در حال بارگذاری ...
گفت وگو با مریم منصوری نویسنده وکارگردان نمایش

به دنبال رستگاری در ناکجاآباد

ایران تئاتر :نمایش "آخرین سفر"نوشته و کار مریم منصوری این روزها درسالن اصلی تالار مولوی به روی صحنه رفته است.نمایشی که به تنهایی،استیصال ها ،تردیدها،خودخواهی ها ،عشق ومهاجرت می پردازد.

نمایش" آخرین" سفر روایتگر داستان یک زوج است که بعد از ۷ سال با هم به سفری می روند تا ببینند آیا مایل به ادامه زندگی مشترک هستند ؟.اما نام آنها از لیست رزرو هتلی که از قبل می شناخته اند، حذف شده و به اجبار به هتل دیگری می روند. در این هتل با آدم ها و روابط دیگری مواجه می شوند.شخصیت های نمایش با حضور در یک شهرآخر دنیایی گویی منتظر بروز اتفاقات خوبی برای زندگی شان از قبیل تحکیم پیوندهای عاطفی ،امکان مهاجرت و زندگی بهتر هستند.

همه این شخصیتها در هتلی گرد هم جمع می شوند و درام داستان در تقابلشان شکل می گیرد.شیوه اجرایی نمایش  نوعی از رئالیسم است که صرف ارائه واقعیت گرایی مد نظر کارگردان نبوده است. منصوری با استفاده از المان ها و نشانه هایی نظیرتکرار برخی از جملات در بزنگاه های مختلف واقعیت گرایی متفاوتی را در روایت داستان به مخاطب عرصه می کند.نمایش "آخرین سفر" نوشته و کار مریم منصوری آبان ماه ساعت 18:15 در سالن اصلی تالار مولوی به صحنه رفته است. مهرنوش بلمه، محمد روشنی، مریم قلشخانی، فرهاد تفرشی، فرزانه سهیلی، جلال عیوضی، مریم امین زاده گوهری بازیگران، مریم امین زاده گوهری دستیاری کارگردان، مینا رحمتی ساخت تیزر و امیر قالیچی تبلیغات فضای مجازی این کار را بر عهده دارند. با مریم منصوری در باره فضا و ساختار نمایشش گفت وگویی انجام داده ایم.

 

"آخرین سفر" یک نمایش درام روانشناسانه ارزیابی می شود؟

"آخرین سفر"از منظری درحوزه درام روانشناسانه قابل ارزیابی و بررسی است.زیرا نمایش بر محور شخصییت اصلی( ماهی)بنا شده است وتکرارهایی که در جای جای نمایش توسط ماهی انجام می شود و بالحن های مختلف جمله ای را تکرار می کند ودرادامه نمایش با تکرار و تغییر لحن بیانش، واکنش شخصیت های مقابل تغییر پیدا می کند.این دومینویی است که در روابط آدم های نمایش اتفاق می افتد. این تکرارها فقط ازجانب ماهی در نمایش به وجود می آید.

 

به چه دلیل فقط این تکرارها برای شخصیت ماهی انجام می شود وآیا ماهی دانای کل نمایش است؟

دانای کل نیست و فقط کاراکتر محوری نمایش است و نمایش را بر محور شخصیتش طراحی کرده ایم و این تکرار فقط از منظر ماهی رخ می دهد.شایید اگر محوریت داستان را براساس شخصیتی دیگری مثل سارا طراحی می کردیم شرایط تغییر پیدا می کرد.

 

وجود تکرارها در ساختار نمایش در متن نمایش نامه وجود داشت؟

تکرارها در دوماه تمرین که برای اجرا در نظر گرفتیم به وجود آمد.

 

در طراحی لباس هم ماهی را متمایز می بینیم ...

از طراح لباس خواستم که تفاوت پوشش ماهی با سایر شخصیتها در حین طراحی مدنظرش قرار بدهد.لباس اغلب شخصیتهای نمایش حاوی تونالیته رنگ خاکستری است.

 

درطراحی لباس تلما رنگ های دیگری هم دیده می شود؟

در زیر لباس اصلی تلما یک دامن رنگارنگ مبتنی بر الگوی شرقی طراحی شده که پیراهن بلند روی دامنش خاکستری رنگ است و شالش هم خاکستری رنگ است .  ویژگی تلما این است که یک زن شرقی گرم و با انرژی است. اما از موقعی که وارد هتل شده است ، شرایطش تغییر پیدا کرده است.

 

آیا این هتل در حکم نمادی از دنیای برزخ است؟

بله، این برزخ گونگی وجود دارد و روی شخصیت تلما هم اثر داشته است.

 

شروع نمایش با حضور دومیهمان به هتل شروع و در انتها هم با ورود مسافر جدیدی به پایان می رسد. این نوعی چرخه است ؟

تاکیدی است بر وقوع چرخه تکرار برای شخصیتها که با تک کلمه آغاز می شود. درانتهای صحنه اول ماهی می گوید"آرتور؟" و بعد تبدیل می شود به جمله "علی چرانمی آید"؟ و بعدتبدیل می شود به موقعیت وصحنه شام سه بار تکرار می شود. در هربار واکنش های ماهی متفاوت است و واکنش سایر شخصیتها هم متفاوت به نظر می رسد. در مرتبه سوم ماهی تصمیم می گیرد میز شام را ترک کند. این چرخه تقدیر به نوعی حاوی نگاه دینی و ماورایی هم هست. تکرارها در زندگی روزمره همه آدم ها وجود دارد و باعث می شود موقعیت کلی نمایش تکرار و در انتها مسافر دیگری وارد فضای نمایش بشودو سیکل تکرار را کامل می کند.

 

پوشش مسافر آخر نمایش هم رنگی است؟

همانطوریکه اشاره کردم پوشش ماهی رنگی و ارغوانی است و زن مسافر آخر هم رنگ پوشش زرشکی است و شاید سرنوشتی مشابه ماهی انتظارش را می کشد.

 

مسافرآخری بر خلاف ماهی تنها وارد صحنه می شود؟

دراصل درحین ورودش با یک نفر مشغول حرف زدن است و تقریبا دیالوگ های ماهی را تکرار می کند . ماهی در ابتدای نمایش می گوید" کوشی؟" علی پشت سرش می آید اما مسافر نگاهش به در باقی می ماند و نمی داند آیا مردی که به همراهش به سفر آمده داخل هتل می شود و یا نه.

 

دلیل استفاده از تکرار برای شخصیت ماهی این است که او در وضعیت بلاتکلیفی قرار دارد؟

در واقع هتل دریک ناکجاآبادی قرار دارد  و به همین دلیل نام هتل را  "بامی لو پلازا "برگرفته از رویا و برج سهر بابل افسانه ای انتخاب کردم. در ضمن اشاره ای به دوره زمانی خاصی در نمایش هم انجام نمی شود  وفقط مطرح شده که مبدا سفر ماهی و علی از تهران بوده است وبه بامی یلو پلازا می روند. تهران یکی از شهرهایی است که شناخته شده است . اما بامی لو پلازا فارغ از اینکه اسمش اشاراتی به برج بابل در تمدن بین النهرین دارد. هیچ ویژگی امروزی ، جغرافیایی و زمانی و مکانی خاصی ندارد . ناکجاآبادی که آدم هایی که در روابطشان دچار مشکل هستند به آن ورود دارند.

 

 در نمایش مدام شاهد گسست روابط بین شخصیت ها هستیم؟

بله، همه این آدمها در تداوم رابطه شان با دیگران دچار مشکل هستند.

 

یکی ازویژگی های آدم های این دوره و زمانه و مدرن همین عدم ثبات در شکل گیری رابطه با دیگران است؟

بله، این روزها رابطه ها خیلی زود برهم می خورد و آدمها با هم وارد چالش می شوند.زبان ، حرف زدن وکلمات کارکرد خودشان را در حوزه ارتباطات انسانی را از دست داده است.

 

گفت وگو از احمد محمد اسماعیلی

 

 

 

 
 




نظرات کاربران