پروندهی یک قتل در تالار سایه
نوشدارو پس از مرگ سهراب
ایران تئاتر - بهنام حبیبی:تالار سایه تئاتر شهر تهران، نمایشی در ژانر درام روانشناختی و با محوریت آسیبهای مواد مخدر بر صحنه دارد.
مواد مخدر و الکل، و آسیبهای اجتماعی، خانوادگی، و روانی گوناگونشان، همواره پهنهی قابل توجهی از دنیای هنر را به خود اختصاص دادهاند. در این میان، درام روانشناختی (Psycological Drama) نیز جایگاه ویژهی خود را برای پرداختن به این آسیبها، در اختیار دارد. "دور از دسترس اطفال نگهداری شود" نمایشی است که در درام امروز ایران با تم مواد مخدر و پلات آسیبهای اجتماعی آن، با اکسیون قتل به بررسی داستانی دربارهی یکی از این آسیبهای خانوادگی و اجتماعی میپردازد. "صابر" و "سوری" زوجی تهرانی از طبقهی پاییندست جامعهاند که با آمیختگیشان با مواد مخدر، حادثهای تلخ و جبرانناپذیر را دربارهی تنها فرزندشان "سهراب" رقم میزنند. "صابر" که مدتی در مطب یک پزشک مشغول به کار بوده است به دلیل مصرف مواد مخدر اخراج میشود اگرچه همسرش ادعا میکند که رابطهی صابر با منشی این دکتر نیز، خود مزید بر علت بوده است. "سوری" نیز در یک شرکت به انجام امور خدماتی مشغول است تا بلکه بتواند مخارج زندگی خانواده را تأمین کند. "سهراب" فرزند مشترک پنجسالهی آن دو، دارای معلولیت مادرزادی از نوع مُنگُل (عقبافتادهی ذهنی) است. آنها اگرچه فرزند خویش را دوست میداشتند ولی پیوسته در میان انبوه نیشخندها و توهینهای اطرافیان در برخورد با این کودک معلول، دچار درگیریهای بیرونی و درونی در خانواده بودهاند. داستان، با حرکت رویدادمحوری اش، همهی دیالوگها و موومان های درونی داستان را در راستای پیشبرد رویداد کشته شدن "سهراب" به کار میگیرد تا از مجموع بازجوییهای کارآگاه ویژهی قتل پلیس دربارهی این مرد و زن جوان، به بیان جزئیات، و نتیجهی عملکرد آنها در روز حادثه دربارهی فرزندشان دست یابد. مسیر رویدادی داستان از آغاز موضع انکار زن و شوهر دربارهی مواد مخدر و قتل کلید میخورد، با کشف حقایق توسط کارآگاه کمکم به سمت موقعیت برتری پلیس پیش میرود، و با گذر از این موقعیت به سمت مرحلهی آخر کار یعنی اعترافگیری، ادامهی مسیر میدهد و در پایان با اعتراف مجرمان، به کار بازجویی از متهمان این پروندهی جنایی پایان میدهد. داستان قتل "سهراب" با اتهامزنی "سوری" به "صابر" آغاز میشود که در این کار، "سوری"، "صابر" را به دلیل زندانی کردن "سهراب" در زیرزمین خانه مقصر و قاتل فرزندشان میداند و این مسیر تا اعتراف خود او به ریختن الکل بر روی بدن "سهراب" به قصد آتش زدن او و شراکت اتفاقی "صابر" در قتل، ادامه مییابد و با اعلام همکاری و شراکت هر دو نفر در قتل فرزند پایان مییابد. آفرینش شخصیتهای معتاد به مواد مخدر که در اوج گرفتاری در ناتوانیهای حاصل از مصرف مواد مخدر، همچنان تلاش در ابراز عشق و توجه به خانواده دارند، در پارادوکس تلاش ماهرانه و هوشمندانهی کارآگاه پلیس، موقعیتهایی جالب و گاهی طنز برای مخاطب ایجاد میکند. آن چه در این کشمکش روانی بین مجرمان بیمار و بازجوی هوشمند در میگیرد و آن چه به مخاطب عرضه میشود، فروافتادن کارکتر انسانی از بالاترین جایگاه فردی و اجتماعی خود از جایگاه یک شهروند عادی و بدون مشکل به پایینترین درجهی آن تا جایگاه یک انسان فرزندکش بیاراده و بدون توانایی فکری و مطرود در جامعه است.
در این میان، مشکل جسمانی "سهراب" نیز مزید بر علت میشود تا پدر و مادر معتاد، بهانهای به ظاهر منطقی برای گرایش خود به مواد مخدر داشته باشند تا در هنگام نیاز از آن به عنوان سندی در رد رفتار غیرقانونی و مجرمانهی خود ارایه دهند. اگرچه رویداد اصلی سازندهی این داستان رویدادی است که تنها در چند دقیقه اتفاق افتاده است ولی نویسنده به خوبی و با مهارت در نگارش و پرداخت موضوع، توانسته است از بازجویی این زوج بیمار، مجموعهای از کنشها و واکنشهای دراماتیک و مناسب صحنهای بیافریند و پیام خود در دوری جستن از این مواد شیطانی را به روشنی به مخاطبش ارایه کند.
"دور از دسترس اطفال نگهداری شود" با متنی منسجم و هدفمند، با کارگردانی خوب "مهدی پاشایی"، در آفرینش فضای سرشار از ترس و دلهرهی بازجویی کارآگاهان پلیس، موفق مینماید. کنتراست بالای دو جبههی هوشمندی و قانون در برابر بیارادگی و قانونشکنی، رویارویی خوب اضداد و احباب را به نمایش میگذارد. ایجاد ریتم و هارمونی پررنگ و حرفهای در میزانسن های موومانی بیرونی و بیان پرسوناژها از امتیازات خوب این نمایش است. نمایش از میزانسن های سطحی و حجمی بسیار زیبایی بهره میبرد تا جایی که به آفرینش تابلوهای صحنهای ارزشمندی از رویارویی کارآگاه و "صابر" و یا کارآگاه و "سوری" منجر میشوند. شخصیتسازیهای مناسب و رعایت اکت و مکثهای لازم در پاسکاری بیان و حس بین پرسوناژها، خبر از تحلیل درست و مناسب کارگردان از این اثر دراماتیک جنایی - روانشناختی دارد.
بازیگران "دور از دسترس اطفال نگهداری شود" به خوبی و با تحلیل مناسب از نقش یک زوج معتاد و بیمار، توانستهاند تا شکست شخصیت و ارادهی انسانی را در برابر غول قدرتمند مواد مخدر به صحنه بیاورند. بازی سیستمی و حسی ستایش برانگیز هر سه بازیگر، توانسته است تا همهی لحظات بحرانی و نفسگیر این بازجویی احساسبرانگیز را بر صحنه بیافریند.
طراحی صحنهی "دور از دسترس اطفال نگهداری شود" از حالتی اکسپرسیونیستی خبر میدهد. وجود دیواری پوشیده با آینههای شکسته، از شکسته شدن و خُرد شدن فطرتهای پاک انسانی اشاره دارد و قرارگیری حمام باز در پیش چشم تماشاگران، از عریانی و رسوایی زندگی خصوصی و شخصی این افراد پیش چشم جامعه حکایت میکند. طراحی نورهای موضعی مناسب و گویای فضای اکسپرسیونیستی معتادین به مواد مخدر در هنگام بازسازی صحنهی قتل، افکتهایی ارزشمند و زیبا به نمایش میافزایند.
"دور از دسترس اطفال نگهداری شود"، بیانی شیوا و رسا در تراژدی غمبار انسانهای بیگناهی است که از جبر اجتماعی، خانوادگی، و یا فیزیکی خود در باتلاقهای گروهی، خانوادگی و یا فردی آلوده به مواد مخدر گرفتار میشوند و جز قانون، کسی فریادرس آنان نیست و گاه جبر زمان نیز به بداقبالی آنان افزوده میگردد و قانون خود نیز پس از کشته شدن سهراب به بالین قربانی تراژدی میر سد. اما نوشدارو پس از مرگ "سهراب" چه سود؟