در حال بارگذاری ...
ششمین پروژه مرکز مطالعات اجرایی قشقایی

رفیق نصرتی: هملت با ما گره روانی دارد

نخستین نشست ششمین پروژه مرکز مطالعات اجرایی قشقایی به اکران فیلم تئاتر «هملت به روایت بایرام» به کارگردانی حمید پورآذری اختصاص داشت و در ادامه این نشست با حضور حمید پور آذری، رفیق نصرتی و نشمینه نوروزی در سالن قشقایی برگزار شد.

به گزارش خبرنگار ایران تئاتر، حمید پورآذری تئاتر «هملت به روایت بایرام» را براساس نمایشنامه نشمینه نوروزی در سال 1381 در فرهنگسرای مهرآباد  با حضور هنرجویانی که در این خانه فرهنگ تربیت کرده بود روی صحنه برد و در سال 1385 او این نمایش را در با هنرجویانی که در موسسه کارنامه تئاتر آموخته بودند در خانه ای در سعادت آباد تهران روی صحنه برد.

 

 نمایشی که ایده اصلی آن برگرفته «هملت» شکسپیر است و پودآذری این نمایش را با امکانات نمایش ایرانی ایرانیزه کرده و این بار بایرام خان روای هملت است. نمایشی که در سالن اجتماعات خانه ای در سعادت آباد با کمک های فرد فرد گروه روی صحنه رفت و در پنج شبی که روی صحنه بود میزبان چهره های به نام تئاتر و سینمای ایران بود و در رسانه ها نیز این اجرا بازتاب قابل تاملی داشت.

 

در ابتدای این نشست، فیلم تئاتر «هملت به روایت بایرام» با حضور حمید پور آذری پخش شد، فیلمی که هر چند از نظر صدا و تصویر از کیفیت خوبی برخوردار نبود، اما به دلیل این که تنها نسخه ای که از این تئاتر موجود سند قابل تاملی است و می تواند برای بررسی روند کاری حمید پورآذری و هنرجویانش که نخستین اجرای صحنه ای شان را تجربه کرده اند قابل تامل باشد.

 

 نشمینه نوروزی: «هملت به روایت بایرام» یکی از شانس های بزرگ زندگی من است

 

در ابتدای بحث نشمینه نوروزی درباره روند شکل گیری نمایشنامه «هملت به روایت بایرام» گفت: این نمایشنامه نخستین تجربه من برای نگارش نمایشنامه بود که در سال 1381 به پیشنهاد حمید پورآذری آن را نوشتم و در فرهنگسرای مهرآباد او افزود: ایده اصلی این نمایشنامه حمید پورآذری به من داد و به من توصیه کرد که دو نمایشنامه قهوه قجری و هملت را بخوانم و از این دو متن برای نگارش این نمایشنامه استفاده کنم و آشنایی با حمید پورآذری و همکاری با و نوشتن «هملت به روایت بایرام» یکی از شانس های بزرگ زندگی من است.

 

او افزود: بخش هایی از این نمایشنامه نیز با همکاری اعضای گروه در روند کار نوشته شد و هنگامی که قرار شد این نمایشنامه را در سال 1385 روی صحنه ببریم بخش هایی از متن نمایشنامه تغییر کرد و نمایشنامه بازنویسی شد.

در ادامه حمید پورآذری گفت: من حضور حرفه ای در تئاتر با اجرای نمایش نوکر و دو ارباب در جشنواره تئاتر آیینی سنتی بود و بعد با علی رفیعی همکاری ام را آغاز کردم. سال 1381 یکی از دوستانم در فرهنگسرای مهرآباد مشغول به کار شده بود و او به من پیشنهاد کرد که کارگاه آموزش بازیگری در فرهنگسرا برگزار کنیم و کسب درآمدی هم کنیم اما هیچ کس در این کارگاه ها ثبت نام نکرد و در نهایت تصمیم گرفتم که این کارگاه را رایگان برگزار کنیم و 30 نفر در این کارگاه شرکت کردند.

 

او افزود: مدتی که به آموزش تئاتر گذشت تصمیم گرفتم که نمایشی روی صحنه ببریم و ایده اصلی این نمایش از شعر نخست  نمایش قهوه قجری سروده آتیلا پسیانی بود و بعد از آن به نشمینه نوروزی پیشنهاد دادم  هملت به روایت شل سیلور استاین را بخواند  و در نهایت نمایشنامه «هملت به روایت بایرام» با قلم نوروزی و با ملغه ای از این متون و خلاقیت او شکل گرفت. هدف اصلی من برای روی صحنه بردن این نمایش این بود که ساکنان این منطقه با هملت شکسپیر آشنا شوند.

 

رفیق نصرتی: همه ما هملت هستیم 

 

در ادامه رفیق نصرتی با بیان این مطلب که نمایش یک فیلم تئاتر پس از 10 سال فرصتی را فراهم کرد که با حضور اعضای این گروه به نقد و بررسی این نمایش بپردازیم و روند فعالیت حمید پورآذری را در طول یک نقطع 10 ساله مرور کنیم. وقتی من این فیلم تئاتر را دیدم برایم عجیب بود که برای حمید پورآذری در سال 1385 چه اتفاقی افتاده که این نمایش را روی صحنه برده است وقتی به زندگی خودم نگاه می کنم می بینم نه تنها برای پورآذری بلکه گویی برای تک تک ما در سال 1385 اتفاقی افتاده چون همه ما در این سال تصمیماتی گرفته ایم که برایمان شاید قابل دفاع نباشد.

 

او افزود: حمید پورآذری که من می شناسم با حمید پورآذری که این نمایش را روی صحنه برده قابل مقایسه نیست به نظرم این نمایش او در مقایسه با سایر آثارش قابل دفاع نیست و نمی توان این نمایش را جدی گرفت. حمید پورآذری که من می شناسم همواره با تئاتر قصد دارد که روزنه امیدی بیابید و تغییری در وضیعت موجود بوجود بیاورد. چندی پیش یکی از شاگردانم جمله ای درباره تئاتر و حمید پورآذری به من گفت که واقعا حالم را دگرگون کرد، او گفت به دعوت خواهرم به تماشای نمایش دوردو فرمان حمید پورآذری به پارکینیک طبقاتی رفتم و در طول نمایش مدام به این فکر می کردم که خواهرم نیز باید از بازیگران گروه پورآذری باشد که دست من را گرفته و آورده این جا.

 

این منتقد ادامه داد: این اتفاقات برشتی و فاصله گذاری که پورآذری در آثارش به آن پایبند است موجب می شود که بیشتر و بهتر خودت و دنیایت را ببینی. برای من بسیار عجیب است که پورآذری با رویکرد برشتی که دارد چرا چنین برخوردی با نمایشنامه هملت که همواره موجود بحران های بزرگ است، کرده.

 

به گفته رفیق نصرتی، «هملت» و «مکبث» دو نمایشنامه بسیار مهم است که کارگردان های بزرگی به سراغ آن رفته اند و نمایشنامه مکبث به صورت علنی با مسائل سیاسی گره خورده است، اما برخی از کارگردان ها این دو متن را هنگام روی صحنه بردن اخته کرده اند.

 

او با بیان این مطلب که هملت با ما گره روانی دارد، گفت: به نظرمن من و هم نسلانم نخستین هملت های ایران هستیم چون پدرها و مادریمان که فرهنگ سنتی را در پس زمینه ذهن شان داشتند و به خاطر رفاه نسبی که در دهه 40 رخ داد و به واسطه تلویزیون سبک زندگی شان تغییر کرد دچار این تعارض شدند که در مواجه با ما ( فرزندان شان) چه برخوردی کنند و همه این عوامل دست به دست ما داده اند که در چنین دورانی نسل ما با مشکلات متعددی مواجه شود و بحران های بزرگی را تجربه کند.

 

نصرتی با بیان این مطلب که مساله اصلی هملت از دیدگاه فروید این است که میلش را گم کرده، گفت: همه ما در طول زندگی مان تلاش می کنیم که میل مان را پیدا کنیم و اگر با چنین دیدگاهی و این که هملت همواره می تواند بحران ایجاد کند با این موضوع مواجه می شویم که چرا نمایش «هملت به روایت بایرام» برای مخاطب ایجاد بحران نمی کند و چرا این نمایش این قدر شاد و شنگول است.

 

حمید پورآذری: بزرگترین درس از کار کردن با کودکان کار یاد گرفتم

 

در ادامه حمید پورآذری گفت: بی شک در گذر زمان شرایط اجتماعی، سیاسی همه دست به دست هم می دهند تا تغییری در وضیعت و تفکر ما بوجود آید.آخرین نمایشی که من در تئاتر شهر روی صحنه بردم قلتشن ها بود، پس از روی صحنه بردن این نمایش و اتفاقی که رخ من به این نتیجه رسیدم که زندگی پوچ است و به این خاطر بود که من سبک زندگی و کار کردنم را عوض کردم و از سالن های نمایشی چون تئاتر شهر مهاجرت کردم و تمرکز و کارم را با خانه کودک شوش آغاز کردم و پس از مدتی نمایش حسین قلی را با بازی کودکان کار که عموما همه افغانی بودند در تالار مولوی روی صحنه بردم.

 

او افزود: تجربه کار کردن با کودکان کار من را با این واقیعت مواجه کرد که تنها تئاتر کار کنم و وقتی با این رویکرد فعالیتم ادامه دادم پس ازط چند سال دیگر فضا و شیوه کار بسیاری از همکاران پیشینم را نمی شناختم.

 

 به گفته پورآذری ریشه رسیدن به این شیوه کار را در سال 1385 باید جست و جو کنیم در این سال شاهد شدیدترین ممیزی در عرصه تئاتر بودیم و بسیاری از کارگردان ها نیز چون متن های خودشان را نمی توانستند روی صحنه ببرند به متن های خارجی روی آوردند.

 

یوسف باپیری: در دهه 70 کارگردان ها با روی صحنه بردن نمایشنامه های هملت در فضای تئاتر بحران بوجود آوردند

 

در ادامه یوسف باپیری سرپرست ششمین پروژه مرکز مطالعات اجرایی قشقایی گفت: در این پروژه به این دلیل هملت انتخاب شد  چون از میان متون شکسپیر بیش از هر متنی مایه خلق اثر قرار گرفته و مردم عادی نیز حداقل یک بار با جمله مهم و کلیدی هملت مواجه شده اند، بودن یا نبودن مساله این است.

 

او افزود: برگزاری این نشست ها زمینه ای را فراهم می کند تا باهم بررسی کنیم که اساسا شکسپیر چه زمانی وچگونه به مخاطبان ایرانی معرفی شده است. در ایران این تفکر رواج پیدا کرده که هملت و مکبث بارها روی صحنه رفته اند  اما اگر اسناد را مرور کنیم  متوجه می شویم که اصلا چنین باوری صحت ندارد و هملت برای نخستین بار پیش از انقلاب توسط محمد کوثر روی صحنه رفته و تا سال 1363 که جمشید ملک پور که مکبث را روی صحنه برد اجرایی از این نمایش نداشتیم و در مقاطع تاریخی پس از این نیز گاه 10 سال فاصله زمانی میان آخرین باری که این نمایش روی صحنه رفته وجود دارد.

 

باپیری ادامه داد: همواره در مواجه با آثار شکسپیر دو رویکرد وجود داشته، یک این که اساسا نباید نمایشنامه های او را اجرا کرد و دیگر این که برای ترجمه آثار او نیاز به زبان توانمند و فاخری  داریم که کمتر مترجمی در ترجمه به چنین توانی رسیده است. اما اتفاقی که در دهه 70 افتاد این بود کارگردان ها تلاش کردند این وضیعت را تغییر بدهند و با روی صحنه بردن متن های شکسپیر در فضای تئاتری بحران بوجود آورند.

 

به گفته باپیری، اجرای هملت با کارگردانی قطب الدین صادقی یکی از وفادارترین  اجراهای به متن شکسپیر بوده است و در پروژه هملت بنا بود که شاهد اکران فیلم تئاتری های متعددی از هملت باشیم اما به دلیل این که برخی فیلم ها موجود نبود و یا کارگردان ها از این پروژه استقبال نکردند این پروژه در این شکل و شمایل برگزار شد.

 

 گروه تئاتر «تازه» همزمان با اجرای آثار نمایشی خود در چارچوب ششمین پروژه مرکز مطالعات اجرایی قشقایی نشست ها وکارگاه های تخصصی را به سرپرستی یوسف باپیری  در تالار قشقایی مجموعه تئاتر شهر برگزار می کند.


گزارش از مریم آموسا

 

عکس ساینا قادری

 




مطالب مرتبط

همزمان با زادروز دکتر علی رفیعی

نشست اکران فیلم‌تئاتر «خانه برناردا آلبا» برگزار شد
همزمان با زادروز دکتر علی رفیعی

نشست اکران فیلم‌تئاتر «خانه برناردا آلبا» برگزار شد

نخستین برنامه نمایش فیلم‌تئاترهای شاخص با همکاری مشترک انجمن صنفی منتقدان، نویسندگان و پژوهشگران خانه تئاتر و سینماتک خانه هنرمندان ایران به نمایش فیلم‌تئاتر «خانه برناردا آلبا» اختصاص داشت.

|

نقدی بر نمایش «نفرین رزالین» نوشته و کار مسعود طیبی

رومئو و ژولیت؛ قربانیان عشقی نافرجام در رقابت صاحبان قدرت
نقدی بر نمایش «نفرین رزالین» نوشته و کار مسعود طیبی

رومئو و ژولیت؛ قربانیان عشقی نافرجام در رقابت صاحبان قدرت

سیدعلی تدین صدوقی: این شب‌ها گذرتان به تئاتر شهر بیفتد در سالن قشقایی می‌توانید تماشاگر نمایش «نفرین رزالین» تازه‌ترین اثر نمایشی مسعود طیبی باشید. نمایشی که درام معروف «رومئو و ...

|

بازی یان مک‌کلن در اقتباسی تازه‌ از اثر شکسپیر

گاندولف، هنری ششم می‌شود
بازی یان مک‌کلن در اقتباسی تازه‌ از اثر شکسپیر

گاندولف، هنری ششم می‌شود

یان مک‌کلن، بازیگر مشهور و باسابقه سینما و تئاتر که با بازی در نقش گاندولف در سه گانه «ارباب حلقه ها» به بازیگری مطرح و بنام نزد مخاطبان جهانی تبدیل شد، در نمایش «هنری ششم» در «وست اند» روی صحنه خواهد رفت.

|

نظرات کاربران