در حال بارگذاری ...
گفت وگو با محمد مهدی شاهی کارگردان نمایش آخر بازی

دردنیای ساموئل بکت هیچ قطعیتی وجود ندارد

ساموئل بکت ازجمله تاثیرگذارترین نمایش نامه نویسان دنیای مدرن است که جهان را با آثارش دردهه پنج و شصت تحت تاثیرافکاروعقایدش قرار داد

نمایش تک پرده ای آخر بازی یکی از کامل ترین کارهای این نویسنده آوانگارد است وبکت تقابل میان مرگ و زندگی،خیروشر،سپیدی و سیاهی وجهانی که هرروز بیش‌ازپیش درمعرض خطرها وتهدیدهای این تضادها و تقابل‌ها قرار می‌گیرد را درپیش روی مخاطب قرار می دهد.محمد مهدی شاهی کارگردان نوگرا و نوجوی تئاتر که پیش از این چند کارجدی را روی صحنه اجرا کرده است .با نگاهی خلاقانه این نمایش را روی صحنه اجرا کرده است. نمایشنامه "آخر بازی" اثری مدرن محسوب می‌شود ودرساختارش ازطراحی صحنه و به‌ویژه نورپردازی انتزاعی در این کار بهره برده شده است.این اثرنمایشی برخلاف نمایش های پرمدعای تئاترهای شبه‌آوانگارد یا تئاتر‌های تجاری و سفارشی، تاریخ‌ مصرف ندارد ومی شود درهرجای دنیا اجرا شود وتاثیر خود را روی مخاطب خود خواهد گذاشت.  نمایشنامه آخر بازی نوشته ساموئل بکت هیچ‌وقت کهنه و منسوخ نخواهد شد. نمایشنامه‌ای نامیرا و بی‌پایانی که نمایانگر معضلات فکری، روحی و بنیادین بشر امروز است. بشری که سر آخرهمه دردها، رنج‌ها، مصیبت‌ها و تلخ‌کامی‌های روزگار خود تنها با زمزمه کردن جمله‌ای به‌ظاهر سازش‌کارانه ( باهم کنار میآیم) اما به‌شدت تحمیلی و منفعلانه، سعی در تعادل دنیای مشوش درون وآشفته برون را دارد اما ناموفق است. نمایش آخر بازی با ترجمه بهروز حاجی‌محمدی و با طراحی و کارگردانی محمدمهدی شاهی آذرو دی ماه در سالن کوچک تالار مولوی درحال اجرای عمومی است.  مجید اصغری، راحیل روحانی‌زاده، مصطفی مقیمی و حمیدرضا نقره‌دوست در آخر بازی به ایفای نقش می‌پردازند. آخر بازی پس از 30 سال روی صحنه می‌رود . دیگر عوامل این نمایش عبارت‌اند از: دستیار کارگردان: محمود هدایتی، منشی صحنه: ملیکا خزاعی، مشاور رسانه‌ای: مینا صفار، تبلیغات مجازی: گروه هنرمدرن و ادیت عکس: سیاوش معمار.با محمد مهدی شاهی درباره اجرایش گفت وگویی انجام داده ایم.

 

به چه دلیل به سراغ اجرای متنی از ساموئل بکت رفتید؟

هرنویسنده و هنرمندی حرفی برای گفتن دارد و در فرمتی آن را ارائه می کند و من هم در قالب این اثرو اجرا بکت تلاش کردم حرف هایم را مطرح  کنم .

 

بکت نگاهی تلخ و پوچ گرایانه به هستی و بشر دارد. آیا در اجرایتان به این مسئله توجه داشتید؟

به نظر من نوشته های بکت ابزورد هستند و نه پوچ گرایانه .من تلاش کردم در اجرایم هر مخاطبی استنباط خودش را  داشته باشد.

 

کف دکور نمایش حالت لرزانی دارد. به چه دلیل از این ویژگی استفاده کردید؟

تعابیر مختلفی دارد وبه نوعی این لرزان بودن تاکیدی هم برموقعیت ناپایدارشخصیت های نمایش دارد.تنها نقطه ثابت در صحنه نمایش محل استقرارشخصیت" هم" بر روی صندلی چرخدارش است.

 

به چه دلیل ذهن و فکر"هم" پرتلاطم و ناپایدار است؟

در متن های بکت هیچ قطعیتی وجود ندارد ومشخص نمی شود که "هم" آیا نابینا و فلج واقعی است ویا تظاهر می کند.شاید " کلاو" هم بتواند بنشیند ودارد تظاهرمی کند.این حس عدم قطعیت درفضای نمایش را با فاصله گذاری که بازیگران نمایش با تماشاگران انجام می دهند مورد تاکید قرار دادیم.

 

آیا جنس فاصله گذاری نمایش از جنس فاصله گذاری برشتی است؟

 نه ، برشتی نیست .این فاصله گذاری در متن بکت وجود دارد و چیزی کم و زیاد نکردم.

 

بنابراین اقتباس وفادارانه ای از متن نوشته بکت انجام دادید؟

بله، اما فکرنمی کنم تا به حال در اجراهایی که در ایران بر اساس آخربازی انجام شده است ، فاصله گذاری مورد استفاده قرار گرفته باشد. این فاصله گذاری را درحین تمرینات با بازیگران نمایش کشف کردیم ومتوجه شدیم که بخشی از دیالوگ ها انگار دارد با تماشاگر صحبت می کند. درفاصله گذاری برشتی بازیگر با تماشاگر صحبت می کند . اما درنمایش آخر بازی کاراکتر با تماشاگر حرف می زند.

 

 دراماتورژی کردن متن های بکت برای اجرا کار دشواری است؟

متن های بکت از مدرنیته به پست تمدرن جهش داشته است  واصلا نمی شود متن آخر بازی را دراماتورژی کرد.زیرا متن به شدت مهندسی شده نوشته شده است  واو به واو کلماتش را بکت با دقت در کنارهم چیدمان کرده است .ازمیزانسن های اول ورفت و برگشت های کلاوکه ازشش قدم به سه قدم و یک قدم می رسد و بنابراین اصلا نمی شود در متن بکت دست برد و هر کلمه معنای خاصی دارد.

 

یا می توانیم این استباط را داشته باشیم که متن های بکت متعلق به دهه های بعدی و روزگار معاصرما هستند؟

شاید برای آن زمان اروپا نوشته های بکت قابل فهم و درک بوده است و بالاخره آنها درآن دوره به تازگی از بحران های جنگ جهانی دوم عبور کرده بودند. نکته ای که باید قبولش داشته باشیم این است که ما از نظر فرهنگی از سایر کشورها مترقی اروپایی پنجاه سال عقب تریم.

 

آیا با توجه به ظهور نسل جوان و خلاقی از هنرمندان و روشنفکران در کشورمان این فاصله کمتر نشده است؟

نه، چنین اتفاقی رخ نداده است وهمچنان این عقب ماندگی فرهنگی ادامه دارد .هنوز ار دوران مدرن عبورنکرده ایم و درک درستی هم از اکسپرسیونیسم نداریم. درتئاتر ما کارهای شبه پست مدرن اجرا می شود ، اما با پست مدرنی که درآن ور دنیا اجرا می شود اصلا قابل مقایسه نیست.

 

آیا "هم "و حضور دائمش در روی صندلی تاکیدی براین نکته است که پادشاه این مکان دورافتاده و متروکه است؟

در این نمایش با چهار انسان روبه رو هستیم که آخرین آدم های زنده دردنیا هستند ویک نفرشان ( هم) شاه است .درتحلیل های مختلفی که عنوان شده عده ای معتقدند بکت این شخصیت را از شاه شطرنج وام گرفته است و یا ازکلمه " همر" به معنای چکش وام گرفته شده است و"کلاو"هم معنی میخ را در زبان فرانسه  می دهد. بکت بازی با کلمات را در نمایش نامه اش انجام داده است و یک جور " هم" نماد نظام سرمایه داری هم محسوب می شود. و" کلاو" هم نماد رعیت است.

 

 در شروع نمایش جایی که "هم" به " کلاو" می گوید به" نگ "غذا بده."کلاو"بسکوئیتی شبیه استخوان را جلوی "نگ" می اندازد ، انگاری او یک سگ و یا موجود پست است؟

این معنی را هم می شود برداشت کرد .همانطوریکه اشاره کردیم متن های بکت تاویل های مختلفی دارد ومثل یک شعر است که درحین قرائت با برداشت های مختلفی مواجه می شود.

 

از این مدتی که از اجرای نمایش گذشته است  تاویل و تفسیرهایی که از نمایش انجام شده است را چگونه دیده اید؟

برخی از تعابیری که از زبان مخاطب شنیدم ، تا به حال به آنها فکر نکرده بودم . درانتظار گودو برای اولین باردرامریکا در یک زندان اجرا شد و بازیگران و کارگردان نمایش این ترس را داشتند که مخاطب با اجرا ارتباط برقرارنکند وچیزی هم از آن نفهمد. در خاتمه اجرا هرکسی تعبیری از گودوی نمایش داشت و یکی می گفت گودو نماد دولت و دیگری هم عقیده داشت گودو ناظر کبیر و غیره وذالک است. من هم جرات این کار را نداشتم که به نملیش آخربازی یک دیدگاه واحد و یکسان را تزریق کنم.

 

گفت وگو از احمد محمد اسماعیلی

 




نظرات کاربران