در حال بارگذاری ...
گزارشی از  نشست نقد و بررسی نمایش «آبی‌ترین آسمانی زمین»:

سه روایت از جنگ

نشست نقد و بررسی نمایش «آبی‌ترین آسمانی زمین» نوشته و کار محمد قاسمی توسط کانون ملی منتقدان تئاتر ایران برگزار شد.

در دهمین جلسه از سری جدید برنامه ­های «دوشنبه­ های نقد تئاتر» که توسط کانون ملی منتقدان تئاتر ایران برگزار می‌شود، دوشنبه -22 آذرماه - نشست نقد و بررسی نمایش «آبی‌ترین آسمانی زمین» نوشته و کار محمد قاسمی، با حضور میلاد نیک آبادی و سعید محبی از  اعضای کانون ملی منتقدان تئاتر ایران و با حضور جمعی از مخاطبان نمایش و علاقه­ مندان به تئاتر همچنین برخی از عوامل و بازیگران نمایش پس از اجرای این نمایش در پلاتو اجرای مجموعه تئاترشهر برگزار شد.

خاطره‌ای از کودکی

به گزارش دریافتی ایران تئاتر، در ابتدای این نشست محمد قاسمی ضمن خرسندی از برگزاری چنین جلساتی در مورد نگارش این نمایش‌نامه گفت: «مدتی بود که دنبال سوژه‌ای برای نگارش بودم ولی چیزی پیدا نمی‌کردم. زنده یاد محمود استاد محمد می‌گفت زمانی که هیچ چیز به ذهنت نمی‌رسد آن وقت باید برگردی و به خودت رجوع کنی و در آن زمان یاد خاطره‌ای از دوران کودکی خودم در زمان جنگ افتادم. زمانی که حدودا 8 یا 9 ساله بودم. آن خاطره جرقه‌ اصلی نگارش این نمایشنامه شد و در ادامه ایده‌های دیگری هم به آن اضافه کردم مثل یک روایت عاشقانه و شخصیت فرخنده که به کار اضافه شد.» او در ادامه اظهار داشت: «به خاطر دغدغه‌ای که به موضوع جنگ دارم بحث کوبان و حمله‌ داعش به آ‌ن‌جا را نیز با این ایده همراه کردم. این ایده در نهایت  نمایش آبی‌ترین آسمانی زمین شد.»

در ادامه سعید محبی گفت: «در این نمایش سه شخصیت حضور دارند که هر یک روایت خودشان را ارائه می‌دهند. زنی که با هواپیمای ایرباس در خلیج فارس سقوط می‌کند. یک دختر کرد که تجربه‌ حمله‌ی داعش و آزار و اذیت آن‌ها را دارد و پسری که از خاطرات خود نویسنده در زمان جنگ شکل گرفته است. به عنوان یک مخاطب انتظار داشتم تا این سه روایت که سه تجربه‌ متفاوت از جنگ است در جایی با هم تلاقی پیدا کنند. با اینکه به لحاظ تم مشترک هستند ولی این اتفاق در خود قصه نمی‌افتد، انگار سه کوه یخی هستند که فقط در کنار هم در دریا شناورند!؟» قاسمی در پاسخ به صحبت های محبی گفت: «این روایت‌ها در سه زمان مختلف است و به لحاظ زمانی نمی‌توانند با هم مرتبط باشند و من بیشتر به اشتراکات دیگر در روایت آن‌ها توجه داشتم مثل تاثیر جنگ و سرنوشت مشترک هر سه که مردن در آب است.»

روایت‌هایی در بستر جنگ

در ادامه این نشست میلاد نیک آبادی منتقد دیگر این نشست گفت: «این اثر نگاه دردناکی است به جنگ که با سه روایت مختلف بیان می‌شود. در هر نمایشنامه‌ای ارتباط مستقیمی بین ذهن و احساس نویسنده با اثر وجود دارد و در اینجا نیز این مسئله  مشاهده می‌شود.» او اظهار داشت: « نویسنده در این نمایش تلاش کرده است نکات و حرف‌های زیادی را در زمان کمی به مخاطب انتقال دهد. برای همین آن‌چه ارائه می‌شود بیش از ظرف خود اثر است و این باعث می‌شود که در برخی لحظات شتابزدگی ببینیم.»

نیک آبادی در مورد شکست زمان و سه روایت در سه زمان مختلف نیز گفت: «به نظر من همین تفکیک در زمان در اجرا به خوبی در نیامده و در لحظاتی باعث سردرگمی مخاطب می‌شود در صورتی که احتمالا در متن مکتوب این تفاوت زمانی قابل فهم است و در اجرا باید کمی به این مسئله دقت بیشتری می‌شد. فکر می‌کنم اگر مسائل کمتری در قصه مطرح  و زمان‌ها نیز نزدیک‌تر می‌شد، ارتباط بهتر و بیشتری با مخاطب ایجاد می‌کرد.»

 او اضافه کرد: «بهتر بود در پرداخت هر کاراکتر کمتر کلی گویی می‌شد تا مخاطب فرصت پیدا کند با بیان جزئیات، شناخت و ارتباط بهتری با کاراکترها بگیرد. در اینجا جنگ تنها بهانه‌ای است برای در کنار هم قرار گرفتن این کاراکترها.»

نیک آبادی در بخش دیگری از صحبت هایش عنوان کرد: «در برخی از صحنه‌ها  با جنس دیالوگ‌نویسی چندان موافق نبودم. البته این موضوع کاملا سلیقه‌ای است ولی در بستر اثر می‌توان گفت در مجموع دیالوگ‌نویسی خوب انجام شده و با اینکه به نظر من در جاهایی کلی گویی وجود دارد ولی زیاده‌گویی ندارد. در بحث زبان هم به نظرم نویسنده موفق بوده و هر کاراکتر زبان دراماتیک خودش را دارد.»

محمد قاسمی در مورد رابطه کاراکترها با مسئله جنگ گفت: «همه‌ این کاراکترها تحت تاثیر شرایط و فضای جنگ هستند و اگر جنگ را از آن‌ها بگیریم دیگر نمی‌توانند با این گفتار و رفتارها حاضر باشند برای همین معتقدم جنگ فقط یک بهانه برای روایت نیست بلکه کاملا در شخصیت پردازی هر یک از اشخاص نمایش تاثیر گذاشته و اگر نبود اصلا درامی شکل نمی‌گرفت.»

در ادامه سعید محبی در خصوص اجرا به تاثیر خوب طراحی صحنه و نور در اثر اشاره کرد و گفت: «فضاسازی خوبی در اجرا وجود دارد و همه عناصر اجرایی از قبیل موسیقی، طراحی صحنه، نور و... در خدمت کار و محتوای اثر است.»

او همچنین بازی‌های نمایش را از نکات مثبت اجرا دانست و اظهار داشت: «بازیگران در خلق شخصیت‌ها و ارائه‌ روایت‌هایشان موفق بودند و همین مسئله باعث ارتباط خوب مخاطب با اثر بود.»

این نشست با گفت ­وشنود میان منتقدان، کارگردان و شماری از حاضران در نشست به پایان رسید.




مطالب مرتبط

نظرات کاربران