامه نویسی به یک شغل خودکفا با درآمد مکفی تبدیل شود تا نمایشنامه نویس تمام وقت خود را به خلق آثار جدید اختصاص دهد، گفت برگزیدگان این جشنواره جزو ...

|

گفت‌وگو با کارگردان حاضر در بخش فراگیر جشنواره تئاتر فجر

«خودپرواز» و طرح موضوع عدم مناسب‌­سازی خودپرداز بانکی برای نابینایان
گفت‌وگو با کارگردان حاضر در بخش فراگیر جشنواره تئاتر فجر

«خودپرواز» و طرح موضوع عدم مناسب‌­سازی خودپرداز بانکی برای نابینایان

کارگردان نمایش «خودپرواز» قشر توان‌خواه جامعه را که شامل نابینایان نیز می‌­شود، دارای مشکلات فراوانی دانست و معتقد است این مشکلات باعث می­‌شود تا برخی از این عزیزان به جای مشارکت در فعالیت‌­های اجتماعی، به انزوا کشیده شوند. او موضوع عدم مناسب­‌سازی بانکی و خودپرداز ...

|

کارگردان حاضر در بخش تازه‌های تئاتر جشنواره گفت

کیانوش احمدی: امیدوارم نگاه عادلانه جشنواره در انتخاب و داوری آثار ادامه‌دار باشد 
کارگردان حاضر در بخش تازه‌های تئاتر جشنواره گفت

کیانوش احمدی: امیدوارم نگاه عادلانه جشنواره در انتخاب و داوری آثار ادامه‌دار باشد 

کیانوش احمدی، کارگردان حاضر در بخش تازه‌های تئاتر بر رویکرد عادلانه چهل‌ویکمین جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر در انتخاب آثار و داوری آن‌ها تاکید کرد. 

|

گفت‌وگو با کارگردان حاضر در بخش فراگیر جشنواره تئاتر فجر

لقمان بحرانی: «آشپزخانه فنلاندی­‌ها» نمایشی انتقادی درباره مردم، جامعه و دولت است
گفت‌وگو با کارگردان حاضر در بخش فراگیر جشنواره تئاتر فجر

لقمان بحرانی: «آشپزخانه فنلاندی­‌ها» نمایشی انتقادی درباره مردم، جامعه و دولت است

کارگردان «آشپزخانه فنلاندی‌­ها» نمایش خود را دارای فضایی کمدی-فانتزی می­‌داند که در درون مایه خود انتقادهایی را نیز درباره مردم، جامعه، دولت و تعاملات بین آن‌ها دارد.

|

گفت‌وگو با کارگردان حاضر در بخش هویت ملی جشنواره تئاتر فجر

میثم حبیبی: «همه خواب بودیم» روایتی متفاوت از زندگی حاج قاسم سلیمانی است
گفت‌وگو با کارگردان حاضر در بخش هویت ملی جشنواره تئاتر فجر

میثم حبیبی: «همه خواب بودیم» روایتی متفاوت از زندگی حاج قاسم سلیمانی است

کارگردان نمایش «همه خواب بودیم» می‌گوید ما می‌خواهیم جریانی مستندگونه از زندگی و آنچه آن شب برای خانواده حاج قاسم رقم خورده را برای مخاطب روایت کنیم.

|

گفت‌وگو با حامد مکملی، نویسنده و کارگردان نمایش «آریوبرزن»

برخوانی یک اتفاق تاریخی
گفت‌وگو با حامد مکملی، نویسنده و کارگردان نمایش «آریوبرزن»

برخوانی یک اتفاق تاریخی

حامد مکملی، نویسنده و کارگردان نمایش «آریوبرزن»، اثری که از طریق ورود به بخش تازه‌ها وارد مسابقه تئاتر ایران چهل‌ودومین جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر شده است، می‌گوید این نمایش یک برخوانی از داستان سردار بزرگ پارسی است که در برابر اسکندر مقدونی ایستاد و برای سرزمینش جان ...

|

در گفت‌وگو با کوروش شاهونه، کارگردان نمایش «هیدن» مطرح شد

چشم‌های بینایی که حقیقت را کتمان می‌کنند
در گفت‌وگو با کوروش شاهونه، کارگردان نمایش «هیدن» مطرح شد

چشم‌های بینایی که حقیقت را کتمان می‌کنند

کوروش شاهونه، یکی از نویسندگان و کارگردان نمایش «هیدن»، از جمله آثار حاضر در بخش مسابقه تئاتر ایران چهل‌ودومین جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر می‌گوید این اثر بر پایه اندیشه چشم‌های بینایی که حقیقت را کتمان می‌کنند بنا شده است. حقیقتی که می‌تواند به کل روابط جوامع انسانی ...

|

نظرات کاربران