در حال بارگذاری ...
نقدی بر نمایش «آسمان برای تو می بارد»

اجرای خوب به یک تلنگر تکراری جان داد

ایران تئاتر-علی رحیمی:«تلنگر تکراری» زیبنده ترین توصیفی است که بازتعریف نمایشنامه «آسمان برای تو می بارد» بر آن تکیه دارد. نمایشنامه ای که علی برجی تلاش نمود با بهره گیری از تجربه و مهارت خود در اجرا و استفاده مناسب از بازیگران،‌ میزانسن، دکور و ... بر آن جان دهد.

پس از استقبال بی نظیر از نمایش «جهشه» آخرین کار علی برجی که با نمایشنامه جذاب و قابل قبولش چندین بار تمدید گردید، انتظارها از این کارگردان با تجربه بالا رفت و این حس که علی برجی در انتخاب متن به عنوان مهمترین رکن یک نمایش،‌ وسواس دارد در اذهان درونی شد. موضوعی که اگرچه خود او بارها برآن تاکید داشته و دارد اما در جدیدترین اثرش بویی از آن به مشام نرسید.
«آسمان برای تو می بارد» عنوان نمایشنامه ای است که علی برجی پس از اجرای موفق در جشنواره خمسه و دریافت جایزه بهترین بازیگر نقش اول زن و مرد، در تماشاخانه سرو به روی صحنه برد.
نمایش حول محور یک داستان تکراری به نام «عدم تفاهم میان پدران مذهبی و فرزندانشان» می چرخد.
حاج داوود پیرمردی متدین و بازاری است که پسرش علاقه زیادی به موسیقی دارد و از راه خوانندگی و نوازندگی در مجالس و میهمانی ها امرار معاش می کند. تفاوت نگاه پدر و فرزند به زندگی باعث می شود تا به مرور بین آن دو فاصله بیفتد. حاج داوود برای پرکردن خلاء فرزند، به امیرحسین دامادش پناه می برد و مسئولیت های اداری خود را به او می سپارد. این اقدام پدر به مذاق فرزند خوش نمی آید و به مرور بین امیرحسین و او درگیری می شود.
روزی در اوج کساد مراسمات جشن و میهمانی، دوستان پسر به وی پیشنهاد سفر به تایلند می دهند. او برای تامین هزینه سفر از پدر، کربلا را بهانه می کند اما در حین خرید بلیط پدر از موضوع باخبر می شود و او را طرد می کند. فرزند که فکر می کند امیر حسین عامل رخداد این اتفاق است فرصت را مغتنم می شمارد تا انتقام همه این توهین ها را از داماد بگیرد و در یک رخداد کاملا اتفاقی امیر حسین به قتل می رسد...
نمایش کنکاش یکی از دغدغه های حاد اجتماعی عصر حاضر است و در نگاه اول ایده خوبی برای پردازش محسوب می شود، حتی اگر این موضوع را بارها و بارها به همین سبک و سیاق در سینما، تلویزیون و حتی نمایش‌ها دیده یا شنیده باشیم؛ منوط بر آنکه نویسنده به این علم رسیده باشد که با ظهور یک نمایشنامه جدید از دل یک واقعه تکراری، واقعه را از زاویه ای دیگر، خلق رخدادهای متنوع تر و در کنار همه آنها ایده پردازی جذابتر مورد بررسی قرار دهد. موضوعی که «آسمان برای تو می بارد» آنگونه که باید و شاید بدان توجه نکرد و در نهایت مخاطب با نمایشی روبرو شد که روزگاری نه چندان دور در سطحی بهتر و حرفه ای تر در فیلم «دستهای خالی» اثر ابوالقاسم طالبی نظاره گر بود. «آسمان برای تو می بارد» حتی در دیالوگ نویسی نیز سعی کرد تا حدودی مقلدی خاص برای برخی از بخشهای منحصر به فرد این فیلم و فیلم هاییی از این دست باشد.
شاهکار این تقلید، زمانی است که حاج داوود برای گرفتن رضایت از پدر امیرحسین او را به ائمه اطهار قسم می دهد و پدر امیرحسین می گوید برو بگو خودشان بیایند و ...
موسویان هرچند سعی کرد با ورود به بحث «سربازان مدافع حرم» تا حدودی از بار فشار این ایده خود را رها کند اما به حدی ناشیانه و بی برنامه به این موضوع ورود کرد که بسان وصله ای نچسب بر پیکره متن سوار شد تا تنها ویژگی این ورود بی هدف سردرگم نمودن مخاطب از نتیجه باشد، بدون آنکه مخاطب بفهمد:
دلیل ورود به این بحث چیست؟
ورود به موضوع سربازان مدافع حرم چه کمکی به غنای نمایشنامه می کند؟
 چه موضوع مهمی با طرح این موضوع به مخاطب القا خواهد شد؟
و این ورود بی مقدمه و بی موخره در کنار تاکیدی که نویسنده برای تداعی یک تلنگر تکراری داشت باعث شد تا در نهایت نمایش در میانه راه جذابیت خود را از دست دهد، تا آنجاکه صحنه های نهایی برای بسیاری از تماشاگران قابل پیش بینی شد و اگر درایت علی برجی کارگردان با تجربه و گروه اجرا نبود، بی شک چیزی به داشته های پیشین مخاطب نمی افزود.
علی برجی برای ایجاد یک ارتباط بصری مناسب میان بازیگران و تماشاچیان، با میزانسنى دقیق و ریتمی مناسب و بهره گیری از طراحی صحنه ساده و در عین حال سنجیده که همسو با نوع  پرسوناژها و موضوع به اجرا در آمده بود و  تناسب و همخوانی مناسبی را میان این دو مقوله ایجاد کرد، صحنه و تماشاگر را به تسخیر خویش درآورد.با هنرنمایی قابل تحسین بازیگرانی همچون امید زندگانی و سپیده پهلوان زاده که در کنار تاکید خاص به نحوه بیان دیالوگها و گفتارها، سعی کردند نمایش را از حالت روایی صرف خارج کنند و به آن شاکله ای دراماتیک و کنش‌مند دهند، بر جذابیت نمایش افزود و با بهره گیری مناسب از نور و موسیقی تماشاگر را با خود همراه کرد. تا در آخر نمایشنامه ای که شاید آنگونه که باید و شاید توجهی به وقت مخاطب نداشت، با جذابیت های بصری اجرا، به نمایشی لذت بخش تبدیل شود و تا حد مخاطب را راضی از سالن خارج کند.

 




مطالب مرتبط

نگاهی به نمایش «یکی نبود، یکی بود» نوشته رها جهانشاهی و کار علی کوزه‌گر

همچون رقصی فاقد بدن
نگاهی به نمایش «یکی نبود، یکی بود» نوشته رها جهانشاهی و کار علی کوزه‌گر

همچون رقصی فاقد بدن

علیرضا نراقی: با تحولات تئاتر معاصر مفهوم میزانسن به‌مثابه امری بنیادین در هنر نمایش، دچار دگرگونی ماهوی شد. این بدان معنا نیست که میزانسن جایگاه و اهمیت خود را در ظهور یک اجرا از دست داد، بلکه تئاتر ...

|

«رخساره» به خانه نمایش مهرگان می‌رود

«رخساره» به خانه نمایش مهرگان می‌رود

نمایش «رخساره» نوشته میثم عباسی، کارگردانی علی برجی و تهیه کنندگی مژده گیوه‌کی از پنجشنبه 5 بهمن، هرشب ساعت 19 در خانه نمایش مهرگان روی صحنه می‌رود.

|

دومین جلسه نقد و بررسی آثار صحنه‌ای جشنواره 42 برگزار شد

زنان در دوران جنگ، ایرانیزه کردن غیرافراطی و فرهنگ بومی
دومین جلسه نقد و بررسی آثار صحنه‌ای جشنواره 42 برگزار شد

زنان در دوران جنگ، ایرانیزه کردن غیرافراطی و فرهنگ بومی

دومین جلسه نقد و بررسی آثار بخش تئاتر صحنه‌ای جشنواره 42 تئاتر فجر، روز سه‌شنبه سوم بهمن با حضور رضا آشفته، محمدحسن خدایی و عرفان پهلوانی در سالن مشاهیر تئاتر شهر برگزار شد و سه نمایش «ایلخون»، «بدریه» و «کابوس‌نامه اهل هوا» مورد تحلیل قرار گرفتند.

|

نقد و نظری بر نمایش «خانم آقای جرج کلونی» نوشته متین ایزدی و کار مونا صوفی

داستانی دیرهنگام
نقد و نظری بر نمایش «خانم آقای جرج کلونی» نوشته متین ایزدی و کار مونا صوفی

داستانی دیرهنگام

احمدرضا حجارزاده: سال‌هاست خاورمیانه و انبوه حوادث بی‌پایانش به عنوان محور جذابی برای تولید آثار ادبی و تصویری، مورد توجه نویسندگان و کارگردانان سینمای ایران و جهان قرار گرفته است. گرچه چندان ...

|

نقدی بر نمایش «فردریک» نوشته اریک امانوئل اشمیت و کار حمیدرضا نعیمی

بازی رو به پیش عشق و سیاست
نقدی بر نمایش «فردریک» نوشته اریک امانوئل اشمیت و کار حمیدرضا نعیمی

بازی رو به پیش عشق و سیاست

رضا آشفته: نمایش «فردریک» نوشته امانوئل اشمیت و کار حمیدرضا نعیمی که آذر و دی در سالن اصلی تئاتر شهر میزبان مخاطبان است، درباره تئاتر و به شیوه پسامدرن است که در آن زندگی یک بازیگر قرن نوزدهم فرانسه ...

|

نگاهی به نمایش «سلام، خداحافظ» نوشته آثول فوگارد و کار شهاب حسین‌پور

پدر در زیرزمین زنده است
نگاهی به نمایش «سلام، خداحافظ» نوشته آثول فوگارد و کار شهاب حسین‌پور

پدر در زیرزمین زنده است

علیرضا نراقی: نمایشنامه «سلام، خداحافظ» نوشته مشهور و بارها اجراشده‌ آثول فوگارد، نویسنده اهل آفریقای جنوبی، مدتی است که به کارگردان شهاب‌الدین حسین‌پور در تالار حافظ به صحنه می‌رود. این ...

|

نقد و نظری بر نمایش «شنگرف» به نویسندگی و کارگردانی علی یداللهی

خوانشی نو و شایسته از داستان سیاوش
نقد و نظری بر نمایش «شنگرف» به نویسندگی و کارگردانی علی یداللهی

خوانشی نو و شایسته از داستان سیاوش

احمدرضا حجارزاده: شاهنامه فردوسی یکی از غنی‌ترین منابع اقتباس داستان‌های ایرانی در قالب هنرهای نمایشی است اما سینما و تئاتر ایران از این مخزن بی‌پایان داستان‌های حماسی، اسطوره و پهلوانی، ...

|

نگاهی به نمایش «وِرا نام تهمینه سهراب کرد» نوشته و کار «حسین تفنگدار»

در مسلخ عشق جز نکو را نکشند
نگاهی به نمایش «وِرا نام تهمینه سهراب کرد» نوشته و کار «حسین تفنگدار»

در مسلخ عشق جز نکو را نکشند

سید علی تدین صدوقی: نمایش «وِرا نام تهمینه سهراب کرد» همان‌گونه که از نامش پیداست، در مورد زنان شاهنامه است تا مردان آن، زیرا حسین تفنگدار در جایگاه نویسنده و کارگردان با این نام‌گذاری درواقع ...

|

نظرات کاربران