یادداشت افسانه زمانی،کارگردان نمایش «ناسور» در جشنواره تئاتر فجر
سنتها و آیینها در باورهای ذاتی و غریزی جامعه
یکی از نمایشهای جشنواره تئاتر فجر در سال جاری، نمایش «ناسور» به کارگردانی افسانه زمانی بود که در بخش مرور تئاتر ایران و در تالار حافظ روی صحنه رفت. زمانی به همین مناسبت یادداشت کوتاهی در اختیار ما قرار داده است که میخوانید:
فشرده در خم یک غم ناسور میان رفت و آمدهای خورشید زندگانیام
چشم دلم روشن نیست، آخر مردهاند عشقهای جوانیام
(اهورا حسینصباغی)
مطرب یعنی اهل طرب و طرب جایی ندارد جز دل آدمی، پس مطرب اهل دل است و حکایتش لاجرم بر دل نشیند. ناسور حکایت مطربجماعتی است زخمخورده از بیمهری خودی و بیخودی. حکایت عشقی بیسرانجام که مثل آتشی بر زندگیشان میافتد و همه هستیشان را در خاکستر ندامت میپوشاند و تلاشی برای التیام این زخم ناسور با آنچه از طرب و تعزیت در چنته دارند. در این میان آنچه قربانی میشود عاشقی روشنگر است که در تاریخ این دیار حکایتی تکراری است. نمایش ایرانی و شیوههای بیبدیل آن در زمانه ما با گذر از مدرنیته، جانی تازه گرفته و با نگاهی نو امکان و فرصتهایی بینظیر از شیوههای اجرایی در اختیار نمایشگران قرار میدهد.گرچه با آغاز مدرنیته در ایران، این شیوهها با انگ کهنهگرایی به حاشیه رانده شدند اما گذر از این دوران ثابت کرد سنتها و آیینها جای در باورهای ذاتی و غریزی جوامع دارند و هرگز دستخوش فراموشی نخواهند شد. یافتن کارکردهای تازه و نگاه جدید به این شیوههای اصیل فرصتی مغتنم برای جامعه تئاتری ماست و معرف تئاتر ایران با ویژگیهای منحصر بهفرد در جهان خواهد بود.