در حال بارگذاری ...
نقدی بر سوگواری قبل از مصیبت به نویسندگی و کارگردانی کهبُد تاراج

موقعیتی مبهم و غیرنمایشی

حسن پارسانی:معمولأ کارکرد و ویژگی هنر،ازجمله هنرتئاترآن است که  وقتی به زیبائی ها و زشتی ها می پردازد ، درهر دو حالت، یعنی حتا هنگامی که زشتی ها را همانگونه که هست نشان می دهد، نتیجه نهائی و غائی "زیبائی" ازآن گرفته شود وگرنه صرفأ نشان دادن حوادث،موقعیت ها وآدم های عارضه مند وزشتی که پیرامون ما  وجود دارند،کارکردی هنرگونه ندارد؛ ضمنأ درشرائطی که همه  چیزبااغراق وبا هدف هرچه تأثیرگذارتر و پردامنه ترنشان دادن آن ها ارائه  می شود ، عملأ زشتی ها به شکل متناقضی خشنود کننده و وجاهت دار جلوه می کنند ؛ در چنین حالتی ، دیگر همه چیز با تحلیل هرذهن خردورزی، غیرهنری وغیرنمایشی از کار درمی آید؛ ضمنأ  دامن زدن  به زشتی ها و ناهنجاری ها  نهایتأ وجوه فرهنگی واجتماعی هنررا ضایع می کند وتأثیراتی ، عوامانه و زشت بر" تراز فرهنگی " جامعه می گذارد.

 

نمایش " سوگواری قبل از مصیبت " به نویسندگی و کارگردانی  "کهبُد تاراج" که درسالن اصلی  تالار محراب  اجرا  می شود، نشانگرچنین رویکردی به تئاتراست. موضوع آن داستانی نیست و به یک موقعیت می پردازد که درآن پدر پیر و بیمارخانواده در بیمارستان بستری است ودرغیاب او پسربزرگش با اقتداری"مرد سالارانه " به خواهرها و نیز به  برادران تنی و ناتنی اش  زور می گوید و فرمان می راند. این برادر قلدر،"لات"، می خواره و تریاکی درتمام طول نمایش فحاشی می کند ودرمقایسه باپرسوناژ های منفی دنیای نمایش، او بی خاصیت ترین لات و ُلمپنی است  که نویسنده  به  میل خود و با  برداشتی سطحی و  عامیانه  وارد دنیای  نمایش کرده است ؛ برای شکل گیری چنین موقعیت و آدم هائی هم  که "معلول" به  حساب می آیند ، هیچ علت یا علت هائی ارائه نشده است.

 

نویسنده به قدری بر مهارت و خشونت این  پرسوناژ در بیان و انعکاس دهی  ناسزاها و درگیری هایش  تأکید  می ورزد که رفتار پرسوناژ مورد نظر،که شخصیت پردازی هم نشده  و معلوم  نیست چرا تا این اندازه  لات، خشن و آزاررسان است، به طور متناقضی برای آن دسته از تماشاگرانی که عامی اند، بامزه  به نظر می رسد و نهایتأ  به  کمک ذهنیت های غلط نویسنده که کارگردان نمایش هم است،عملأ "زشتی ها" ، "زیبا" جلوه  داده می شوند و همزمان مقبولیت فرهنگی و اخلاقی هم پیدا می کنند.

 

هیچ " ُکنش دراماتیک"مهم وتعیین کننده ای دراین نمایش نیست؛  درعوض ، "خُرده ُکنش ها"ی زیادی  وجود دارد  که عبارت از همان خشونت کلامی و جست و خیزهای عصبی ُتند برای درگیری و دعواست.

 موقعیتی که در نمایش "سوگواری قبل از مصیبت" به نویسندگی وکارگردانی"کهُبد تاراج" به آن  پرداخته شده،هیچ غایت مندی و نتیجه ای دربر ندارد ودرتحلیل نهائی،حتا معلوم هم نمی شود که هدف ازنوشتن واجرای چنین نمایشی چه بوده است. روی صحنه بردن نمایش هائی از این قبیل که تعدادشان هم کم نیست ، اساسأ ثابت می کند که برخی ازکارگردان ها و نویسندگان تئاتر ایران، تئاتررا نشناخته اند وداشته ها وذهنیت های آنان- به رغم آموخته ها و تحصیلات دانشگاهی شان– بسیارعامیانه وغیر تئاتری واساسأ غیرهنری است و الزامأ باید از نو آموزش ببینند.

 

در نمایش "سوگواری قبل از مصیبت " که در اصل کمدی نیست ، اما " کمدی وار " اجرا می شود، تحلیل وآنالیزی که منجر به شناخت " روابط علت و معلولی شکل گیری روابط پُرهرج و مرج، آشفته وخشن بین افراد خانواده " باشد ،وجود ندارد و فقط ثابت می شود نویسنده که کارگردان نمایش هم است،صرفأ نقش وپرسوناژی "با گروتسک روحی و روانی" برایش اهمیت داشته است تا بتواند به  بهانه آن از دیدگاه خودش  "بازی و بازیگری" نامتعارفی را  روی صحنه  به نمایش بگذارد. او سعی کرده  با " اغراق " و "چندگانگی" پرسوناژی دلبخواهی و بسیار ناهنجار  را به گونه ای مبهم  شکل دهد ؛ سپس برای او  به جای دیالوگ نویسی ، "بد و بیراه نویسی" کند و متعاقبأ به او میدان و فرصت زیادی بدهد که تا می تواند به کمک حرکات و ادای لات ها ، تماشاگران خاصی را خشنود و راضی نگه دارد و البته باید اذعان داشت که  بازیگر مورد نظر ، این نقش را  خیلی خوب و ماهرانه بازی می کند.

 

هیچ کدام ازعوامل اجرائی نمایش به جز "بازیگری " برجسته و  قابل توجه از کار در نیامده است ؛ متن ایراد اساسی دارد، زیرا نه داستانی است ونه موقعیتی مهم، تحلیل شده وساختارمند را به نمایش می گذارد؛ پرسوناژها از جامعه برداشت شده اند و بعد با شاکله اغراق آمیزوغلوشده ای وارد متن شده اند،بی آن که برای  تئاتر و روی صحنه، و نیزدر رایطه با "غایت مندی  ساختاری ومحتوائی متن واجرا، "طراحی نمایشی" شده باشند.

 

طراحی صحنه ونورمعمولی است.میزانسن هابه اقتضاءموضوع و نوع رفتار و حرکات پرسوناژها شکل دهی شده اند . موسیقی متناسب با وضعیت فرهنگی و کوچه  بازاری  بودن پرسوناژها انتخاب شده است . فقط مقوله بازیگری قابل تأمل است که آن هم عملأ درمعرفی ظاهری وحضورمحوری یک پرسوناژ کلیشه ای لات واهل مسکرات و تریاک و ...خلاصه  شده  که  خاصیت و جایگاهی دردنیای نمایش ندارد، اما بازیگرانی که به ترتیب نقش های  پرسوناژ  ناخواهری کمرو و خجالتی  ونیز پرسوناژ دختر کوچک خانواده را بازی می کنند،هردو از لحاظ بازیگری ونقش  از جذابیت و باورپذیری خوبی برخوردارند.

نمایش" سوگواری قبل ازمصیبت " به رغم عنوان بسیار زیبایش که ربطی هم به موضوع ندارد،اجرائی بی ساختارو فاقد هرگونه غایت مندی وجاهت دار، تحلیل روانشناختی و اجتماعی  و نیز عاری از رمزو راز های هنری و نمایشی است.               

 




نظرات کاربران