در حال بارگذاری ...
گفت وگو بامصطفی کوشکی کارگردان نمایش رویای یک شب نیمه تابستان

روایت جادویی جن وپری

مصطفی کوشکی کارگردان جوان ،مستعد و نوگرای تئاتر بعد از اجرای موفق نمایش «باد شیشه را می‌لرزاند» در دومین تجربه کارگردانی خود به سراغ یک چالش حرفه ای بزرگ رفته است .

مصطفی کوشکی کارگردان جوان ،مستعد و نوگرای تئاتر بعد از اجرای موفق نمایش «باد شیشه را می‌لرزاند» در جشنواره تئاترفجر دو سال قبل که چندین جایزه برایش به ارمغان داشت و آن را سال قبل روی صحنه  برد ، در دومین تجربه کارگردانی خود به سراغ یک  چالش حرفه ای بزرگ رفته است .

اغلب مردم و تئاتری هاشکسپیر را با کارهای درام و جدیش از قبیل لیر شاه، هملت ، مکبث  می شناسند و متن کمدیش رویای یک شب نیمه تابستان به خصوص در ایران متن کمتر شناخته شده ای است و به جز یکی دو مورد کارگردان دیگری به سراغ روی صحنه بردن این نمایش نرفته است. فضای شاه پریانی و روایت دنیای اجنه ها و چالش های عشقی متعدد این نمایش نامه را تبدیل به کاری جذاب و مفرخ با پایانی خوش کرده است. مصطفی کوشکی کارگردان جوان ،مستعد و نوگرای تئاتر بعد از اجرای موفق نمایش «باد شیشه را می‌لرزاند» در جشنواره تئاترفجر دو سال قبل که چندین جایزه برایش به ارمغان داشت و آن را سال قبل روی صحنه اجرای عمومی کرد ،این بار در دومین تجربه حرفه ای کارگردانیش به سراغ یک نمایش بیگ پرداکشن و عظیم رفته است و این تغییر ژانر و فضای کاری برایش در حکم یک چالش بزرگ است. این نمایش با بازنویسی باقر سروش، طراحی مصطفی کوشکی و با حضور آزاده صمدی، محمد صادق ملک، سجاد باقری، شهروز دل افکار، روشنک گرامی، مجید نوروزی، نازآفرین کاظمی، هومن کیایی، علیرضا کیمنش، نازنین بابایی و غزل شجاعی در مقام بازیگران و حسن جودکی به عنوان مدیر تولید و مجری طرح از بیستم تیر ماه در تئاتر مستقل تهران به روی صحنه رفته است. با مصطفی کوشکی در باره خلق جهان اثرش و اقتباسش از متن شکسپیر گفت وگویی انجام داده ایم.

 

اغلب مخاطبان ایرانی شکسپیر را با کارهای دراماتیکش مثل هملت می شناسند . بر اساس چه ویژگی به سراغ اجرای نمایش نامه ای کمدی از شکسپیر رفتید؟

 

دغدغه اصلیم این نبود که یک نمایش کمدی را اجرا کنم . برای این نمایش نامه از مدتها قبل یک شیوه اجرایی طراحی کرده بودم و مترصد به دست آوردن فرصتی بودم تااین نمایش را روی صحنه ببرم . اما اجرای این نمایش در آن مقطع زمانی  مقدور نبود.البته  این متن شکسپیر را به دلیل فضای جادویی و تئاتریکالی که دارد برایم جذاب بود واین جادو را دیگر کمتر می‌توان در کارهای دیگری دید.

 

 به چه دلیلی امکان اجرای نمایش را در آن زمان نداشتید؟

 

مهم ترین مسئله سالن اجرای نمایش بود وباید سالنی را انتخاب می کردیم که سالن برگ با عمق میدان بود و نمی توانستیم نمایش را در سالن های کوچک بلک باکسی اجرا کنیم و در کنارش زمان زیادی برای ستاپ کردن بخش های مختلف نمایش نیاز داشتیم ، تا بعد از طراحی دکور بازیگران بتوانند در سالن در همین دکور تمرین کنند. باتوجه به مختصات دکور سه لایه نمایش باید تمرینات زیادی هم انجام می شد. با تاسیس کردن سالن تهران این فرصت برایم مهیا شد تا بتوانم در کمال آرامش بتوانم مقدمات اجرای نمایش را شروع کنم.

 

 تمرینات از چه زمانی شروع شد؟

 

 از سال قبل تمرینات شروع شد و سه ماه اول تمرینات به تمرینات بدنی منحصر شد و متاسافانه در این تمرینات پای شهروز دل افکار شکست و به همین دلیل تمرینات چند ماهی متوقف ماند.دوره دوم تمرینات از فروردین ماه شروع شد و دکور ساخته و در سالن نصب شد.

 

با توجه به اجرای نمایش قبلیتان «باد شیشه را می‌لرزاند  که نمایشی جمع وجور و سه بازیگره  بود ، در مقایسه با تعداد بازیگران زیاد ،مدت تمرینات طولانی  نمایش رویای یک شب نیمه تابستان" طولانی و هزینه های زیاد  تولیدش ، آیا اجرای این نمایش برایتان یک چالش نبود؟

 

بله، چنین موقعیتی داشت و نزدیک به ده بازیگر روی صحنه حضور دارند و تلاش کردم در این کار جدیدم نمایش متفاوت و با کیفیتی را اجرا کنیم.

 

قبل از اجرای شما از متن شکسپیر ،چند اجرای دیگر بر اساس این نمایش نامه روی صحنه رفته است؟

 

یکباری محمد حسن معجونی این اقتباس را انجام داد و یک نمایش دیگر هم در مدت یک هفته در سالن چارسوی تئاتر شهر روی صحنه رفته بود .

 

 به چه دلیل خودتان طراحی صحنه نمایش را انجام دادید؟

 

زمانی که کاری را شروع می‌کنم به سمت طراحی می‌روم و کارگردانیم با آن شکل می‌گیرد و بر اساس آن فضای کار را پیش می‌برم وبرای این نمایش شیوه اجرایی مبتنی بر فضای جادویی و غیب و ظاهر شدن شخصیتها درنظر گرفتم که با فضای دکور و طراحی صحنه ایجاد می‌شود و کانسپتی شبیه سیرک دارد؛ نه سیرکی که تنها جلوه بصری دارد بلکه بر اساس نمایشنامه و شکل دیالوگی که دارد ایجاد می‌شود و با بهره بردن از فنرهای ژیمناستیک فضای پرتحرک‌تری را به وجود می‌آورد و دنیاها را از هم جدا می‌کند و مدتها فکر کردم که این موقعیت حضور جن و پری و ظاهر و غیب کردن بازیگر را روی صحنه در چه نوع دکوری عملیاتی کنم .

 

 زیان گویش بازیگران هم متفاوت به نظر می رسد؟

 

با همراهی باقر سروش روی متن کار کردیم تا زبان و شکلی خاص برای آن ایجاد کنیم که مخصوص خودمان باشد. زبانی که امروزی یا کلاسیک نیست، در واقع با چینش کلمات و استفاده از واژه‌ها به وجود آمده است.

 

 در واقع دکور نمایش همسان  بازی بازیگران در فضای نمایش اثر گذار است؟

 

بله، دکور نمایش هویت مستقل دارد و کارکرد خاص خودش را دارد.

 

این دایره های متحرک تعبیه شده در دکور ، آیا تاکیدی برانتقال معنایی خاص را مد نظر داشتید؟

 

همه اتفاقات موجود در داستان حالت چرخی دارند و مثل شخصیتها می آیند و می روند و دوباره همین سیر تکرار می شود و این فرمت در دکورهای دایره ای شکل جواب می داد . در ضمن می خواستم خطوط وفضای نرمی را ایجاد کنم و اینها من را به سمت دایره کشاند و زمینه ساز خلق کمدی شد.

 

به نظر می رسد برای رسیدن به این دکور طرح و اتود زیادی را انجام دادید؟

 

 بارها دکور نمایش دستخوش تغییراتی شد و در وهله اول در ذهنم فقط یک ترامپولینگ مد نظر داشتم و از ارتفاعی که نمی بینم بازیگران باید سقوط می کردند و وارد صحنه می شدند . بتدریج فضای زیرین اضافه شد و در فرآیند بعدی دریجه های مدور در کف دکور تعبیه کردم و بتدریح دکور کامل شد و همین چیزی است که این روزها در اجرا آن را مشاهده می کنید .

 

گفت وگو از : احمد محمد اسماعیلی


 




مطالب مرتبط

نظرات کاربران