در حال بارگذاری ...
یادداشتی بر نمایش فصل بهارنارنج نوشته محمود ناظری به کارگردانی غلامرضا عربی

عاشقانه ای روان و تاثیرگذار

سید علی تدین صدوقی: نمایش فصل  بهار نارنج یک ملودرام عاشقانه است که تو را با خود همراه می کند. عشقی ساده و پاک به پاکی گل های شکوفه های بهار نارنج.

دختری عاشق پسر همسایه می شود. پسر همسایه نیز عاشق اوست. علاقه وعشقی پاک بین این دو در می گیرد. دختر به خواستگارهایش جواب منفی می دهد. پسر به سربازی می رود. او توسط دوستش برای دختر نامه می نویسد. پسر به جبهه اعزام می شود. دختر به  خواستگار پولدارش که پسر یک طلا فروش است جواب رد می دهد و منتظر نامه پسر که اکنون در منطقه بسر می برد  می ماند. در نهایت پسر باز می گردد اما چشمانش را در دفاع از میهن از دست داده است.

نمایش روان و بدون پیچدگی های معمول و ادا و اطوار آرام و نرم  به پیش می رود، بدون اضافه گویی و با ریتمی مناسب. به لحاظ اجرایی نیز متن در قالب اجرایی مدرن شکل گرفته است که از عناصر نمایش های ایرانی در آن استفاده شده است.

بازیگران دور یک سکوی مربع مستطیل نشسته اند و هر کدام  که هنگام بازیش می شود بلند شده و بر اساس حرکات و میزانی که دارند نقششان را به خوبی ایفا می کنند. بازی هایی خوب روان، خوش ریتم و بدون تپق بدنی و بیانی و در راستای کار. لحظات طنز نمایش هم که توسط خواستگار پولدار اجرا می شود به خوبی از آب در آمده است.

نمایش آن قدر تو را درگیر خود می کند که نمی فهمی تمام هشت بازیگر نمایش نابینا و ازهنرمندان روشندل تئاتر هستند. و زمانی که این را متوجه می شوی بر جایت میخکوب می گردی و نمی دانی چه کنی. نمایش آن قدر خوب بوده که توانسته اشک های تو را سرازیر کند و حالا که فهمیده ای خالقان این اثر تمامی از هنرمندان روشندل هستند بیشتر تحت تاثیر قرار می گیری واین قدرت و قابلیت تئاتر این هنر ارزنده را می رساند که می تواند چنین هنرمندان روشندلی را در خود بپروراند. و این هنرمندان  تو را این چنین تحت تاثیر قرار دهند  این را  به این دلیل نمی گویم که انها روشندل هستند، نه، به این دلیل که واقعا کارشان را خوب انجام داده و می دانند چه می کنند و مسلط هستند.

بازیگران آن قدر روان و با حس بازی می کردند که کسی متوجه روشندل بودن آنان نمی شد و البته این به استعداد آنها و زحمات کارگردانشان غلامرضا عربی و دستیارانش نیز باز می گردد، که در حداقل بیست ماه به صورت مدام و روزی هشت ساعت تمرین توانسته اند این نمایش را به روی صحنه ببرند و متاسفانه از سوی مسئولین ذی ربط کمک های چندانی به این گروه نشده است. غلامرضا عربی به همراه گروهش کار دشواری را به انجام رسانده اند و این هنرمندان روشندل در اجرا طوری عمل کردند که هیچ تفاوتی به لحاظ تئاتری با کارهای افراد وهنرمندان بینا ندارند و حتی در جاهایی هم بهتر و حرفه ای تر عمل کرده اند و باید از این گروه به لحاظ مادی و معنوی حمایت های لازم و کافی از سوی مسئولین تئاتر و مسئولین بهزیستی بعمل اید. این در صورتی است که آنها یک کار ارزشی و دفاع مقدسی را روی صحنه برده اند که بودجه های خاص در خصوص حمایت از این نمایش ها از سوی مسئولان در نظر گرفته شده که باید به این گروه و با توجه به شرایط خاصی که دارند وبه تبع همین شرایط هزینه هایشان نیز چند برابراست تعلق بگیرد، چرا این گروه را جهت شرکت در جشنواره های مختلف داخلی و بخصوص خارجی حمایت نمی کنند؟

این گروه می تواند نماینده قابلی برای ایران در خصوص تئاتر و تئاتردرمانی در فستیوال های خارجی باشد. کشورهای دیگر چنین گروه هایی را مورد حمایت صدرصد قرار می دهند چرا ما نمی توانیم مانند آنها از گروه هایی این چنین که امید به زندگی را در نزد این بخش از افراد و ایضاً افراد سالم جامعه صد چندان می کند حمایت های کافی، وافی ولازم را بعمل آوریم. در نهایت باید گفت نمایش فصل بهار نارنج همه مخاطبان خود را تحت تاثیر قرار داد.

به گروه که آن قدر دراماتیک و خوب نمایش را به اجرا درآوردند و بازی های قابل باوری را ارائه نمودند و به نویسنده محمود ناظری و کارگردان غلامرضا عربی و گروه کارگردانی و دستیاران خسته نباشید گفته، امید که با قوت و قدرت و انرژی هرچه تمام تر به کارشان و به تاتر ادامه دهند و ما شاهد کارهای متفاوتی از این گروه خوب تئاتری باشیم .

 

 

 




مطالب مرتبط

نظرات کاربران