در حال بارگذاری ...
گفت وگو ایران تئاتر با حسین پاکدل کارگردان نمایش «کابوس حضرت‌ اشرف»

50 سال از تاریخ ایران را به صحنه آورده ام

نمایش کابوس حضرت اشرف روایتگر زندگی شخصیتی است که خدمات و کارهایی زیادی برای ایران انجام داده است.اما چهره ای خاکستری در تاریخ دارد. قوام السلطنته سیاستمدار کهنه کار ایرانی با حضور تاثیر گذارش بعد از اتفاقات شهریور بیست توانست با دیپلماسی خاک ایرن را از تجزیه شدن نجات بدهد. پاکدل در اجرایش به ترسیم چهره این شخصیت که مورد مناقشه زیادی بوده است پرداخته است.

حسین پاکدل نویسنده، مجری صدا و سیما و کارگردان تاثیرگذار ایرانی است.. او در سال‌های ۱۳۶۶ تا ۱۳۷۳، مدیریت پخش شبکه اول سیما را بر عهده داشت. همچنین مدیر دوره‌های دهم و یازدهم جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان بود و چند سالی بر مستند مدیریت مجموعه تئاتر شهر تکیه زد و نمایش هایی نظیر رقص زمین و سمفونی درد را در سال های قبل روی صحنه اجزا کرده است. پاکدل در حوزه بازیگری هم دستی دارد و در کارهایی نیر برف روی کاج ها، مسافر ری به بازی پرداخته است. کابوس حضرت اشرف این نمایش پربازیگرکه ساختار مدرنی دارد وهمانند  آثار پیشین  پاکدل مانند «حضرت‌ والا»، «امر ملوکانه»، عشق وعالیجناب» و «یک صبح ناگهان» به حوادث و شخصیت‌های دراماتیک تاریخ معاصر ایران می‌پردازد. مورد اقبال مخاطبان قرارگرفته است. متن «کابوس حضرت‌ اشرف» توسط حسین پاکدل پس از مدت‌ها تحقیق و پژوهش نوشته شده و در اجرای این نمایش ایمان افشاریان با سمت دراماتوژ با پاکدل همکاری می‌کند و بعد از اجرای موفق درجشنواره تئاترفجر اجرای عمومیش را در تماشاخانه ایرانشهر آغاز کرده است. کارگردان در این نمایش در بستری مدرن مفاهیم مدنظرش را با استفاده از زبان و لحن گروتسک مطرح می‌کند. حمیدرضا نعیمی، آرش فلاحت پیشه، بهنام شرفی، محمد صادق ملک، سوده شرحی، مهدی پاکدل، عاطفه رضوی، نیکی مظفری، صالح لواسانی، مجتبی بابایی فرد، امیرکاوه آهنین جان، کورش تهامی به عنوان بازیگر،ایمان یزدی (دستیار کارگردان و برنامه ریز)، ماریا حاجیها (طراح گریم)، ایمان افشاریان ومهدی پاکدل (طراح صحنه)، سوده شرحی (طراح لباس)، نورالدین حیدری ماهر (مجری طرح) و مریم نراقی (مشاور رسانه‌ای) از دیگرعوامل این نمایش هستند. با پاکدل در باره اجرای نمایشش گفت وگویی انجام داده ایم

 

آیا بر اساس دغدغه هایی که در تئاتر دارید متن هایتان را برای اجرا آماده می کنید؟

برای خلق اثر هنری باید وقت و انرژی صرف کرد. می شود به فواصل نزدیک به هم نمایشی را روی صحنه برد اما به قول زنده یاد حسن حسینی "تعجیل در خلق هنر مثل چرت زدن در حین رانندگی است."نمی شود با شتاب اثری را خلق کرد و انتظار داشت که کارماندگار و شاخص هم باشد. برای کار خوب باید مطالعه ، تحقیق و پژوهش کرد و اجراهای این نوعی پنج شش سال زمان نیاز دارد و برای تولیدش هم باید 5- 6  ماه تمرین کرد.

 

برای اجرای نمایش کابوس حضرت اشرف زمان تمرینات چقدر بود؟

 درحدود چهار و ماه نیم تمرین انجام دادیم .

 

آیا به ضرورت اجرای چنین نمایش در مقطع فعلی اعتقاد داشتید؟

 بله، به نظرم ضرورت داشت . ضرورتی که غیر قابل جایگزین است. من تلاش کردم این قطعیت را به اثبات برسانم

 

معمولا در تئاتر ما دراماتوژی متن در باره نمایش نامه های خارجی صورت می گیرد. شما بر اساس چه نیازی دراماتورژی متن را به ایمان افشاریان سپردید؟

نباید خودمان را ازهمفکری دیگران بی نیاز بدانیم . یک آدم هرچقدر هم که توانایی داشته باشد.بازهم نیاز دارد کسی کنارش باشد ونکاتی را به او گوشزد کند و یا یک همفکری داشته باشند برای خلق بهتر لحظات درام. به نظر من این همراهی مختص به نمایش نامه های خارجی نیست .هرنمایشی نیاز به این کمک دارد .تعریف دراماتوژی ، مابه ازا نمایشی پیدا کردن در متن نوشتاری است . دراماتوژی می تواند به جذاب وبهتر شدن اجرای نمایش کمک های زیادی انجام بدهد. یادمان نرود دروهله اول در تئاتر نمایش می دهیم .من در کارهای قبلی هم از دراماتوژ استفاده کرده بودم. در این نمایش ایمان افشاریان کمک های زیادی به من انجام داد.

 

تاریخ معاصر ایران در یک صد سل قبل چه جذابیت هایی دارد که چند باری در اجرای نمایش به سراغش رفته اید؟

تاریخ معاصر فقط برای من جذابیت ندارد. و خیلی از دوستان کارگردان به سراغش رفته اند.آتیلا پسیانی ، محمد رحمانیان،حمید امجد ، آرش آبسلان و سایرین به این سمت رفته اند. در باره تاریخ معاصر پنج نمایش روی صحنه برده ام  و متاسفانه یکی از آن ها ( عشق وعالیجناب) فرصت اجرا عمومی را پیدا نکرد و امیدوارم بتوانم به زودی روی صحنه اجرایش کنم . به نظر من بین هنرنمایش و تاریخ ارتباط مستقیمی وجود دارد و به شدت به هم وابسته هستند و به یکدیگر نیاز دارند. آبشخور اصلی هنر نمایش تاریخ است. آثار اغلب بزرگان تاریخی نقبی به تاریخ است. تاریخ پر از لحظات دراماتیک است و می تواند مایه عبرت باشد. از آن طرف هم تاریخ نیاز به تئاتر دارد . تئاتر به بخش تاریک تاریخ نور می تاباند و بزرگ نمایی می کند و در معرض دید قرار می دهد. تاریخ معاصر چون در نزدیکی ما قرار دارد می توانیم به سهولت برویم سمتش و خیلی هم به امروز ما نزدیک است. در 140 سال اخیر مدام حوادثی مشابه تکرار شده است و در یک چرخه تکرار زیست می کنیم.

 

تاریخ معاصر ایران بعد از مشروطه دوران پرفراز و نشیبی را طی کرد؟

 بله، از لحظه ای که تیر به قلب ناصرالدین شاه برخورد کرد . تاریخ ایران هر روز شاهد یک اتفاق نو و جدید است.قبل از آن نزدیک به نیم قرن تاریخ بدون فراز و نشیبی داشتیم.هنوز خیلی از مسائلی که در یک صدو خورده ای سال گذشته مسئله مردم بوده ، همچنان چنین ویژگی دارد.

 

در پرداختن به تاریخ معاصر و روایتش به وقایع وشخصیت هایی  بر می خوریم که مورد مناقشه هستند. با این چالش در نمایش تان چگونه برخورد کردید؟

ببینید موقعی بحث مناقشه در اثر نمایشی تاریخی به وجود می آید ، که بخواهیم در باره شخصیت و یا شخصیت ها قضاوت داشته باشیم. تئاتر کارش قضاوت کردن و روایت صرف نیست. اگر بخواهیم روایت صرف را شاهد باشیم کتاب منبع رجوع بهتری است.تئاتر وظیفه دارد درام را تعریف کند.درام باید دروهله اول مخاطب را سرگرم کند و بعد از خاتمه اجرا باعث ایجاد تفکر بشود و اندیشه و تفکر مخاطب را وسعت بدهد و آدم را آگاه کند ودر ضمن او رابه تفکر وادار کند . فکر می کنم در سال های اخیر با روی صحنه رفتن زندگی اشخاص مهم تاریخ مثل دکتر محمد مصدق و دکتر فاطمی ظرفیت جامعه هنری افزایش پیدا کرده است.

 

انتخاب شخصیت قوام برای اجرای نمایش  به دلیل تنوع نظرات در باره اهداف و اعمال  او بود؟

قوام شخصیت دراماتیکی دارد.و در تاریخ معاصر بسیار اثر گذار بوده است. شخصیتی که نزدیک به 60 سال در مسندهای مختلف سیاسی  و حکومتی فعالیت کرد و در خیلی از اتفاقات مهم ان کشور نقش داشت و نمی توانیم به سادگی از کنارش عبور کنیم.

 

گفت وگو از احمد محمد اسماعیلی




نظرات کاربران