در حال بارگذاری ...
مریم کاظمی در گفتگو با ایران تئاتر:

واژه امید من را به ادامه یک راه سخت وامی دارد

 

مریم کاظمی سالهاست که در عرصه بازیگری فعالیت می کند و در کنار بازیگری در عرصه تصویر و تئاتر ، به کارگردانی تئاتر می پردازد. او طی سالهای اخیر بطور جدی تری به تئاتر کودک پرداخته است. غول بزرگ مهربان، کلوچه دارچینی، خاله مرجان و خروس و.. جزو آثاری به کارگردانی مریم کاظمی هستند که مورد استقبال تماشاگران قرارگرفته است. او تا 24 اردیبهشت نمایش شاهزاده خانم بدترکیب را در تالار هنر روی صحنه دارد. با او درباره تئاتر کودک سخن گفتیم.

 

خانم کاظمی با توجه به تجربیاتتان در عرصه تیاتر کودک به نظرتان این عرصه در کشور ما با چه کاستی هایی روبروست؟

 

ابتدا کاستی ها را می گویم و سپس بگذارید داستان کوتاهی بگویم که چه شد به این کاستی ها رسیدیم. می توانم کاستی ها را فهرست وار عنوان کنم،مهمترین کاستی کم شدن امکانات کلی تئاتر کودک و نوجوان در طی سالهایی است که با تمرکز وتوجه ، قاعدتا باید ارتقا پیدا می کرد ولی هرروز بدتر می شود و کار عمده مدیران سالن ها توجیه و راضی کردن آدم ها به کار با شرایط بد است.

مورد بعدی این است:عدم اختصاص بودجه مناسب تولید کارهای خوب برای کودک و نوجوان و رواج این تفکر اشتباه که "خودش  هزینه اش را در می آورد " ؛ "پول نداریم " ؛ " اگر می توانید با این شرایط بیایید و اگر نمی توانید نیایید" ؛ " افراد زیادی هستند که با این شرایط آماده کار هستند".

عدم ساخت سالن های مناسب کودک و نوجوان در طی سال ها و راندن هنرمندان تئاتر کودک و نوجوان به سمت فرهنگسراها که همواره پر برنامه، شلوغ و تحت فشار ایجاد پول برای فرهنگسرا ها هستند. نبودن مکان کافی برای اجرا در سطوح مختلف حرفه ای، باعث شده همه هنرمندان تئاتر کودک و نوجوان متقاضی همان یک یا دو سالن موجود باشند  و تنها تفاوتی که ازلحاظ کیفی و حرفه ای بین متقاضیان گذاشته می شود، بالا و پایین رفتن رقم کمک هزینه اولیه تولید یک نمایش است که با توجه به هزینه های موجود،کف و سقف آن تفاوت چندانی ندارد.

 

هزینه های بسیاری وجود دارند که با مدیریت گروه و یا سالن می توان از آن جلوگیری کرد

 

بله هدر ، هدر ، و هدررفتن بسیار تاسف بار این همه دکورو لباس و تجهیزات نمایش بعد از بیست و چند اجرا و نبودن انبار دکور و لباس مناسب برای نگهداری این سرمایه های تئاتر کودک و استفاده دوباره آن در نمایش های دیگر چه توسط خود گروه ها و چه دیگران.  رواج جمله " هیچ چیز به ما مربوط نیست ، خودتان می دانید ... فقط زود تخلیه کنید که گروه دیگری در راه است." ادارات متولی تئاتر کودک و نوجوان یادشان رفته که باید امکانات  کامل یک مجموعه تئاتری را فراهم کنند . به غلط می پندارند بنگاه ثبت سفارش اجراها هستند و متقاضیان مختلف  به آنها مراجعه کنند.

نبود روابط عمومی درست در سالن های اجرایی یکی دیگر از کاستی های موجود است به طوری که همه گروه ها مجبور به استخدام  یک نیروی روابط عمومی و تبلیغات و پرداخت هزینه های آن ازهمان مثلا کمک هزینه اندک هستند. کلیه کارهایی که مستخدمان کارمند دولتی برای اجراگران تئاتر انجام می داده اند به خود گروه های اجرایی محول شده و کارکنان گویا وظیفه ای ندارند جز اینکه هرروز کارت بزنند و منتظر مزایا و بازنشستگی باشند و گاهی هم  از بعضی گروه ها که مایل هستند حمایت کنند . برای اس ام اس پول جداگانه می گیرند.خبرهای رسانه ای را کار نمی کنند... فیلمبرداری آرشیوی هم دیگر انجام نمی دهند. همه کوشش ها به سمت کم شدن هزینه ها رفته ... و همه می گویند حقوق کارمندها را هم نداریم بدهیم ولی هیچ کس از خود نمی پرسد آیا این همه کارمند بدون کار لازم است ولی حمایت از تئاتر و آینده اصولی و درست اداره اماکن تئاتری که به مرور از بین می رود، لازم نیست؟ عدم تربیت پرسنل کارآگاه برای اداره اماکن تئاتری به طوریکه با ادارات آموزش و پرورش و وزارت امورخارجه یا وزارت بازرگانی اشتباه نشود. هزاران سالن هم ساخته شود، وقتی مسئولان اداره کننده تربیت شده وکار بلد نداشته باشیم روز به روز عقب می رویم .

ممکن است هنرمندان خسته شوند و دیگر کار نکنند ؛ ممکن است از تولید کارهای پرهزینه و پربازیگر دست بردارند. ممکن است کارها با کیفیت بد و در حد بودجه ای که داده می شود تولید شود. همه اینها ممکن است اتفاق بیفتد ولی یک چیز هیچ وقت انجام نمی شود، آنهم کم شدن حقوق و پاداش کارکنان اداری اماکن هنری ، به دلیل کمک نکردن ، کار نکردن ، فروش یا عدم فروش نمایش ها است .بنابراین انگیزه ای برای ارتقا سطح کیفی بخش اداری نداریم و متاسفانه بزرگترین آسیب این است که انگیزه هنرمندان را هم تقویت نمی کنیم و با دست خودمان آینده بدی را می سازیم که خانواده کاریمان را به خطرمی اندازد .

 

و همه این مسایل به تئاتر کوک و نوجوان آسیب می زند؟

 

 تئاتر مخصوص کودک و نوجوان در ایران خیلی خوب و اصولی و آکادمیک با کوششهای کانون پرورش فکری و دانشجویان علاقمند هنرهای دراماتیک شروع شد و متخصصانی پرورده شدند که به این کار و حرفه علاقه داشتند و صرفا محلی برای کسب درآمد نبود. بلند پروازی ها رنگ وبوی هنر داشت و با بذل روح و جان هنرمندان خلاق به روح و جان تماشاچیان هم خوش می آمد و با این حرکت درست به تدریج اعتمادی در مردم بوجود آمد که کودکانشان را با اطمینان برای تعلیم و تربیت به این نمایشگران بسپارند.

توجه کنید که کانون پرورش فکری در همه جای ایران گسترده شد و روشی برای اندیشه و خلاقیت به کودکان می آموخت . روش کار طوری بود که هیچ گاه به طور مستقیم در اندیشه کودکان مداخله نمی کرد بلکه به آنها راه درست فکر کردن و تشخیص را یاد می داد. حتی بعد از انقلاب هم تا مدت ها تئاتر کودک با همان روش پیشین به کارش و جذب مخاطب ادامه داد و توانست وجهه جدیدی در دوران جدید هم برای خود پیدا کند اما به دلایل شرایط سیاسی –اجتماعی کشورمان بعد از انقلاب و تغییر دورنما و نگرش سازمان ها ونیاز به زمان برای بازیابی و تدوین مقررات جدید ؛ فرصت فراهم شد و همه هنرمندان پراکنده شده و رکودی باور نکردنی برآسمان تئاتر کودک و نوجوان سایه افکند و نتیجه آن نه تنها بیکار شدن عده کثیری از هنرمندان بلکه فرار مخاطبین تئاتر های کودک شد.

 

اما تئاتر کودک  و نوجوان شاید تنها گونه نمایشی است که در تمام این سالها توانسته از پس شرایط بد بربیاید و رشد کند

 

سالها گذشت و علاقمندان این حرفه تلاش کردند دوباره آنرا زنده کنند . دوباره مخاطب را بیاورند . دوباره صف های طولانی تشکیل شود  ولی آن هنرمندان فرهیخته جذب کارهای دیگر شده بودند و ارگان های دولتی مثل کانون پرورش فکری و وزارت ارشاد نمی توانستند باور کنند که نگاه مردم به عنوان سرمایه اصلی تغییر کرده است. دیگر آن هنرمندان را در اختیار نداشتند که به کمک آنها بیایند ... جنبه آمارو بودجه هم که طبق روال عمومی ادارات سر جای خودش هست واین باعث شد دوباره تئاتر کودک به شکلی دیگر سرپا شود ... این بار با کمک مدیران دولتی و کسانی که تلاش کردند به حرفه تئاتر کودک بیایند ؛ شیوه ای از نمایش کودک باب روز شد که قبلا وجود نداشته وبا وام گرفتن از نمایش صحنه ای و جنگ های شادی ، نمایش های شادی آوری به وجود آمد که مخصوص دوران خودش بود و از آنجایی که بازده مالی برای هنرمندان و مدیران داشت، مدیران دولتی سالن های نمایش ها و فرهنگسراها و خانه فرهنگ ها به فکرافتادند یک سانس از سالن های تحت اختیارشان را به نمایش کودک اختصاص دهند بدون اینکه بدانند چه نیازهایی وجود دارد و باز سالها گذشت و هنرمندان تئاتر کودک یا بهتر است بگویم کسانی که دغدغه این کار را داشتند و علی رغم مشکلات ماندند و تلاش کردند تا سطح کیفی آن بهتر شود و جشنواره و جشنواره هایی برای ارتقا سطح کیفی و تشویق هنرمندان این رشته ایجاد شد و روز به روز با کوشش و پا فشاری این اشخاص به سوی تجدید ساخت امتیازات از دست رفته هستیم .

 

گویا قرار است پس از این نمایش، نمایش جدیدی را روی صحنه ببرید؟

 

بله در حال تمرین نمایش " ماه پیشونی " برای اجرا در مرکز تئاتر کانون پرورش فکری کودک و نوجوان هستم. اگر همه چیز خوب پیش برود بعد از اجرای " شاهزاده خانم بدترکیب " روی صحنه خواهد رفت.

 

همه ما می دانیم که تئاتر کودک سختی های خاص خودش را دارد. چه انگیزه ای باعث شده که به شکل جدی این عرصه را پی بگیرید؟

 

همان چیزی که همه را تشویق به ادامه یک راه سخت می کند. کلمه جادویی " امید" . امید به تغییر ، امید به بهبود اوضاع .. امید که کوشش های کوچک ما با هم جمع شود و بتواند چرخ بزرگ تغییر را به حرکت در بیاورد.

این روزها کارگردانی دغدغه تان است یا بازیگری

 

هردو. در درجه اول من خود را یک بازیگر می دانم ولی کارگردانی هم جذابیت های خودرا دارد . لذت پرشکوه ساخته شدن چیزی از هیچ با هیچ هیجانی قابل برابری نیست.

 

مریم رضازاده




نظرات کاربران