نقدی بر نمایش گاوصندوق نوشته و کار مجید جعفری
نمونه ای خوب برای دوران جدیدی به نام تئاتر کمدی
ایران تئاتر_سید علی تدین صدوقی : نمایش کمدی گاوصندوق، نوشته و کار مجید جعفری که در حوزه تئاتر آزاد سابق (تئاتر کمدی فعلی) در سینما بلوار روی صحنه است، با دیگر نمایشهای این حوزه بسیار متفاوت است. بهگونهای که میتواند باکمی اغماض نمونه خوبی باشد برای نمایشهای حوزه تئاتر آزاد.
این روزها تئاترآزاد به «تئاتر کمدی ایران» تغییر نام پیداکرده، اما طول میکشد که رسماً وماهیتا نیز تغیر یابد. چراکه هنوز بسیاری از نمایشهای این بخش از تئاتر هنوز با همان شکل «تئاتر آزادیاش» دارد به روی صحنه میرود. مجید جعفری اما با این کار اخیرش نشان داد که میتوان همچنان در این حوزه کارکرد و نمایش به روی صحنه برد بدون آنکه با سبک و سیاق معمول این نمایشها روبرو گشته وبکارشان گرفت.
نمایش گاوصندوق کمدیای سالم است که بهزور لودگی و لوده بازی نمیخواهد از تماشاگرانش خنده بگیرد. البته بزرگترین امتیاز این نمایش همین است. این امر موجب شده برخلاف معمول که اصولاً وتقریبا اصلاً در خصوص این نمایشها نقدی تکنیکی وجدی بهجز ایرادگیریها و اشکالهای نظارتی معمول نوشته نمیشد ه ،این بار با توجه به همه پارامترهای اصولی و مناسبی که این نمایش دارد نقدی نگاشته شود.
قصه نمایش خیلی پیچیده نیست ؛ دو دزد یک گاوصندوق را میدزدند و آن را به یک انبار یا محل سکونت زنوشوهری خنزرپنزری میبرند، اما بجای پول دختر نوجوان صاحبخانه در گاوصندوق است ، و بقیه ماجرا ...
بخش اول نمایش دراماتیکتر از نیمه دوم آن است. چراکه در بخش دوم بسیار شتابزده نمایش به انتها رسیده و نویسنده و کارگردان یکطوری آن را بهاصطلاح جمع میکند. بهگونهای که پایان دراماتیکی برای آن در نظر نمیگیرد؛ و با موسیقی و ترانه و البته پایان خوش نمایش را به انتها میبرد. البته پایان خوش اینگونه نمایشها همیشه موجب میشود که انتهایی مشابه داشته باشند و همهچیز بهخوبی و خوشی تمام شود. نمایش یکگوشه نگاه انتقادی اجتماعی هم به مسایل مبتلابه روز جامعه دارد؛ که در حد چند دیالوگ و... گفته میشود که شعاری نیز مینماید. درواقع پایان نمایش و روند توالیاش تا رسیدن به نقطه پایان باید مورد مداقه مجدد قرار گیرد. تا انتهایی دراماتیزه تر و نه آنقدر تکراری و شعاری برای آن رقمزده شود. درعینحال مواردی هم که درجاهایی نزدیک به تئاتر آزاد میشود ،باید موردتوجه قرارگرفته و اصلاح گردد تا خدایناکرده در ورطه لوده بازی و لودگی در نغلتد.
اما از اینها که بگذریم به طراحی صحنه نمایش میرسیم که یک انباری سمساری گونه را بهخوبی نشان داده است. هرچند که از همه فضا و وسایلی که درصحنه است استفاده نمیشود وبخشی از آن صرفاً برای پر کردن فضا ونشان دادن آن است؛ و بلااستفاده بر جای میماند. از طرفی صحنه بیشازحد شلوغ و در هم به نظر میرسد. بدون آنکه از وسایل موجود استفاده دراماتیک شود.
از طراحی صحنه که بگذریم به بازیها میرسیم ، که نسبتاً روان صورت پذیرفته و بده بسانها بهخوبی انجام میشد. کمدی نمایش هم نسبتاً بهدور از لوده بازیهای معمول اینگونه کارها است. بازیگر نقش زن خنزرپنزری با توجه به تیپی که برایش ساختهشده بود خیلی پرانرژی و قابلتأمل برصحنه حاضر می شود و همانطور بازی بازیگر نقش خنزرپنزری.
درواقع کارگردانی نمایش با در نظر گرفتن عناصر کمدی سالم ایرانی انجامشده و حرکات و میزان سن نیز برابر با خواست متن و تیپ شخصیتها طرحریزیشده بود. درنهایت باید گفت که با یک نمونه نمایش کمدی خوب در حوزه تئاتر کمدی یا همان تئاتر آزاد روبرو بودیم ، که حتی میتواند با رعایت و اصلاح عناصر و موارد مدنظر در خصوص مسایل تکنیکی و نظارتی و... در تالارهای تئاتر شهر و... نیز به روی صحنه برود. حالا میتوان دیدن این نمایش را در حوزه تئاتر آزاد به همگان توصیه کرد.