در حال بارگذاری ...
گفت وگو با پیام لاریان نویسنده و کارگردان نمایش پرسه های موازی

فرهنگ جنوب با زار و اجنه در هم آمیخته است

حرف و آدم های نمایش پرسه های موازی به شدت امروزی است .دنیای نمایش های لاریان سرشار از خشونت فرو خفته ای است که در جاهایی بالفعل و منجربه اکت فیریکی می شود .

دیدن نمایش هایی از جنس پرسه های موازی در مواقعی که حال آدم خوب نباشد می تواند حسابی یقه گیری کند و در حین دیدن اجرا با اجزاء کار که به دقت در کنار هم چیده شده اند، می شود ارتباط برقرار کرد. حرف و آدم های نمایش پرسه های موازی به شدت امروزی است .دنیای نمایش های لاریان سرشار از خشونت فرو خفته ای است که در جاهایی بالفعل و منجربه اکت فیریکی می شود .

لاریان در سال های اخیر با همکاری با بزرگانی نظیر ابراهیم حاتمی کیا در نقش یک بادیگارد کم حرف، عمل گرا و به شدت اواخر دهه پنجاهی بازی در سکوت موثری در کنار فریبرز عرب نیا انجام  داد. اجرای دوسال قبل نمایش بالستیک خشونت او هم روایتی رئالیستی از یک رابطه مثلتی شکل طبقه فرو دست جامعه است.  پیام لاریان هنرمند خونگرم جنوبی تئاتر کشورمان بابازی در نمایش "آیات" به کارگردانی مرحوم "نعمت اله لاریان"در شهر اهواز، فعالیت جدی کاری خودش  را آغاز کرد .بازی در نمایش "پشت پلکهای عروسک" به کارگردانی "داریوش ثمر"، شیراز، بندرعباس، نویسنده و آهنگساز نمایش کودک "تو این چیه؟" به کارگردانی "مجتبی فلاحی"، شیراز،با زی در نمایش "دو دلقک و نصفی" به کارگردانی "غلامرضا سلیمان تاش"، تهران، نویسنده و کارگردان نمایش "گزارش بازگشت"، تهران، سالن اصلی تئاتر مولوی، کارگردانی نمایش امپریسون جیغ بنفش و بالستیک خشونت از جمله کارهای مهم کارنامه کاری لاریان هستند. لاریان جوایز زیادی به عوان بازیگر،ویسنده وکارگردان برگزیده از جشنواره های  مناطق فجر و جشنواره تئاتر دانشگاهی به دست آورده است. او این روزها نمایش پرسه های موازی را روی صحنه برده است. عوامل این نمایش عبارتند از : بازیگران الهام نامی، آسو بهاری و بهروز خرم ، تهیه کننده: سجاد افشاریان، طراح صحنه و نور: سعید حسنلو، مدیر پروژه: سعید زارعی، گروه کارگردانی: مجتبی کاتوزیان، نرگس نره ای، برنامه ریز: رحیم علی بالایی، موسیقی و طراحی صدا: فربد مائین، صدابردار: رامتین شعبانیان،  نمایش  پرسه های موازی هرشب راس ساعت ۲۰:۳۰ در تالار مولوی روی صحنه می رود. بالاریان در باره اجرای نمایشش گفت وگویی انجام داده ایم.

 

آیا نمایش پرسه های موازی یک تریلر روانشناسانه محسوب می شود؟

نمایشم یک تریلر روانشناسانه است . معمولا روان شناس قضاوت می کند، اما دوست ندارم قضاوتی داشته باشم .یکی از معضلاتی که همیشه وجود دارد این است که موقعی قضاوتی انجام نمی دهید محکوم می شوید و انگشت اتهام به سوی شما گرفته می شود که جهت گیری دارید. 8سال بود که  نمایش مجال اجرا را نداشت.. زیرا اعتقاد داشتند من در نمایش جهت گیری دارم و در نمایشم مروج خودکشی دست جمعی هستم و در ضمن خودکشی را هم  تقیبح هم نمی کنم.

 

بیشتر در نمایشتان مثل یک ناظر بی طرف بخشی از زندگی سه تا آدم را روایت کردید؟

من نمی توانم  قصاوت وجهت گیری کنم .خوب و بد شخصیتهای نمایشم را نمی دانم .سعی کردم قصه ای را درباره این سه تا آدم تعریف کنم.

 

 رئالیستی هم این روایت را انجام ندادید؟

 بله، برای اینکه به کسی برنخورد .تلاش کردم ساختار نمایشم را ببرم به سمت فرم ومورد  مواخذه قرار نگیرم.

 

 دلیل انتخاب روایت غیر خطی به این دلیل بود که دچار دردسر نشوید؟

مجبور بودم. موقعی که متن پرسه های موازی را می نوشتم. فکر می کردم که از ساختار رئالیستی استفاده کنم . سه نفر درخانه ای نشسته اند و برای خودکشی تصمیم می گیرند. اگر می خواستم چنین موضوعی را رئالیستی روایت کنم. اجرا آنقدر تلخ می شود که شاید متهم می شدم به جهت گیری و اینکه خودکشی را تقیبح نمی کنم و مروجش هستم.. بنابراین به سراغ فرم رفتم. تمام نمایش نامه هایم رئالیستی هستند.

 

حضور جن و زار ودر ساختار نمایش هم به دلیل فاصله گرفتن از ساختار رئال  بود؟

بچه جنوبم و در آنجا جن و اجنه فت و فراوان است . درآنجا پراز زار و دیوانگی ها و روان پریشی هایی است که از دریا سرمنشا می گیرد و در همه نوشته هایم ردی از این مسئله دیده می شود .شاید تماشاگر تهران زیاد با این قضیه اخت نباشد. اما من نمی توانم از این جن ها و زار فرار کنم.

 

با فریبا ، علی رضا و مانی حس سمپاتی زیادی دارید؟

اینها را براساس شخصیتهای واقعی نوشته ام. در تحقیقاتی که از بیمارستان های روانی داشتم. به مستنداتی برخورد که این سه شخصیت به صورت واقعی در کلاس های روان درمانی حضور داشتند . بنابراین جاهایی فکت واقعی ارائه کردم و کار به سمت تئاتر مستند رفت. که خیلی با آن مخالفت شد. موقعی که شما مطرح می کنید می خواهید نمایشی در باره خودکشی و یا آسیب شناسیش  اجرا کنید مورد چالش جدی قرار می گیرید و انگاری حرف زدن از خودکشی جزو تابوها است. در پروسه تحیق درباره این شخصیتهای واقعی فهمیدم که چقدر عجیب و غریبند . آدم هایی که چندبار مرتکب خودکشی شده اند. به نظر من خودکشی عمل بسیار احمقانه ای است و هیچ چیزی بالاتر از زندگی نیست.

 

 کمتر به بک گراند و زندگی خانوادگی سه شخصیت نمایش پرداختید؟

این سه شخصیت هر کدامشان چیزی از گذشته شان تعریف می کنند . یکی داستان روابطه اش را با دوستش تعریف می کند که او را کشته است. دومی تعریف می کند با پسری آشنا شده که مراسم زار برگزار می کند . سومی هم از اولین تجربه خودکشیش صحبت می کند . تاش های از زندگی اینها در نمایش دیده می شود و خیلی نخواستم به دنبال هویتشان باشم. از این تاش به برخی از اعمال اینها پی می بریم . به طور مثال اینکه علی رضا بی خودی خودکشی کرده است. علی رضا آدم پپگیری نیست و در لحظه زندگی می کند .

 

 جنس این سه شخصیت را در جامعه زیاد می بینیم؟

بله، به خصوص که امروزه ایدئولوژی از بین رفته است ، آدم ها در لحظه زندگی می کنند وفاقد آرمان هستند.همه ماها در لحظه تصمیم می گیریم و اقدام لازم را انجام می دهیم. من نشسته ام توی خونه و یکهو تصمیم می گیرم تئاتر کار کنم.تیر ماه امسال نمی دانستم که قصد اجرای پرسه های موازی را دارم. با خودم فکر کردم که چرا این اثر 8 سال است که منتظر اجرا شدن است.و فکر کردم تلاشی کنم که آیا می توانم نمایش را روی صحنه بیرم. در زندگی عادی هم تو صبح نمی دانی تا ظهر چه کارهایی می کنی و موقعی که برنامه ریزی می کنید ، همه چیز خراب می شود .

 

گفت وگو از احمد محمد اسماعیلی




نظرات کاربران