در حال بارگذاری ...
گفت وگو یا سروش طاهری کارگردان و بازیگر نمایش خانه پاکیزه

سیب زندگیتان را با لذت گاز بزنید

سروش طاهری هنرمند باسابقه سال ها است در حوزه بازیگری و کارگردانی تئاتر فعالیت می کند و نمایش های نظیر بینوایان و خون ماتیک را روی صحنه آورده است. طاهری در نمایش خانه پاکیزه به موضوعی فراگیر درباره رهایی آدم ها از زندگی یکنواخت و گاها جان فرسای کلان شهرهای بزرگ می پردازد.

طاهری کارشناس ارشد تئاتر است و عضو هیئت مدیره انجمن هنرهای تجسمی خراسان/ بازبین جشنواره نمایشنامه خوانی خراسان (سه دوره)/ داور جشنواره تئاتر کوتاه دانشجویی بوده است ودر 2 فیلم سینمایی و 10 فیلم تلویزیونی و 12 سریال و 50 تئاتربازی کرده است. طاهری در زمینه تالیف و نگارش کتاب های تخصصی هنری  هم اثر گذارو موفق است و چند مقاله در خصوص فرهنگ و رسانه/ بازیگری جنگ/ نمایشنامه خوانی نوشته است.طاهری رتبه اول بازیگری جشنواره بین المللی تئاتر مقاومت/ رتبه اول بازیگری چهارمین و هشتمین دوره تئاتر ماه/ بهترین بازیگر تئاتر خراسان (سه دوره)/ رتبه اول بازیگری مرد ششمین تئاتر بانوان ایران/ کارگردان نمونه سال/ برگزیده بازیگری مرد در بخش مسابقه مرور تئاتر ایران سی و دومین جشنواره بین المللی تئاتر فجر رابرای بازی در نمایش سنگ بست به دست آورده است و همچنین برای بازی در نمایش «مدریک» مورد تقدیر در بخش «تازه های تئاتر ایران» قرار گرفت.

نمایش خانه پاکیزه در سال نود و دو در جشنواره تئاتر فجر روی صحنه رفت .خانه پاکیزه دی ماه در تالار چهارسوی مجموعۀ تئاتر شهر با حضور 7 بازیگر، به روی صحنه رفته است .مانلی حسین‌پور، سروش طاهری، گیتی قاسمی، معصومه کریمی، آزاده مؤیدی فرد، میلاد محمد زاده و پریا مددی، بازیگران این نمایش هستند. داستان نمایش درباره لین پزشکی آمریکایی است که پاکیزگی و سفیدی خانه‌اش را بیش ازهر چیز دیگر دوست دارد. او خدمتکاری برزیلی دارد که هیچ علاقه‌ای به خدمتکاری ندارد.خواهر لین که زنی وسواسی است با خدمتکار خانه زد و بند می‌کند تا هر روزخانه را تمیز کند و ازطرفی چارلزهمسرلین عاشق یکی از بیمارانش شده و اتفاقاتی رخ می دهد.وحید لاری، طراح صحنه، الهام شعبانی، طراح لباس، حمید رضا قاسمی، طراح گریم، سینا افشار، طراح پوستر و بروشور، میلاد محمد زاده، طراح حرکت، آرش بیات، آهنگ سازی قطعه آخر ازجملۀ سایر عوامل این اثر نمایشی هستند .با سروش طاهری درباره اجرای نمایشش گفت وگویی انجام داده ایم.

 

اجرای نمایش خانه پاکیزه نسبت به اجرای قبلیش در جشنواره تئاتر فجر سه سال قبل دچار چه تغییراتی شده است؟

  به شیوه اجرایی سه قبل وفادار بودیم و در اجرای جدید تلاش شد ارتباط فراگیر تری با مخاطب داشته باشیم. برای این اجرا تمرینات مستمر و منظم چند ماهه  انجام شد و چون نمایش توسط دو کارگردان اجرا شده است توانسته ایم کارگروهی خوبی ارائه کنیم. من و مانلی حسین پور سوای کارگردانی در نمایش هم بازی داریم و با تقسیم وظائف تلاش کردیم تا به آنچه در اجرا مد نظر داریم برسیم. در گروه بازیگران از نمایش قبلی فقط یک نفر با این اجرا همراه شد .

 

آیا نمایش خانه پاکیزه مخاطب را به نگاه تازه داشتن به زندگی و لذت بردن از تک تک لحظات آن دعوت می کند؟

 خانه پاکیزه به مخاطب می گوید سیب زندگیتان را گاز بزنید ،شما تنها کسی هستید که می توانید به زندگی لبخند بزنید و شما هستید که تعیین می کنید که چگونه زندگی کنید.با سخت گرفتن زندگی و درفشار و روزمرگی قرار گرفتن هیچ اتفاقی رخ نمی دهد. باید از زندگی به بهترین نحو لذت برد. دیالوگ های بسیار مهم و کلیدی در نمایش وجود دارد که به این مسئله تاکید دارد. ماتیلد جایی در نمایش ازقول مادرش می گوید"اگر زن های بیشتری در دنیا جوک های زیادی بلد بودند ، عدالت بیشتری به وجود می آمد."در نمایش یک سری ارجاعات درون و برون متنی داریم . ارجاعات درون متنی از همین دیالوگ های نمایش و روابط  بین شخصیت ها شکل گرفته است. ارجاعات برون متنی هم که به نمایش الصاق می کنیم ریشه اش به برداشت های مختلف و متنوع ما از کار برمی گردد.

 

آیا چارلز و لین قربانی زندگی منظم و یکنواخت شهری شده اند که مدام در حال کارکردن هستند؟

 این دو نفر اینقدر درگیر کار و شغلشان شده اند که همدیگر را اصلا در خانه نمی بینند . خاصیت زندگی در شهرهای بزرگ همین غرق شدن در کار و دور شدن از روابط انسانی و عاطفی است . در نظام سرمایه داری غرب شما مجبور هستید ماشین ، خانه و شغل خوب و درجه یک داشته باشیذ و برای رسیدن به اینها باید صبح تا شب کارکرد. لین و چارلز به عنوان دو پزشک اصلا وقتی برای درکنار هم بودن ندارند.

 

حضور آنا باعث می شود در نیمه دوم نمایش برای اولین بار چارلز و لین در کنار هم دیده شوند؟

درست است و در طراحی لباس و صحنه هم به این مسائل پرداختیم و موقعی که آنا وارد زندگی چارلز می شود با خودش رنگ می آورد و صحنه هم رنگی می شود و نورها از زردی و سفیدی به سمت رنگ بنفش و قرمز و رنگ های گرم می رود. در صحنه آخر هم لباس لین هم رنگی و گلدار می شود.

 

لین به تدریج تحت تاثیر شخصیت و نوع نگاه آنا به زندگی قرار می گیرد؟

  بله، حتی لین در صحنه آخر علی رغم اینکه آنا برای او یک رقیب عشقی بوده است می رود و او را در منزلش ویزیت و معاینه می کند وحاضر می شود از او در خانه خودش در غیبت چارلز نگهداری کند . آنا با شنیدن جوک طلایی ماتیلد می میرد و به عبارتی آخرین لذت زندگیش را تجربه می کند و می میرد .ممکن است این تعبیرم بی اساس باشد. اما احساس می کنم در این صحنه آنا یک آرش است که تمام توانش را در تیر کمانش مصرف می کند و آن را رها می کند و دیگر جانی بر بدن ندارد . همه ماها در زندگی یک سیب در اختیار داریم وکمتر آدمی وجود دارد که از این سیب بیش از دو گاز زده باشد و از آن بهره لازم را برده باشد. سیب در نمایش ما نمادی از زندگی است.

 

به نظر می رسد برای آنا طول زندگی مهم نیست ، بلکه ترجیح می دهد در عمر کم هم داشتن باندازه کافی از زندگی لذت ببرد و به همین دلیل تن به معالجه و شیمی درمانی برای زنده ماندن بیشتر نمی دهد؟

با این مسئله موافقم و می گوید طول زندگی برایش مهم نیست و کیفیت زندگی اولویتش است. شاید مخاطب در لحظه اول آشنایی با آنا در نمایش تصور کند او زن احمق و بدون منطقی است که با یک مرد زن دار ارتباط برقرار کرده است. اما بتدریج متوجه می شود قضایا اینگونه نیست و آنا دوست دارد معنی واقعی عشق را قبل از مردن بچشد.

 

به نظر می رسد در نمایش شخصیت هایی نظیر ویرجیتا و ماتیلد  که کودک درون قوی دارند از زندگی لذت بشتری می برند؟

بله، این ها زندگی را سخت نمی گیرند و ویرجینا با نظافت کردن خانه که بنظر پیش پا افتاده است لذت می برد. مسئله دیگر این است که همه ماها از وضعیت خودمان راضی نیستیم و از ویژگی های مثبتتمان غافل هستیم.

 

به نظر می رسد سفر چارلز برای آوردن دارو بیشتر یک سفر خودشناسانه است؟

من هم با این تعبیر موافقم .

 

آیاچارلز و لین و بعد از مرگ آنا وارد مرحله جدیدی از زندگیشان می شوند؟

به نظرم  زندگیشان به حالت عادی برمی گردد و به زیبایی و جذابیت های زندگی بیشتر فکر می کنند.

 

گفت وگو از احمد محمد اسماعیلی




نظرات کاربران