در حال بارگذاری ...
گفت گو با فهیمه امن زاده بازیگر نمایش آیس لند

روایت خشم و نفرت در نگاه یک زن

ایران تئاتر:نمایش «آیس لند» نوشته نیکلاس بیلوندر باره مهاجرت و تاثیرات فرهنگی مهاجرت در زندگی آدمها است ،که به قصد رسیدن به اتوپیا رنج های مهاجرت را تحمل می کنند .اما در عمل با اتوپیایی مواجه نمی شوند و شاید هم وارد برزخ می شوند. فهیمه امن زاده در نمایش آیس لند در قالب یک نقش دشوار و به شدت درونی بازی متفاوتی و درجه یکی از خودش ارائه می کند

فهیمه امن زاده از کودکی وارد عرصه هنری شد و بیش از دو دهه است در حوزه بازیگری تئاتر و سینما فعالیت می کند و فعالیت حرفه ای وی در عرصه تئاتر از سال 1377 در جشنواره فجر با متنی از اصغر فرهادی و کارگردانی مهدی مکاری و سال 1379 با نمایش سعادت لرزان مردمان تیره روز نوشته علیرضا نادری و کارگردانی محسن علیخانی و به عنوان بازیگر حرفه ای تئاتر شروع شد و در همان نمایش کاندیدای بهترین بازیگر زن در جشنواره بین المللی فجر شد. فیلم منطق مطلق اتفاق ، روایت شتاب زده یک انتقام ساده با پایان خوش،فیلم موچین،راه بی پایان ،ماه عسل و قرمز و دیگران ،گلهای شمعدانی، ماه در آب، شایعات ، کوپن و در شوره زار از جمله کارهای شاخص سینمایی و تئاتری امن زاده محسوب می شوند. امن زاده به خاطر بازی در نمایش قرمز و دیگران تقدیر در جشنواره فجر و کاندیدای جشن بازیگر برای نمایش کوکوی کبوتران حرم علیرضا نادری و تقدیر برای بازی در همین کار در جشنواره تئاتر فجر بوده است. نمایش «آیس لند» نوشته نیکلاس بیلون برنده سه جایزه نمایشنامه نویسی ازفستیوال سامرورکس کانادا و جایزه بهترین نمایشنامه از دید تماشاگران درفستیوال سامرورکس است وبرای اولین بار درایران روی صحنه می رود .نمایش آیس لند با ترجمه زهرا جواهری و کارگردانی آیدا کیخایی و با حضور آزاده صمدی، فهیمه امن زاده و احسان کرمی درتئاترباران به روی صحنه رفته است. سایرعوامل این اجرا عبارتند از مدیر تولید: محمد قدس، طراح پوستر و بروشور: امیر اسمی،دستیار کارگردان وبرنامه ریز: الهام خداوردی و روابط عمومی: مارال دوستی. با فهیمه امن زاده در باره ابعاد نقش آنا گادوین گفت وگویی انجام داده ایم.

 

 درسال های اخیر در نمایش های خارجی در قالب نقش های برون گرا و احساساتی  بازی داشته اید. اما ایفای نقش آنای درون گرا و پیچیده در نمایش آیس لند به نظر می رسد یک تجربه متفاوت در کارنامه بازیگریتان باشد؟

آنا گادوین نمایش آیس لند یکی از سخت ترین نقش هایی است که در این سالها بازیش کرده ام و بازتاب هایی هم که در باره ایفای نقشم دریافت کردم ،جذاب بود و خیلی ها گفتند اصلا من را نشناختند و با خودشان مدام می گفتند آیا این آنا را فهیمه امن زاده بازی کرده است؟ . بنابراین متفاوت بودن این شخصیت برایم خیلی حائز اهمیت بود . البته در این دو دهه نقش متفاوت کم بازی نکرده ام .در نمایش آرسینک و تور کهنه  نقش پیرزن بازی کردم و چون این پیرزن ویژگی های تیپکال داشت نمی شد زیاد روی جنبه و ابعاد بازیگری من در باره اش بحث و آنالیز داشت.

 

در نمایش شوره زار هم به خوبی نقش یک زن خاموش و درونی را بازی کردید؟

بله، اشاره درستی است واین نقشم هم درونی و آرام بود . متن آیس لند فوق العاده بود و نقش آنا درحقیقت برای بازیگر یک فرصت عرصه اندام را به وجود می آورد. آنا به لحاظ شخصیتی فوق العاده پیچیده وچند لایه بود .میزانسن هایی که کارگردان برای بازیگران در صحنه طراحی کرده بود ،ایستا و ساکن بود و به عنوان بازیگر هیچ اکت فیزیکی در حین بازی نداشتیم و این امر ایفای نقش را دوچندان سخت تر می کرد. کل بازی سه بازیگر نمایش منحصربه چهره شان شده بود .

 

این ایستا بودن حرکت بازیگران در بازی شما توام با بروز کمترین میزان برزو احساسات درصورتتان توام بود و مثل دو بازیگر دیگر فرصت برون ریزی عاطفی را نداشتید؟

به نکته مهمی اشاره کردید و ایفای این نقش برای من یک چالش بزرگ و جدی بود. هر روز به آیدا کیخیایی می گویم .نقش آنا دارد من را دیوانه می کند و تمام وجودم درگیرایفای این نقش است .

 

آیا هرروز با نقش آنا کلنجار می روید و تلاش می کنید بخشی از شخصیتش که در لایه ای از ابهام قرار دارد. ابهام زدایی کنید؟

درست. البته نمی شود چیزهای جدیدی را به نقش آنا اضافه کرد. در پروسه تمرینات به یک شمایلی از این زن رسیدم.

 

این شمایل فقط در بحث درونیات و افکار آنا بود؟

 نه، بخشش فیزیکالش را هم دنبال کردم و به طور مثال اگر دقت کرده باشید نوع و فرم نشستن آنا روی صندلی خشک و شق و رق است .انگاری معذب روی صحنه نشسته است . نوع نگاهش هم عجیب است و این نوع نگاهش را بداهه به ذهنم آمد و اتود زدم و آیدا کیخیایی پذیرفتش . در این نگاه بارهای معانی زیادی مثل شرم، خجالت ، تنفر، کینه ، خشم و سوءظن دارد.

 

آیا آنا را می توانیم آدمی روان پریش بدانیم؟

بله، اما در ابتدا نباید این خصلت آنا برای مخاطب رو می شد وبتدریج وملو باید مخاطب این خصلت آنا را متوجه می شد.

 

ازجایی که از کیفش صابون در می آورد و می خورد .این وجوه روانی بودنش برای مخاطب قابل باور می شود؟

این نقطه شروع فهمیدن روانی بودن آنا برای تماشاگر است و مخاطب ترغیب می شود که ان کاراکتر و رفتارهایش را پیگیری کند.

 

آیا این خصلت ها مثل صابون خوردن در متن اصلی نمایش نامه هم وجود داشت؟

همه این جزئیات  در متن وجود داشت و از این مرحله به بعد آنا رفتارهایش را بروز بیرونی می کند و مخاطب متوجه می شود این آدم چه درون پرتلاطم و مشحون ازعقده ای دارد.

 

جنس دیالوگ گویی در نمایش آیس لند به بازیگر در جهت ایفای نقشش کمک می کند؟

بله، جنس دیالوگ گویی در این نمایش خاص است و من در روزهای اول این تردید را داشتم که شاید چون این دیالوگ ها مبتنی بر فرهنگ و روابط غربی است. مخاطب ایرانی نتواند با آن ارتباط کاملی پیدا کند. به طورمثال شاید مخاطب ایرانی درک نکند که مستاجردرکانادا حق و حقوق متفاوتی نسبت حق و حقوق مستاجران در ایران دارد و مخاطب ایرانی تعجب کند که مالک در برابر فروش خانه اش باید جوابگوی مستاجرش باشد و یا نمونه های دیگر. اما خوشبخاتنه فضای کار آنقدری جهان شمول بود که مخاطب درحین اجرا با نمایش ارتباط خوبی برقرار کرده است.

 

گفت وگو از احمد محمد اسماعیلی

 




نظرات کاربران