جوان نیلوفری پاش روی زمین نیست

پاکدل در تئاتر نقش های مختلفی مثل جوان روشنفکر ، غریبه مرموز و خشن و راسکولینکف معروف رمان داستایسفکی را بازی کرده است و بتدریج جذب بازی و کارگردانی دنیای سینما و تلویزیون هم شد. او  در سال ۱۳۷۸ با فیلم سینمایی آبی وارد عرصه سینما شد و کارگردانی فیلم کوتاه رقص مردان روی شیب در سال 1382 انجام داد. پاکدل علاوه بر سینما و تلویزیون، در عرصه موسیقی نیز یک آلبوم بنام “در انعکاس کوچه‌های خیس” منتشر کرده است. مهدی پاکدل سابقه طراحی و اجرای ده ها پوستر تئاتر را دارد. جنبش انفیه در کلکته – به کارگردانی سیروس شاملو، ریچارد سوم – به کارگردانی داوود رشیدی، سیاها – به کارگردانی حامد محمد طاهری ، دیر راهبان – به کارگردانی فرهاد مهندس پور، همسایه آقا به کارگردانی حسین کیانی، خشکسالی و دروغ و ماچیسمو– به کارگردانی محمد یعقوبی، بی شیر و شکر – به کارگردانی مهرداد ضیایی و حمید امجد، قهوه تلخ – به کارگردانی شبنم طلوعی، امر ملوکانه – به کارگردانی حسین پاکدل، دایره زنگی به کارگردانی پریسا بخت آور، محمد(ص") به کارگردانی مجید مجیدی  ،مصائب دوشیزه ، اولین شب آرامش و کیمیا به ایفای نقش پرداخته است و در سال 93 اولین فیلم بلند سینمایش فردا را ساخت. نمایش افسون معبد سوخته نوشته نغمه ثمینی و به کارگردانی کیومرث مرادی کاری از کمپانی تئاتر امید ایران است . این نمایش سال ۱۳۷۹ در جشنواره بین المللی تئاتر فجر شرکت کرد که جایزه بهترین کارگردانی به کیومرث مرادی، بهترین نمایشنامه به نغمه ثمینی و بهترین بازیگری زن به پانته آ بهرام رسید.در افسون معبد سوخته  پانته آ بهرام، حمیدرضا آذرنگ و مهدی پاکدل بازیگران و پیام فروتن طراح صحنه، سارا اسکندری طراح گریم، ندا نصر طراح لباس، آیدین الفت طراح و مهندس صدا، پریا قاسم خانی موسیقی، رکسانا بهرام و فواد خراباتی گروه کارگردانی، محمد قدس مدیر تولید و مجری طرح حضور دارند . این نمایش  از ۱۱ مهر ماه ساعت ۲۰:۳۰ در سالن استاد سمندریان تماشاخانه ایرانشهر روی صحنه رفته است. مهدی پاکدل در نقش جوان نیلوفری بازی مبتنی بر الگوی بازی های تئاتر شرقی ( ژاپن) ارائه می کند. با او در باره این حضورش گفت وگویی انجام داده ایم.

برای بازی در نمایش افسون معبد سوخته به سراغ الگوهای بازیگری تئاترشرقی و تئاترکابوکی ژاپن رفتید؟

این رویکر را داشتم. طبیعی است موقعی که قرار است در یک تعزیه کار کنم . بایدبروم و  تغزیه ببینم و الگوهایش را مرور کنم.. در مورد این کار هم این مصداق وجود دارد  وموقعی که قرار است در نمایشی که فضای شرقی ، تئاترنو و کابواکی دارد بازی کنم و در ضمن ذهنیت کارگردان هم به این جهت است .باید به این سمت بروم و بزرگترین محل رجوعم اطلاعاتی از تئاتر کابوکی در فضای مجازی وجود داشت. من در جستجوهایم چند سایت خوب پیدا کردم که مختص تئاتر کابوکی است. تئاتر کابوکی گستره برزگ  ودریا مانندی دارد . شخصیت های تئاتر کابوکی هر کدامشان دارای معنی و فلسفه خاص خودش است . البته در افسون معبد سوخته بیشتر به جنبه ظاهری و رفتاری بازیگر کابوکی روی صحنه پرداختم. در تئاترکابوکی هر نوع راه رفتن متعلق به یک شخصیت خاص است .

 میان جنس بازی در تعزیه با جنس بازی تئاتر کابوکی قرابت های وجود دارد؟

 مشترکاتی هست. تعزیه ما یک نمایش آئینی و سنتی است و کابوکی هم چنین رویکردی دارد . البته فرهنگهای دوکشور از زمین تا آسمان با هم تفاوت دارند .

اجرای اول نمایش افسون معبد سوخته را در سال 80 دیده بودید؟

نه.

 کیومرث مرادی توصیه کردکه این اجرا را ببینید؟

علی رغم اینکه فیلم این اجرا را داشت . تمایلی به این کار نداشت .زیرا معتقد است این اجرا ، یک اجرای مجدد نیست. بلکه یک بازآفرینی است .

در کارنامه شما نقش خوب کم وجود ندارد و همین پارسال نقش راسکولینکف را بازی کردید. اما به نظر می رسد فرصت ایفای نقش خاصی مثل جوان نیلوفری  برای کمتر بازیگری رخ می دهد؟

 برای من هم نزدیک شدن به چنین نقشی خیلی جذاب بود .زیرا حاوی یک ساختار شکنی متفاوت بود و با همه نقش های قبلیم تفاوت داشت. جوان نیلوفری ازهرلحاظ چه بدن ، راه رفتن و حرف زدن نقش جالبی بود و دعین حال بازی کردنش سخت بود.در نمایش جنایات و مکافات نود دقیقه به تنهایی روی صحنه تلاش کردم . اما بازی در این نقش جوان نیلوفری  انرژی مضاعف تری از من گرفت وهر شب باید با تمرکز زیاد روی صحنه بروم .ویژگی این نمایش به گونه ای است که تمرکز بازیگران در صحنه باعث شکل گیری آتمسفر و فضای کار می شود. بازی در نمایش افسون معبد سوخته این نوعی نیست که ما بیایم و فقط دیالوگ  بگوئیم و با این شیوه مخاطب با نمایش ازتباطی برقرار نمی کند .  

جنس شصیت های نمایش بیشتر جنبه فرا زمینی دارند؟

 جوان نیلوفری اصلا پاش روی زمین نیست. چند مدت پیش پیمان قاسم خانی آمد نمایش را دید  و تعبیری زیبایی به کار بردو گفت " شخصیت جوان نیلوفری عین شخصیت ادوارد دست قیچی است " .موجودی که ساخته دست بشر توام با تخیلش است وخیلی مظلوم است ومظلوم بودن این شخصیت خیلی زیبا است .اوبه خاطرعشق جانش را از دست می دهد.

یک جورهایی مثل فرانکینشن علیه خالقش مری شلی شورش ملایمی می کند؟

شورش در حکمت شرقی نهفته است.. جنس شورش جوان نیلوفری این است که  خودش را در آب برکه غرق کند تا عشق زنده بماند.

آیا آدم هایی که عاشق پیشه باشند از دیدن نمایش افسون معبد سوخته لذت بیشتری می برند؟

تنها چیزپایدار درهستی عشق است. درفرهنگ ایرانی هم هیچکدام ازعشاق معروف به وصال نرسیده اند. لیلی و مجنون و شیرین فرهاد عشق های ناکامی داشته اند. این عشاق خودشان را از بین برده اند تا عشق زنده بماند.. موقعی که عشق ناب شکل می گیرد ، دیگر من و تو معنایی ندارد و مفهوم عشق تجلی پیدا می کند. برای همین است که همه به عشق لیلی و مجنون اشارت می کنند .

در متن های غربی هم کما وبیش این عدم وصال عشاق وجود دارد؟

 بله، در رمئو وژولیت شکسپیرهم پایان عشق تراژیک است وعشقشان تا ابد جاودانه می شود.

گفت وگو از احمد محمد اسماعیلی