در حال بارگذاری ...
ششمین پروژه مرکز مطالعات اجرایی قشقایی

کتاب «مونالیزای ادبیات» نقد شد

دومین نشست ششمین پروژه مرکز مطالعات اجرایی قشقایی به نقد و بررسی کتاب «مونالیزای ادبیات» که دربرگیرنده مجموعه مقالاتی پیرامون هملت با گردآوری مهدی امیرخانلو است، اختصاص داشت که در این نشست مهدی امیرخانلو، رفیق نصرتی و نیما پرژام درباره اهمیت و ویژگی های این کتاب سخن گفتند.

به گزارش خبرنگار ایران تئاتر، کتاب «مونالیزای ادبیات» یکی از معدود کتاب هایی است که تمام مطالب این کتاب درباره نمایشنامه هملت نوشته ویلیام شکسپیر است. این کتاب دربرگیرنده یک مقدمه و 11 مقاله است که مقدمه این کتاب توسط مهدی امیرخانلو به رشته تحریر درآمده است و مقالات این کتاب  توسط استفن گرین بلت، ژاکلین رز، ژاک لکان، هارولد بلوم، الکساندر ولش، باربارا اورت، فرانکو مورتی، جورج ویلسون نایت، هارولد گادرد و ای سی بردلی خلق شده اند که برخی از این مقالات توسط سایر مترجمان ترجمه شده اند و امیرخانلو آن ها را از میان مطالب موجود انتخاب کرده است و باقی مقالات را نیز خودش ترجمه کرده و این مقالات در قالب کتابی در 385 صفحه از سوی انتشارات نیلوفر منتشر شده است.

 

در ابتدای این نشست مهدی امیرخانلو درباره این کتاب گفت: با توجه به علاقه ای که به شکسپیر و هملت داشتم تصمیم گرفتم که از میان مقالات موجود کتابی را تدوین و به دست نشر بسپارم. برای انتخاب مقالات  و ترجمه برخی از آن ها چهار سال زمان گذاشتم و نحوه چیدمان مقالات این مجموعه به گونه ای است که به نوعی مسیر راه را به مخاطبان کتاب ارائه می دهد.

 

 او افزود: در چیدمان مقالات شیوه ای را اتخاذ کردم که هر یک از مقالات به تنهایی بتواند پاسخ گویی بخشی از نیاز مخاطب باشد و در نهایت در یک پلات بی شکل و پیکر بتواند با کلیت متن ارتباط برقرار کند. در این کتاب من قصد نداشتم که الزاما براساس یک دیدگاه نقد، زاویه دید خاصی را به مخاطب بدهم.

 

 نیما پرژام: مهم ترین پیام هملت این است که ساز و کار او مختل شده

 

درادامه نیما پرژام مترجم و منتقد با بهره گیری از سخن ژاک لاکان که معتقد بود سخن گفتن مهم تر از محتوای سخن است، کلام خود را آغاز کرد و گفت: این گفته لاکان را در سیاست به خوبی می توانیم درک کنیم، مثلا یک سیاستمدار خارجی آن قدر شیوا و زیبا از اصول دموکراسی صحبت می کند که می تواند مخاطب را جذب کند اما وقتی به عملکرد او نگاه می کنیم می بینیم که خود او در طول دوره حکومت اش مروج چه ظلم ها در سطح جامعه اش بود و چه خون هایی بر زمین ریخته است.

 

او افزود:نخستین پرسشی که در مواجهه با کتاب «مونالیزای ادبیات» ذهن من مخاطب را درگیر خود می کند این است که آیا ضرورتی در این مقطع تاریخی وجود داشت که این کتاب را در این مقطع تاریخی ترجمه و منتشر کنیم و این کتاب چه چیزی به فضای فکری ما می افزاید و چه ضرورتی دارد که در فضای کنونی ما بخواهیم به سراغ نمایشنامه های کلاسیک برویم و درباره هملت بخوانیم.

 

پرژام با اشاره به فضای فرهنگی ایران در دهه 60 گفت: در این مقطع تاریخی دسترسی به متون دست اول بسیار دشوار بود و حتی مترجمان توانمند نیز نمی توانستند به منابع دست اول به آسانی دسترسی پیدا کنند و این متون را پس از ترجمه به دست مخاطبانش برسانند. اما به مرور در دهه 70 با رواج اینترنت فضای جدیدی در فضای نشر اطلاعات بوجود آمد و مخاطبان در کوتاه ترین زمان توانایی این را پیدا کردند که به بازار جهانی اطلاعات دست پیدا کنند و همین امر نیز به مرور دشواری های بسیاری را پیش روی ما گذاشت.

 

او افزود: امروزه با توجه به افزایش سطح توانایی مخاطبان و تسلط آن ها به زبان های زنده دنیا، این پرسش بوجود می آید که آیا مثل گذشته ضرورت این وجود دارد که اقدام به ترجمه آثار کنیم یا نه.

 

این مترجم افزود: دسترسی آسان به منابع دست اول با فاصله زمانی کوتاه از انتشار یک کتاب، موجب شده که خیلی زود این آثار را در بازار نشر ایران ببینیم. اما اگر برخی از این کتاب ها را ورق بزنیم به سادگی درمی یابیم که مترجم حتی یک بار هم فرصت نکرده سرسری اصل کتاب  زا بخواند و بعد اقدام به ترجمه آن کند. متاسفانه برخی از این ترجمه ها با نرم افزار گوگل ترجمه شده اند. اما هر چه که به سمتی برویم که با کتاب های از این جنس ترجمه  روبرو شویم درمی یابیم که نقش کلیدی مترجم را نمی توان در ترجمه کتاب حذف کرد. حتی اگر ترجمه از این جنس در بازار کتاب پر شود مترجم باید دست آخر را روی متن بکشد و آن را ویرایش کند.

 

او با اشاره به وسواس مترجم برای انتخاب مقالات کتاب گفت: هر یک از مقالات این کتاب با رویکردی خاص نوشته شده اند و در نهایت مخاطب وقتی کل مقالات را مطالعه می کند با مقالاتی روبرو می شود که قابل دفاع هستند.

 

به گفته پرژام، متون کلاسیک از بهترین نمونه رابطه پرده برداری می کند، ادبیات، حیات و هستی بشری. روایت با حیات و هستی بشری پیوند می خورد و با تداعی خاطرات است که اجازه نمی دهیم در اقیانوس زمان گم شویم و تداعی روایت است که به ما یادآوری می کند که من و یا همان هویت وجود دارد و هملت یکی از متونی است که به ما یادآوری می کند که من و یا هویت ما کجاست. مهم ترین پیام هملت این است که ساز و کار او مختل شده است و در پی یافتن میل خود است و از این منظر است که این نمایشنامه با گذشت قرن ها همچنان یکی از بهترین آثار نمایشی ما به شمار می رود.

 

او افزود: کتاب «مونالیزای ادبیات» حاوی نوعی موضع گیری و پیش فرض در مورد نحوه پرداختن به ادبیات است و این که در مواجه با ادبیات باید رویکرد داشته باشیم. هملت در واقع می خواهد گوشه ای از زندگی تک تک ما را نشان بدهد. همه ما در موقیعت مشابه او قرار می گیریم که در طول زندگی گاه کارهایی را انجام می دهیم که یک کار را انجام ندهیم. زمانی که نظام اجتماعی  و یا اخلاقی ما را وامی دارد که عملی را انجام دهیم گاه با شیوه های مختلف در پی این هستیم که راهکاری بیاندیشیم که آن عمل را انجام ندهیم.

 

پرژام در ادامه سخنانش گفت: کتاب «مونالیزای ادبیات» از این نظر دارای اهمیت است که به ما می گوید که چرا باید به هملت باید پرداخت و چرا این کتاب مناسب است.

 

در ادامه نشست رفیق نصرتی با بیان مطلب که نمایشنامه هملت بهترین نمایشنامه ای است که دوست می دارد، گفت: متاسفانه در ایران به سنت مستند سازی کم بهاء دادیم و همین امر موجب شده که کارهایی که در گذشته درباره یک موضوع انجام شده است در گذر زمان گم شود. مثلا در سال 1384 در دوره کارشناسی ارشد سر کلاس نمایشنامه نویسی نغمه ثمینی مقالاتی را درباره هملت ترجمه و منتشر کردیم اما این مقالات در گذر زمان گم شده اند.

 

رفیق نصرتی: جای نقدهایی با رویکرد چپ در کتاب مونالیزای ادبیات خالی است

 

او افزود:کتاب «مونالیزای ادبیات» از جمله کتاب های خوبی است که در حوزه ادبیات نمایشی در سال های اخیر منتشر شده است اما متاسفانه این کتاب آن گونه که باید در بازار نشر دیده نشده است. اما نکته ای که درباره این کتاب به عنوان یک منتقد نمی توانم از آن چشم بپوشم این است که جای مقالاتی با رویکردهای چپ در این کتاب خالی است. از دیدگاه چپ دستگاه فاسد موجب بوجود آمدن چنین فضایی در نمایشنامه هملت شده است و مقالات کتاب به شدت با مفهوم دست راستی نوشته شده اند و در این مقالات خود هملت به عنوان یک سوژه نشان داده شده است.

 

نصرتی در ادامه با بیان این مطلب که نمایه کتاب هایی که درباره هملت نوشته شده است از دفتر تلفن ورشو پربارتر است گفت: این نشان می دهد که این اثر در گذر سالیان همواره مورد توجه قرار گرفته است. از دیدگاه من کتاب  «مونالیزای ادبیات» باید جلد دیگری داشت.

 

او در ادامه گفت: نسل ما با هملت سمپاتی دارد. نسل ما اولین نسل هملتی تاریخ ایران است و هملت متنی است که همه ما را درگیر خودش کرده است. ما اولین نسلی هستیم که با مفهوم بورژوازی درگیری پیدا کرده ایم . شهروندانی که هر یک با فساد سیتماتیک درگیرند و برای بازیابی میل خود راهی جز خشونت نمی یابند.

 

رفیق نصرتی در پایان سخنان خود گفت: در دورانی که در ایران کتاب قابل تاملی درباره هملت و شکسپیر ترجمه و یا تالیف نشده و بهترین کتاب آن «راز شکسپیر» با ترجمه سودابه فضائلی است که این کتاب نیز از دیدگاه من به درد مدیتیشن می خورد، انتشار کتاب «مونالیزای ادبیات» قابل تامل است.

 

گزارش از مریم آموسا

 




مطالب مرتبط

نقدی بر نمایش «نفرین رزالین» نوشته و کار مسعود طیبی

رومئو و ژولیت؛ قربانیان عشقی نافرجام در رقابت صاحبان قدرت
نقدی بر نمایش «نفرین رزالین» نوشته و کار مسعود طیبی

رومئو و ژولیت؛ قربانیان عشقی نافرجام در رقابت صاحبان قدرت

سیدعلی تدین صدوقی: این شب‌ها گذرتان به تئاتر شهر بیفتد در سالن قشقایی می‌توانید تماشاگر نمایش «نفرین رزالین» تازه‌ترین اثر نمایشی مسعود طیبی باشید. نمایشی که درام معروف «رومئو و ...

|

بازی یان مک‌کلن در اقتباسی تازه‌ از اثر شکسپیر

گاندولف، هنری ششم می‌شود
بازی یان مک‌کلن در اقتباسی تازه‌ از اثر شکسپیر

گاندولف، هنری ششم می‌شود

یان مک‌کلن، بازیگر مشهور و باسابقه سینما و تئاتر که با بازی در نقش گاندولف در سه گانه «ارباب حلقه ها» به بازیگری مطرح و بنام نزد مخاطبان جهانی تبدیل شد، در نمایش «هنری ششم» در «وست اند» روی صحنه خواهد رفت.

|

نظرات کاربران