کارگردان نمایش «نبرد گالیله» در گفتوگو با ایران تئاتر:
مولوی در امر تبلیغات ضعیف است - منتظر اثری دیگر از برشت باشید
مسعود حبیبی؛ کارگردان نمایش «نبرد گالیله» ضمن ابراز نارضایتی از تیم تبلیغات مولوی از اجرای اثر دیگری از برشت خبر داد
مسعود طیبی؛ کارگردان نمایش «نبرد گالیله» که این روزها در سالن بزرگ تالار مولوی روی صحنه است، درباره این اثر گفت: این نمایش بر اساس داستان «زندگی گالیله» اثر برشت نوشته شده است. گالیله قصد دارد کشفیاتش را ارائه کند اما به طرزی باور نکردنی فضای خرافاتی جامعه در برابرش مقاومت میکند و اجازه نمیدهد این اتفاق بیفتد و درنتیجه جنگی میان علم و جهالت درمیگیرد و متاسفانه گالیله در این نبرد مغلوب میشود.
وی در ادامه افزود: برای برشت مهم نبوده است که برای زندگی گالیله چه اتفاقی افتاده است چون بسیاری از شخصیتهایی که وارد داستان برشت شدهاند، اصلا وجود خارجی ندارند. بیشترذ ماهیت اتفاق برای برشت مد نظر بود اما خط اصلی زندگی گالیله در این داستان حفظ شده است.
کارگردان نمایش «نبرد گالیله» درباره پروسه آمادهسازی این اثر گفت: حدود 16 ماه برای تولید این نمایش زمان صرف شده است. بهمنماه 93 و پس از اتمام سیوسومین جشنواره تئاتر فجر، تمرینات ما شروع شد و تا بیستوپنجم مردادماه 95، که روی صحنه رفتیم، این تمرینات ادامه یافت. «نبرد گالیله» محصول کارگاه بود؛ بعد از سیوسومین جشنواره تئاتر فجر که من نمایش «پپرونی» را در تالار چهارسو اجرا کردم، به این نتیجه رسیدم که باید تغییراتی را در روند کاری خودم ایجاد کنم و تصمیم گرفتم از دل کارگاهی که با حضور بچههای بسیار پرانرژی و جوان داشتیم، محصولی را آماده کنیم. در طول این کارگاه، نمایش بسیار دستخوش تغییر شد. درنتیجه متن اصلی با نمایشی که روی صحنه بردیم بسیار متفاوت شد و به همین دلیل نام کار را نیز از «زندگی گالیله» به «نبرد گالیله» تغییر دادیم. روند تمرینات بر اساس مقوله سارتر تمرینات گرتوفسکی؛ حداکثر انرژی قبل از رها شدن، روند سکوت، عمل، عکسالعمل، روند انرژی؛ دریافت و دادن انرژی به بازیگر متقابل بود. در این روند دیگر حس تقریبا کاربردی ندارد و اتفاقها بر اساس همان سکوت، عمل، عکسالعمل رخ میدهد. ما تمرینات بئدنی بسیار سنگینی را با بچهها پشت سر گذاشتیم. نمیگویم که صد در صد موفق بودهایم چون بازیگری مقولهای زمانبر است و نمیتوان از افرادی که 16 ماه پیش کارشان را شورع کردهاند توقع داشت در این مدت واقعا متحول شوند اما تمرینات را بچهها پیگیرانه انجام دادند.
وی در ادامه افزود: در این مدت محدودیتهای بسیار زیادی را برای آنها در نظر گرفتم؛ مثلا مسافرت نروندف مهمانی نروند، انجام دادن بسیاری از کارها برای آنها غدغن بود. تمرینات ما روز تعطیل و غیر تعطیل نمیشناخت و حتی در زمان عید نوروز هم ما تمرین داشتیم. حتی زمانیکه بچهها اقوام نزدیک خود را از دست میدادند هم باز سر تمرینات حاضر میشدند و این پروسه ادامه داشت. بر اساس قابلیتهای بچهها متن تغسییر کرد و دراماتورژی اتفاق افتاد و کار به فضای کنون خود رسید. در ابتدا کار بسیار طولانی بود اما زمانش تقریبا نصف شد و به حدود 100 دقیقه رسید؛ در پروسه تمرین بسیاری از شخصیتها در هم تلفیق شدند. پنج شخصیت با یکدیگر تلفیق شدند و از دل آنها، شخصیت پریوری بیرون آمد. ابعادی از شخصیت گالیله که در داستان برشت وجود داشت حذف شد و نکات دیگری به این شخصیت افزوده شد. مبنای کار ما بر اساس کار بدنی بود و پس از مدتی موسیقی توسط میثم شبیری به کار ما اضافه شد که بسیار بر روند این اثر تاثیر گذاشت. از همه این اتفاقها ممهتر، طراحی صحنه توسط سعید حسنلو بر اساس فضای کارگاهی شکل گرفت. در بسیاری از مواقع حسنلو بر اساس فرمهای بدنی بچهها یکسری اشکال را میساخت. درواقع بر اساس فرمهای بدنی ما به طراحی صحنه مدور خودمان که سه رمپ با اختلاف سطحهای متفاوت است رسیدیم.
طیبی ضمن اعلام این مطلب که «نبرد گالیله» کاملا به گروه اجرایی آن تعلق دارد، گفت: بسیاری از من پرسیدند که آیا به متن وفادار بودهام یا خیر، اسخ من این است که بله وفادار بودم؛ من حرفی که برشت میزند و من هم با آن حرف همراه شدهام، کاملا نگاه داشته شده است و کار تغییرات تکنیکی پیدا کرده است نه تاکتیکی. کاملا به فضایی که برشت میخواست انتقال بدهد وفادار بودهام، هستم و خواهم بود. به کار برشت وفادار بودهام اما شخصیتها را خود بازیگران و در پروسه تمرین خلق کردهاند.
این مدرس تئاتر ضمن اعلام این نکته که پرونده «نبرد گالیله» در تالار مولوی بسته نمیشود، گفت: من تجربهای طولانی در اجرای تئاتر در تالار مولوی دارم، نخستین کارم؛ «خوان هشتم» را سال 82 در این تالار اجرا کردم و بهغیر از دو یا سه نمایش، باقی آثارم را در این تالار اجرا کردهام اما اینبار اتفاقهای خوبی برای تئاتر من رخ نداد. از یکسو تعداد اجراها در این سالن بسیار کم است؛ برای نمایش من 19 اجرا را در نظر گرفتهاند که بسیار اندک است. با این حجم از اجرای تئاتر در تهران، فقط حدود 15 روز طول میکشد که مخاطبان از اجرا رفتن یک نمایش باخبر شوند و تصمیم بگیرند برای دیدن آن بیایند. من از میزان استقبال راضی هستم و مخاطبان نیز از نمایش راضی هستند اما این روزها همه استرس دارند که نمایششان با استقبال مخاطبان مواجه نشود
وی در ادامه افزود: این مسئله بهنوعی به دغدغه تمام کارگردانها تبذدیل شده است. شرایط در تالار مولوی کمی حادتر است چوئن این تالار اساسا تبلیغاتی برای آثار روی صحنه نمیکند. مدیر تالار بسیار برای شکلگیری سالن بسیار تلاش کرده است اما در بعد تبلیغات ضعیف هستند و چندان توجهی به این بخش نمیشود. همواره دیدهام روابطعمومی سالن از خبرنگاران دعوت میکند که به تالار بیایند و نمایش را ببینند اما مولوی به دلیل کمبود پرسنل، اصلا در این بخش و دیگر بخشهای تبلیغات ورود نمیکند. از همین رو تصمیم دارم نمایشی که با زحمت فراوان بچههای تئاتر و 16 ماه تمرین تولید شده است را به سالن دیگری ببرم.
این هنرمند عرصه تئاتر درمورد برنامههای آینده خود، گفت: همانطور که گفتم ابتدا برای اجرای دوباره نمایش «نبرد گالیله» برنامهریزی میکنم و سپی قصد دارم در فضای برش باقی بمانم؛ تصمیم دارم نمایشنامه «ترس و نفرت رایش سوم» را اجرا کنم.