در حال بارگذاری ...
گفت وگو با فرهاد امینی دراماتورژ نمایش سردار

هرشب اجرا مثل یک منتقد نمایش را نگاه می کنم

نمایش سردار اثرجدید نادر برهانی مرند با نگاهی تازه به جنگ وآدم هایی که سال ها درگیرش یوده اند ، پردازشی متفاوت دارد .

دراین نمایش فرهاد امینی به عنوان دراماتورژ در کنار نادر برهانی مرند در بحث نمایش نامه حضور دارد. این نمایش که از جمله آثار پر مخاطب آخرین دوره جشنواره رضوی بوده با نقش آفرینی هنرمندانی چون: هدایت هاشمی، نسیم ادبی، احمد کاوری، میرطاهر مظلومی، فریدون محرابی، سید علی صالحی، ناهید مسلمی و حسین پاکدل هر شب در ساعت 19:30 از 4 مهر در سالن اصلی تئاتر شهر بر روی صحنه رفته است. دیگر عوامل تولید نمایش سردار عبارتند از: مجری طرح: هادی عامل ، طراح صحنه:سعید حسنلو، موسیقی: ابراهیم اثباتی، طراح لباس:فرزانه عاقلی، ، مدیر تولید:امین رهبر،مشاور امور هنری: وحید لک،حجت علیخانی، مدیر اجرایی:حسن عابدی، برنامه ریز: فرهاد امینی، دستیار اول کارگردان: امین رهبر، دستیار دوم کارگردان: فرشته قاسم‌پور، مدیر صحنه: محمد صمدی، منشی صحنه: مونا عباسی، طراح پوستر و بوروشور: وحید میثاقی، طراح گریم: ماریا حاجی‌ها ، طراح نور: بابک شاه علیزادگان، گروه رسانه و تبلیغات: مارال دوستی، محمدرضا ایمانیان (پرانتز باز)، عکاس: امیر خدامی، مهدیه خالقیان، محمدرضا کریمی، ساخت تیزر: نیما اقلیما، مسئول گیشه و رزور: فرشته قاسم‌پور. با فرهاد امینی در باره بحث دراماتورژی متن نمایش نامه سردار و تعاریف دراماتورژی گفت وگویی انجام داده ایم.

 

اغلب مخاطب دراماتورژی را در قبال متن های خارجی به یاد دارند. دراماتورژی یک  متن ایرانی چه ویژگی هایی دارد؟

سین سوال ، سوالی خیلی از دوستان هم هست و معمولا در فضای اقتباس و یا آداپته کردن دراماتورژی تعریف شده است. اما دراماتورژی حضور گسترده تری از این دارد وهنوز به مفهوم رایجش وارد تئاتر ایران نشده است وبه طور حتم تا سال های آتی به دلیل روالی که در تئاتر اروپا و امریکای شمالی طی می شود، اگر به آن توجهی نداشته باشیم جای خالیش را در تئاتر ایران احساس خواهیم کرد. از ده سال پیش دراماتورژی به عنوان یک فرایند در تئاتر و به عنوان یک کرسی در دانشگاههای اروپایی تدریس می شود و دراماتورژی یکی از مشاغل شناخته شده کمپانی های تئاتری است و به همین دلیل  دراماتورژی به معانی تبدیل کردن یک نمایش نامه نوشته ویا کم و زیاد کردنش برای اجرا نیست. در این حوزه کتاب های زیادی هم در ایران به چاپ رسیده است.

 

 در نمایش سردار در بحث دراماتورژی چگونه عمل کردید؟

نمایش سردار دومین تجربه من به عنوان دراماتورژ است و اولین تجربه ام نمایش درخواب دیگران بود .فرایندی که من و نادر برهانی مرند طی می کنیم به شیوه علمی است .این کار با همراهی من در حین نوشتن آغاز می شود. درپروسه نوشتن موقعی که ایده ای در ذهن نادر برهانی مرندشکل می گیرد ، با من به مشاوره قرار می دهند تا بتوانیم نظام و وحدت رویه متن را حفظ شود . در این وضعیت من پیشنهاداتم را مطرح می کنم . درنهایت ایشان نویسنده هستند و تصمیم نهایی را می گیرند .نوشتن یک نمایش نامه کار هنرمندانه و آرستیتکی است . کاری که من به عنوان یک شاگرد در کنار نادر برهانی مرند توانسته ام انجام بدهم این است که ذهن آرستیتک ایشان را کمک کنم. به طور مثال ما قرار این متن را برای اجرا در فلان سالن آماده کنیم و من متذکر می شوم فلان بخش نمایش نامه ممکن است در این سالن جواب ندهد و یا در این موقعیت زمانی کار می کنیم ودرسال 95 یک سری رویدادها را پشت سر گذاشته ای مو یک سری رویداد را پیش رو داریم و چیزهایی از این جنس .  معتقدم فرایند دراماتورژی همیشه می تواند کمک کند به یک نویسنده تا کارش را مناسب ترعرصه کند.

 

این حضور دراماتورژ آیا در بحث اجرا هم ادامه دارد؟

 بله، دراماتورژ همچنان حضور دارد و سعی می کند اگر تحلیلی قبلا وجود داشته است به نویسنده و کارگردان گوشزد کند و همچنان نقش مشاوره را حفظ می کند . که البته این مشاوره یک جور دستیار هم محسوب می شود .

 

آیا درشب هایی که از اجرا گذشته است .بر اساس واکنش های مخاطبان تغییراتی در نمایش انجام شده است؟

اصولا دراماتورژ وظیفه یک منتقد همزمان اجرا را دارد .کسی که درون گروه است و نقدش را به کارگردان منتقل می کند و یک معتمد کارگردان در این فرآیند است که واکنش های تماشاگران را درست به کارگردان منتقل می کند.هر اثر هنری سوای مباحث زیبا شناسانه اش یک کالای فرهنگی است و این کالای فرهنگی گفتمان ها ، تفاسیر و نقدهای مختلف را باخودش دارد و می تواند باعث جهت دهی هایی بشود. یکی از کارهایی که دراماتورژ می تواند انجام بدهد این است که همزمان این مسائل را رصد و واکاوی کند و به کارگردان گوشزد کند اگر به فلان مسیر برود ، این معنی از کارش متبادر  خواهد شد.

 

نحو واکنش مخاطب را به شیوه روایی سیالیت در ساختار نمایش را چگونه دیدید؟

 من هر شب اجرا در بین تماشاگران اجرا را می بینم . یکی از مسائلی که در سردار وجود دارد و من آن را دوست دارم ، استفاده هنرمندانه از سیالیت در زمان و مکان است وکارگردان فقط از آن به عنوان ابزار کشف و یا ایده استفاده نکرده است. زیرا آن مفهوم و فرم را در پیچ وتاب قصه ارائه می کند. مفتقدم قصه سردار به جز این فضای سیالیت زمانی به شیوه دیگری قابل اجرا نبود و گفتمان واقعی اثر در این پروسه خودش را نشان می دهد . در طراحی نور هم شاهد قاعده و اسلوب هدفمندی هستیم. از شب سوم اجرای نمایش کارگردان طراحی نور را در صحنه پایانی تغییراتی داد و نور براساس این ایده تغییر پیدا کرد که مخاطب شاهد آتمسفر یک مکانی باشد که تقریبا اهمیتش را از دست داده است و بدل به جایی شده است که دیگر موقعیتش اهمیتی ندارد. بنابراین در یک ساحت قدسی قرار گرفته است و از حالت زمینی فاصله گرفته است. کارگردان در سرتاسر اثر نشانه گذاری هایی انجام داده که مثلا اینجا شهر مشهد است و این آدم ، آدم مذهبی و معتدی است و غیره .

 

آیا در نمایش نشانه هایی از رئالیست جادویی قابل بازخوانی است؟

اگر منظور استفاده از عناصررئالیستیک مادی در یک یک فضای غیر مادی و پیوند خورده با ناخوآدگاه ذهن مخاطب است و آن کاری که در شکل کامل ترش در امریکای جنوبی رخ می دهد و مارکز به وجودش آورده است.یک جورهایی در نمایش سردار ساختار رئالیسم جادویی وجود دارد . تاکید می کنم یک سری از سبک ها و شیوه ها ی نوشتاری وجود دارد که مال بوم و منطقه خاصی است و قفارغ از آن منطقه باید در باز تعریفش کار کنیم واول بازتعریف بومی از آن ارائه کنیم.اصلا خود مارکز هم اذعان دارد رئالیست جادویی را از آثار ایرانی وام گرفته است.

 

 گفت وگو از احمد محمد اسماعیلی




مطالب مرتبط

نظرات کاربران