در حال بارگذاری ...
حسن دولت‌آبادی در نشست نقد نمایش «قصه بخت برگشته» مطرح کرد:

«ابله» را حذف کنید

در جلسه نقد و بررسی نمایش «قصه بخت برگشته» عنوان شد که واژه «ابله» برای کودکان مناسب نیست و بدآموزی دارد و بهتر است این واژه تغییر کند

دوشنبه؛ هشتم شهریورماه دومین برنامه «دوشنبه‌های نقد تئاتر» در سال 1395 برگزار شد. کانون ملی منتقدان این نشست را به نقد و بررسی نمایش «قصه بخت برگشته» نوشته کیومرث قنبری‌آذر و با کارگردانی رحمت امینی اختصاص دادند. در این نشست، سید جواد روشن به‌عنوان کارشناس و مدیر جلسات دوشنبه‌های نقد، منوچهر اکبرلو؛ منتقد و کارشناس تئاتر، رحمت امینی؛ کارگردان نمایش و کیومرث قنبری‌آذر بر روی صحنه حاضر شدند و درمورد نمایش «قصه بخت برگشته» پرداختند. البته برخی از حاضران نیز در این برنامه مشارکت داشتند.

دوشنبه‌های نقد تئاتر احیا می‌شود

در ابتدای این مراسم، سید جواد روشن؛ کارشناس و مدیر این نشست، درباره برنامه «دوشنبه‌های نقد تئاتر» گفت: قرار است دوباره برنامه‌های نقد تئاتر را احیا کنیم. برنامه «دوشنبه‌های نقد تئاتر» سنتی دیرینه است که در کانون ملی منتقدان تئاتر وجود داشته است و ما دور جدید آن را آغاز کرده‌ایم و از این پس به‌صورت منظم جلسات نقدی را با حضور منتقدان، عوامل نمایش و مخاطبان برگزار خواهیم کرد.

«قصه بخت برگشته» هنوز رگه‌هایی از تئاتر بزرگ‌سال دارد

نخستین کسی که صحبت کردن را آغاز کرد، رحمت امینی؛ کارگردان نمایش «قصه بخت برگشته» بود. امینی درمورد این نمایشنامه گفت: «بخت خفته» داستانی معروف است. ابتدا محمدرضا بی‌گناه بر اساس این داستان نمایشنامه «بخت خفته» را نوشت و آن را برای اجرا به تالار هنر ارائه دادم اما مسئولان این تالار کاملا به‌حق به من گفتند که این نمایشنامه برای بزرگ‌سالان مناسب است. ازآنجاکه بی‌گناه در کانادا به سر می‌برد، از کیومرث قمبری‌آذر خواستم که یا متن بی‌گناه را برای اجرای تئاتر برای کودکان تنظیم کند یا متن تازه‌ای بنویسد. درنهایت نگارش نمایشنامه به‌صورت کارگاهی پیش رفت و کیومرث حدود 13 بار پی‌درپی و در خلال تمرینات متن خود را بازنویسی کرد البته هنوز رگه‌هایی از تئاتر بزرگ‌سال در این نمایشنامه وجود دارد.

آموزه‌های غلط صداوسیما و کودکان «بعله» گو!

منوچهر اکبرلو؛ منتقد اصلی برنامه دوشنبه‌های نقد با محوریت «قصه بخت برگشته» گفت: موضوع سرنوشت، موضوعی ازلی است. انسان‌ها از دوران غارنشینی و زمانی که آدم و حوا وجود داشته‌اند، درباره این موضوع فکر کرده‌اند. انسان‌ها همواره از خود می‌پرسند آیا سرنوشت آن‌ها از پیش نوشته شده است یا با اراده آن‌ها این سرنوشت تغییر می‌کند؟ یعنی آیا بخت با اراده انسان‌ها در رابطه است یا همچون جبر جغرافیا که به ناچار در مکانی به دنیا می‌آییم و ... بخت و سرنوشت نیز محتوم است؟ نیاز تمام انسان‌ها از جمله کودکان است که با این موضوع روبه‌رو شوند؛ کودک وقتی تفاوت زندگی خود و دوستش را می‌بیند و یا زمانی که یکی از نزدیکانش فوت می‌کند؛ این سوال‌ها در ذهن او به وجود می‌آیند که آیا این اتفاق‌ها از قبل برای زندگی او نوشته شده است و یا می‌تواند شرایط خود را تغییر دهد.

وی در ادامه افزود: زمانی که قصد داریم مفهومی این‌چنین و تجریدی را به کودکان زیر شش یا هفت سال ارائه کنیم، باید در انتخاب شیوه ارائه‌مان دقت کنیم. دکتر امینی بهتر از من این مسائل را می‌داند چون در یکی از بهترین کتاب‌ها در این حوزه را او نوشته است. کودک مفاهیم تجریدی همچون سرنوشت، زمان، مکان و ... را نمی‌فهمد و برای این‌که این مفاهیم را بشناسد باید برایش با شیوه‌ای ملموس توضیح دهیم.

بخت ناملموس

در ادامه اکبرلو نقدی را به شیوه پرداخت نمایشنامه وارد دانست و گفت: مفهوم تجریدی بخت برای کودکان ملموس نشده بود؛ از یک‌سو وقتی قرار است شخصیت اصلی به داخل غار می‌رود و با بخت مواجه می‌شود، از صحنه خارج می‌شود و قصه‌گو به تنهایی روی صحنه می‌ایستد و با کودکان صحبت می‌کند. این مسئله چندان درست نبود اما در برخورد قصه‌گو و کودکان اتفاقی به مراتب عجیب‌تر شکل می‌گیرد؛ قصه‌گو از کودکان می‌پرسد که آیا می‌دانند بخت چیست و کودکان نیز همان‌طور که از تلویزیون آموخته‌اند، یک‌صدا داد می‌زنند: «بعله!» اتفاق جالب در زمان سوال دوم قصه‌گو اتفاق می‌افتد که می‌پرسد بخت چیست و پاسخ کودکان باز هم بر اساس آموخته‌هایشان از تلویزیون همان «بعله» است! البته یک یا دو کودک درست پاسخ می‌دهند اما مشکل اساسی این است که مفهوم تجریدی بخت برای کودکان ملموس نشده است و قصه‌گو باید خودش از کودکان بپرسد. درحالی‌که باید یک مابه‌ازای مادی از بخت برای کودکان می‌ساختند تا بچه بداند بخت چیست و داستان را پیش ببرند. به‌راحتی می‌شد بخت را به کودکان آموخت. ازآنجاکه قرار بود کودکان پس از دیدن نمایش به این نتیجه برسند که با تلاش می‌توانند بخت را مغلوب کنند، می‌توانستیم فردی کاملا شبیه شخصیت اصلی که به دنبال بخت می‌گردد را به کودکان نشان دهیم که توانسته است در زندگی موفق باشد و این‌گونه این مفهوم را به کودکان ارائه کنیم.

لزوم پرداختن به بحث سرنوشت به‌جای مسائل مربوط به محیط‌زیست

این منتقد تئاتر در ادامه به تغییراتی که در داستان اصلی اعمال شده است اشاره کرد و گفت: در داستان اصلی، در بخش حاکمی که زن است، بحث بر سر امکان تغیر سرنوشت شخصیت اصلی داستان توسط ازدواج کردن او با حاکم است اما در این نمایش زوم بر این بود که یک زن نمی‌تواند حاکم باشد و این مسئله را به چالش کشیده بود. همچنین در بخشی که به ماجرای درخت اشاره می‌شد، به‌جای این‌که زوم بر روی امکان استفاده شخصیت اصلی از جواهرات مدفون باشد، بر روی مسائل محیط‌زیستی تاکید شد. در نتیجه بحث معرفی بخت و آشنا کردن مخاطبان با آن، کاملا به حاشیه رفت. می‌شد اجازه داد در قالب سه ماجرا، بحث بخت و سرنوشت سه‌بار کلنگ بخور تا در ذهن مخاطبان کودک نمایش بیشتر جای بگیرد.

منوچهر اکبرلو ضمن اعلام این مطلب که بهترین متن در حوزه تئاتر کودک کتاب «تئاتر پداکوژیکی» نوشته رحمت امینی است، گفت: «قصه بخت برگشته» نمایش خوبی بود و به همین دلیل توانستیم درباره آن بحث کنیم. یکی از نکات مثبت این اجرا این بود که ارتباط مخاطبان، چه کودکان و چه بزرگ‌سالان با نمایش قطع نشد که در دوران امروز، اتفاق بسیار مهمی است اما مشکل بازیگران نمایش این بود که اصلا از سکوت استفاده نمی‌کردند. تمام نکات مهم در سکوت بروز می‌کنند. این تصور که دیالوگ‌ها را تند تند بگوییم که نمایش از ریتم نیفتد، اشتباه است چون سکوت درست، نمایش را از ریتم نمی‌اندازد. مشکل دیگر بازیگر نقش قصه‌گو این بود که از مجری‌های تلویزیونی الگوبرداری می‌کرد. من در اجرا، عمو قناد را دیدم که این اتفاق منسوخ شده است. متاسفانه بازیگران در نمایش «قصه بخت برگشته» به‌اصطلاح فرهنگ‌سرایی بازی می‌کردند.

به اصل قصه وفادار ماندم

سپس کیومرث قنبری‌آذر؛ نویسنده «قصه بخت برگشته» درمورد این نمایشنامه توضیح داد. قمبری‌آذر بزرگ‌ترین چالش پیش رو خود را این دانست که داستان اصلی اصلا قصه کودکانه‌ای نبود و گفت: تبدیل کردن داستانی که در ذات برای کودک نوشته نشده است به نمایشنامه کودک و اثری که بتواند برای آن‌ها قابل درک باشد، کاری بسیار دشوار بود. از سویی دیگر این داستان تمثیلی است. از ابتدا می‌دانستم که منتقل کردن مفاهیم تجریدی به کودکان کار سختی است اما تصمیم گرفتم تا آنجا که می‌توانم به قصه وفادار بمانم. فکری که به ذهن ما رسید این بود که مفاهیم فاخر و با ارزشی همچون برابری و محیط‌زیست را به‌صورت حواشی اضافه کنیم. از ابتدا نمایشنامه را برای کودکان هشت سال به بالا نوشته بودیم اما بعد از اجرا دیدیدم که کودکان پنج یا شش‌ساله نیز تا حدی با نمایش ارتباط برقرار می‌کنند.

قصه‌ها برای کودکان نوشته نمی‌شوند بلکه برای آن‌ها ساخته می‌شوند

حسن دولت‌آبادی که در میان مخاطبان نشسته بود نیز وارد بحث نقد نمایش «قصه بخت برگشته» شد و گفت: نمایشنامه را نخوانده‌ایم پس بر اساس اجرا در مورد آن صحبت می‌کنیم. من سوالی از دکتر امینی دارم؛ چرا وقتی‌که متن را منظم ندیدید، به کارگاهی نوشته و اجرا شدن متن دل بستید؟ این متن اصلا ایجاز را رعایت نمی‌کند، جایی که نیاز به قطعیت داریم، بخت را نمی‌بینیم و پایان نمایش کاملا رها شده است. شخصیت اصلی، به شیوه هزار و یک شبی طی طریق می‌کند اما در پایان به هیچ‌چیز نمی‌رسد. بسیاری از مسائل اضافی هستند و می‌شود آن‌ها را حذف کرد اما در عین حال چیزی که باید وجود داشته باشد را در نمایش نمی‌بینیم. از سویی دیگر این نمایش برای کودکان بدآموزی دارد؛ ما در اثر بارها واژه «ابله» را می‌شنویم. به نظر من این واژه باید تغییر کند.

وی در ادامه افزود: اصلا قبول ندارم که نمی‌توان متون ثقیل را برای کودکان آداپته کرد. شاید یکی از بهترین نمونه‌ها انیمیشن «شیر شاه» باشد. این انیمیشن بر اساس نمایشنامه «هملت» اثر شکسپیر ساخته شده است که یک تراژدی خون‌بار و دیدن آن برای کودکان غدغن است. اساسا قصه‌ها برای کودکان نوشته نمی‌شوند بلکه برای آن‌ها ساخته می‌شوند.

قصه‌گو اعتماد را از کودکان می‌گیرد

حامد زحمت‌کش که در این مراسم حضور داشت در مورد بازیگران نمایش «قصه بخت برگشته» گفت: به‌عنوان یک بازیگر، این شکل اجرای تئاتر برای کودکان برای من برخورنده بود. در وهله نخست باید به این نکته توجه کنیم که چهره بازیگر نقش قصه‌گو، شبیه شل سیلور استاین یا همان عمو شلبی خودمان بود. این شخصیت برای کودکان و بزرگ‌سالان شناخته شده بود و می‌توانست در این نمایش راه‌گشا باشد اما کاراکتر خسته بود و بیشتر به مجریان تلویزیونی شبیه بود تا عمو شلبی! از سویی دیگر وقتی قصه‌گو از کودکان می‌پرسد بخت یعنی چه، دو کودک یا با کمک خانواده‌شان یا بر اساس دانش خودشان پاسخ درست می‌دهند اما قصه‌گو آن‌ها را رها می‌کند و به‌سراغ کار خود می‌رود. این اقدام قصه‌گو سبب می‌شود کودکان دیگر به او اعتماد نداشته باشند. گویا برای قصه‌گو دیالوگ خاصی نوشته شده است و او بر همین اساس پیش می‌رود.

اجرای متون جدی برای کودکان لازم است

جواد انصافی؛ یکی دیگر از هنرمندان حاضر در جلسه نقد نمایش «قصه بخت برگشته» در مورد این نمایش گفت: این‌که بر اساس متون جدی برای کودکان اثر ساخته شود، اتفاق بسیار خوب و لازمی است چون کودکان باید از امروز ذهنشان را آماده کنند اما باید در این زمینه دقت کرد. پیشنهاد می‌کنم کلمه «ابله» را از نمایش حذف کنید.

نگاه به تئاتر کودک کلیشه‌ای است

دومین نشست دوشنبه‌های نقد تئاتر با صحبت‌های رحمت امینی پایان یافت. امینی ضمن ابراز خشنودی از بحث‌هایی که در این مراسم مطرح شد، گفت: آگاهانه از فرم و شرایط تئاتر کودک گریختم. دکور را تا آنجا که میسر بود متفاوت انتخاب کردم تا به قول حاجی‌یوسفی جور دیگری به تئاتر کودک نگاه کنم. نکته جالبی در این نشست وجود داشت؛ منتقدان در زمانی که نقد می‌کنند، کلیشه‌ها را می‌شکنند اما به کودک نگاه کلیشه‌ای دارند. درباره ارتباط برقرار کردن کودکان با نمایش «قصه بخت برگشته» باید خاطره‌ای را تعریف کنم. چندی پیش همین نمایش را فقط برای مهدکودک‌ها در فرهنگ‌سرای ارسباران اجرا کردم و در آن اجرا، فقط کودکان حضور داشتند. استقبال کودکان از این نمایش و ارتباطی که با اثر برقرار کردند، بسیار خوب بود. مشکل من و شما این است که فکر می‌کنیم کودکان را می‌شناسیم اما من همواره به این نتیجه می‌رسم که تا شناختن کودکان فاصله بسیار زیادی دارم.




مطالب مرتبط

امیرحسین انصافی مطرح کرد

حضور متفاوت عمو نوروز با استفاده از هوش مصنوعی در تئاتر
امیرحسین انصافی مطرح کرد

حضور متفاوت عمو نوروز با استفاده از هوش مصنوعی در تئاتر

امیرحسین انصافی نویسنده و کارگردان نمایش «هر روز نوروزه» می‌گوید پدر (جواد انصافی) به‌عنوان شخصیت عمو نوروز در نمایش بسیار تاثیرگذار است. نوع تیپی که او در این اجرا دارد با همه اجراهایی که تاکنون داشته‌ است، متفاوت است و به صورت فیزیکی در این نمایش حضور ندارد بلکه با کمک هوش ...

|

«شهر طلا» در جم سنتر دیدنی می‌شود

«شهر طلا» در جم سنتر دیدنی می‌شود

به گزارش ایران تئاتر، نمایش «شهر طلا» با طراحی، نویسندگی و کارگردانی حامد زحمتکش سه روز پایانی هر هفته ساعت ۱۸ در سالن آمفی‌تئاتر جم سنتر تا ۲۷ اسفند روی صحنه می‌رود. «شهر طلا» بر ...

|

نظرات کاربران