گذراندن دوره بداههسازی برای تمام افرادی که تئاتر کار میکنند، ضروری است
به گزارش خبرنگار اعزامی سایت ایران تئاتر به اصفهان، بهرام شاهمحمدلو در این کارگاه با تأکید بر لزوم وجود امکانات کار عملی روی این مبحث گفت:«از این پس عنوان کودک از دیدگاه من به سه بخش مجزای خردسال، کودک و نوجوان تقسیم میشود. اگر چه این سه بخش از لحاظ شرایط جسمی، روحی و دانشی در شرایط متفاوتی هستند، اما لازم است که به هر یک از آنها به صورت تخصصی نگاه کرد.»
ورک شاپ"بداههسازی در تئاتر و تئاتر کودک" با سرپرستی بهرام شاهمحمدلو، صبح امروز(21 آبان ماه) در اصفهان برگزار شد.
به گزارش خبرنگار اعزامی سایت ایران تئاتر به اصفهان، بهرام شاهمحمدلو در این کارگاه با تأکید بر لزوم وجود امکانات کار عملی روی این مبحث گفت:«از این پس عنوان کودک از دیدگاه من به سه بخش مجزای خردسال، کودک و نوجوان تقسیم میشود. اگر چه این سه بخش از لحاظ شرایط جسمی، روحی و دانشی در شرایط متفاوتی هستند، اما لازم است که به هر یک از آنها به صورت تخصصی نگاه کرد.»
وی محدود بودن نمایشنامهنویسی، متن و نگاه تخصصی به نوشتههای گروه سنی را از مشکلات عمده تئاتر کودک دانست و افزود:«جای تأسف است که بزرگترهایی که دورههای سنی خردسالی، کودکی و نوجوانی را پشت سر گذاشتهاند، این دورهها را از یاد بردهاند. در حالی که همه آن تجربیات گذشته در ما و در بخشهای پنهان خاطره ما جای گرفتهاند. شاید لازم باشد فکر کنیم که در شرایط و موقعیت خاصی آن لایهها را بگشاییم.»
وی درباره علاقه خود به بداههسازی گفت:«تجربه عملی، مقوله متن، زنده بودن کار و شکلگیری سریع متن در این سیستم، مرا به سوی بداهه سازی کشاند. اعتقاد دارم برای تمام کسانی که تئاتر کار میکنند، گذراندن چنین دورهای ضروری است. زیرا شخصیت، زاویه دید و دریافت هر فرد در این سیستم از همه زوایا تغییر پیدا میکند.»
وی در تعریف تئاتر بداهه سازی گفت:«بداهه سازی در ترجمه همان"آن" و"لحظه" است و ساختن، بیان کردن و تجربه کردن در آن و لحظه را شامل میشود. هر کودکی با ورود به سه سالگی(خردسالی) نوعی جذبه در وجودش شکل میگیرد که به تعبیری به آن عنوان عشق میدهند و کاملاً غیرارادی است. این همان بازی است. کودک از طریق بازی خود را رشد میدهد و حافظهاش سعی در شناخت اطراف میکند. پایههای مسائل شخصی او نیز از همین زمان گذاشته میشود.»
وی درباره ضرورت پرداختن به حیطه تئاتر بداههسازی گفت:«گروه سنی کودک و نوجوان کمتر از گروههای بزرگسال، درگیر قواعد، قوانین و اصولی هستند که از طریق ذهن و حس منتقل میشود. در حالی که برای بزرگسالان این امور کاملاً جا افتاده است. نقش بزرگسال در این دوره، نظمدهی و هدایت درایت کودک است. برای کودک، "بازی" نوعی اعلام وجود نیز هست که به تدریج قواعدِ تکراری مییابند.»
وی در تبیین ویژگیهای بازی افزود:«بازی قواعد و قوانینی دارد که اگر گروه بازی کننده آن را رعایت کنند، خلاقه میشوند؛ شکل میگیرند و رشد میکنند.»
وی ادامه داد:«در سنین 35 تا 70 سالی بازیها کیفیت خود را از دست میدهند و بازی به زیرلایههای ذهنی فرد میرود، اما پس از گذشت این دوره دوباره با بروز ضعف جسمانی و خستگی، بازیها زنده میشوند.»
وی قانونمندی را شرط لازم بازی دانست و افزود:«با رعایت همه قانونها، دو بازی یکسان درجهان پیدا نمیشود. یک بازی فوتبال هم یک بازی است. 100 هزار تن آن را میبینند و لذت میبرند. چرا در بازیای که انسان را نشانه رفته مخاطب محدود شده و به سرعت به تکرار کشیده میشود؟ چه ویژگیهایی باید به خرج داد که هیچ اجرایی شبیه دیگر اجراها نباشد؟ در تئاتر بداههپردازی همان زنده بودن لحظات تمرین و اجراست و پایه این زنده بودن، بر به کارگیری پنج ابزار حسی انسانی به صورت طبیعی است.»