شهرزاد و هفت قصهاش به روایت محسن حسینی
شهرزاد هفت قصه برای شهریار ،شهرباز و تماشاگران حکایت میکند .
شهرزاد و هفت قصهاش به روایت محسن حسینی
محسن حسینی(به شهرزاد قصههایم: مهین بانو)
«آنچه قصهگو نقل میکند، برگرفته از تجربه، خواه تجربه خود وی و خواه تجربه منقول دیگران است و او هم به نوبه خود آن را جزئی از تجربه کسانی میکند که به حکایتش گوش میدهند.»
والتر بنیامین
«تنها در اسطورهها حقایق نهفتهاند و در حقایق امروزین هم اسطورهها جایگزین شدهاند.»
پیر پائولو پازولینی
«شهرزاد و هفت قصهاش» روایتی با رویکردی به بافت اثری چون«هزار و یکشب» و ساختار شیوه روایتی ــ نمایشی(Lecture Performance) شهرزاد، که به ویژه سفرهای هفتگانه سندباد بحری و ملاقات وی با همزادش (به عبارتی نهادش) بری(باربر) را نشان میدهد. در این جا در هزار تویی(لابیرنت) نقل داستانها و یا حکایتهای عجیب و غریب سندباد بحری به عنوان«من» خطاب به سندباد بری یا«نهاد» خود روایت میکند.
از این نقطه نظر این اثر،بهانهایی برای گروه تئاتر استوویداتو و دراماتورگ، طراح و کارگردان محسن حسینی میشود که نقبی دراماتیکی ــ دراماتورگی به هفت پروژههای تئاتر گذشته کارگردان اثر هم بزند.
تئاتر روایتی رقص پرفرمنس چند رسانهای(multi media dance theater hecture performance) یکی از امکانات صحنه نمایش امروز در تلاش گسترده خود چه در حیطه دراماتیکی و چه در روند دراماتورگی به تلفیق، تطبیق و یا تبیین هر دو هفتگانهها:
شهرزاد/ حسینی/ سندبادها میپردازد و به عبارتی سوژه(Sujet) سفر در این پیس(piece) اجرایی به تدریج محور روایتی ــ نمایشی قرار میگیرد.
شهرزاد هفت قصه برای شهریار شهرباز و تماشاگران حکایت میکند و قصههای هفتگانه شهرزاد در هفت اپیزود به نمایش گذاشته خواهد شد که با پرولوگی کوتاه آغاز میگردد. قصههای شهرزاد بر اساس جوهره داستانهای هزار ویکشب، به عبارتی با سوژههایی همچون: هنر عشق ورزیدن، در جستجوی عشق گمشده، داستانسرایی، نقالی، هنر بدیهه سازی زنده، هنری که«الان و اینجا»، از مباحث بنیادین هنر پرفرمنس(The performing Art) است و بالطبع در حیطه هنر دیداری و شنیداریaudivisuell art جای خواهد گرفت.
شهرزاد در امتداد روایت داستانهایش به سرچشمههای تاثیر خود از داستانهای کهنتر؛ افسانههایی دورتر تمسک جسته و سعی بر این دارد تا بتواند شهریار نابخرد، بعبارتی شهرباز را رام نماید و در برون رفت از بحران داستان سرایی خود به هزار تویی«مانند اصل اثر: هزار و یکشب» از قصههایی میرسد، که شهرزاد با شخصیت قصههایش همذات و هم پندار گشته و تبدیل به اسطوره میگردد، اسطورهایی که«الان و اینجا» شکل میگیرد.
جزئیات سفرهای هفتگانه سندباد ابداً برای این پروژه، تئاتر پرفرمنس بطور ریز و یا گاهشمار لحظه به لحظه مورد نظر نبوده و تنها با پرشهای سریع ابعاد زمانی و مکانی سعی بر این خواهد شد که به توالی و تداوم زمان و مکان با توجه به جوهره فرم و محتوی در حکایتها برسد. برخورد سندباد/ حسینی/ شهرزاد با انسانها، موجودات عجیب و مهیب بعبارتی:«پلیدکان»،«اخوان شیاطین»،«غارمردگان»،«قوم یأجوج و مأجوج» و... از طریق شیوههای مختلف روایتی ــ نمایشی شهرزاد و ایستگاههای ذهنی وی، نمایشیتر نمودن تصاویر، حرکت نگاری و کاربرد مولتی مدیا ــ در حیطه مستندساز رویکرد و یا عملکرد نوینتری به پروژه تئاتر پرفرمنس:«شهرزاد و هفت قصهاش» منتهی میگردد.