در حال بارگذاری ...
با نگاهی به وضعیت هنرهای نمایشی در استرالیا بررسی شد

توریسم هنری، ظرفیت بالقوه تئاتر ایران

ایران تئاتر- حسین سینجلی :بخش خصوصی در صورت شناخت درست ظرفیت‌های تئاتر ایران با داشتن یک برنامه‌ریزی اصولی، می‌تواند در آینده‌ای نه چندان دور، جریان‌ساز پدیده توریسم هنری با اولویت هنر نمایش در کشور شود.

 واگذاری و تولید اجرای تئاتر توسط بخش خصوصی به عنوان یکی از خواسته‌‌های همیشگی و قدیمی اهالی تئاتر، اگرچه کمی دیر هنگام اما به مدد نگاه نو و متفاوت مدیران و متولیان امر، از چند سال پیش به صورت جدی کلید خورد.شرایط فعلی هر چند تا رسیدن به نقطه ایده‌آل فاصله بسیاری دارد، اما در صورت استمرار این روند، با برنامه‌ریزیِ‌ کارشناسی شده و ادامه حمایت دولت، می‌توان برای آن چشم‌اندازی روشن و قابل دسترس متصور بود، به ویژه شکوفایی و رشد اقتصاد تئاتر که همیشه به عنوان یکی از اصلی‌ترین دغدغه‌های هنرمندان این عرصه مطرح بوده است.بی‌تردید شناسایی ظرفیت‌های غنی و بالقوه‌ای تئاتر ایران و استفاده بهینه از آنها در گام نخست یکی از مهم‌ترین مسائلی است که باید به اشکال مختلف مورد توجه قرار بگیرد.

در این میان «امنیت اقتصادی»  مهم‌ترین فاکتور  تشویق و ترغیب بخش خصوصی برای حضور و سرمایه‌گذاری در تئاتر است. مسئله‌ای تعیین کننده، که می‌تواند این فرآیند نوپا را به سرعت متحول و فراگیر کند. از سویی دیگر با توجه به اینکه برای بخش خصوصی  توجیه اقتصادی با بازگشت سرمایه و سودآوری حداقلی (در ابتدای کار) جزو نخستین فاکتورهایی است که سرمایه‌گذار را برای اقدام و ورود عملی به جریان تولید و اجرای تئاتر متقاعد می‌کند، لذا ارائه مصداق‌ها و نمونه‌های موفق از حضور و فعالیت بخش خصوصی در دیگر کشورها بسیار حائز اهمیت است. علاوه بر این نباید از این نکته مهم غافل شد که حضور موفق بخش خصوصی در جریان تولید و اجرای تئاتر، با توجه به موقعیت جغرافیایی و ظرفیت بالای هنرمندان ایرانی، می‌تواند در آینده‌ای نه چندان دور، جریان‌ساز پدیده پردرآمد گردشگری فرهنگی و توریسم هنری با سمت و سوی هنرهای نمایشی در خاورمیانه شود، و از این رهگذر تقریبا می‌توان با قطعیت این اطمینان را به بخش خصوصی داد که بازگشت سرمایه و سوددهی قطعی است.

کشور ما اگرچه در میان کشورهای صاحب تئاتر با فاصله زمانی زیادی در حال واگذاری جریان تولید و اجرای تئاتر به بخش خصوصی است اما آنچه اهمیت دارد این است که تئاتر ما به واسطه وجود هنرمندان خلاق و توانمندی که طی این سال ها به اشکال مختلف امتخان خود را پس داده اند، می‌توان امیدوار بود که با یک برنامه‌ریزی مدون و کارشناسی شده، در زمانی نه چندان طولانی تا حد زیادی این فاصله را جبران کرد.

 

استرالیا؛ نمونه‌ای موفق در توریسم هنری

 شاید برای مخاطب و هنرمند ایرانی تئاتر شنیدن اینکه گروه‌های تئاتری در کشور استرالیا در میان کشورهای صاحب تئاتر همانند روسیه، بریتانیا، آلمان، آمریکا، فرانسه ، ایتالیاو...، موفق‌تر از همه عمل کرده تا جایی‌که چند سالی است پدیده «گردشگری فرهنگی هنری» و حضور توریست‌هایی که مشخصا برای تماشای تئاتر و اُپرا به استرالیا سفر می‌کنند، به یکی از منابع مهم درآمدزا برای این کشور به ویژه در شهرهای ملبورن، پِرت و سیدنی تبدیل شده است. و تقریبا اکثر گروه‌های تئاتری در این کشور در صورت حفظ کیفیت آثارشان می‌توانند بدون نیاز به کمک‌های دولتی به حیات خود ادامه بدهند.

 

اجراهای زنده، قابل اعتمادترین سرمایه‌گذاری در استرالیا

بر اساس گزارش «انجمن اجراهای زنده استرالیا» (Live Performance Australia) در حال حاضر فعالیت در زمنیه اجرای زنده هنرهای نمایشی (تئاتر، موسیقی، رقص، مراسم آئینی و...) یکی از قابل اعتمادترین سرمایه‌گذاری‌های در این کشور است. به عنوان نمونه در سال2011 ضریب اطمینان سرمایه‌گذاری در حوزه اجراهای زنده به بالاترین حد خود تا آن زمان رسیده و اگرچه این روند به خاطر بحران‌های اقتصادی جهان در سال‌های 2012 و 2013 سقوط کرد اما در سال 2014 دوباره سیر صعودی پیدا کرده و نهایتا رشد بهره‌وری در این عرصه تا پایان سال 2015 مثبت ثبت شده است. (این گزارش همه سالن‌ها و کمپانی‌های بزرگ و چند ملیتی مثل State Theatre Company، Brisbane arts theatre ، Queensland performing arts centre، Capitol theatre  و...، کمپانی‌های متوسط مثل Independent Sydney Theatre Company، Malthouse theatre ، Griffin Theatre company و... و همچنین گروه‌ها و کمپانی‌های کوچک مثل The Melville Theatre company، Hayes theatre company و... را دربرمی‌گیرد.)

به طور کلی تمام کمپانی‌ها و گروه‌های تئاتری در کشور استرالیا، به جز چند سالن بسیار بزرگ و خاص مثل «اُپرا هاووس سیدنی» یا «پرنسس تیاتر ملبورن» که با کمک دولت فدرال ساخته شده به صورت غیرانتفاعی اداره می‌شوند و درآمدشان هزینه اداره این مجموعه‌ها و حفظ و نگهداری آنها می‌شود، مابقی گروه‌های تئاتری در این کشور در اختیار بخش خصوصی است. البته گروه‌های خصوصی تئاتر در استرالیا نیز همانند تمام دنیا سعی می‌کنند انواع اسپانسرهای مختلف را جهت تقویت بنیه مالی‌شان جذب کنند و در این کار بسیار هم موفق بودند.

 اگر چه در سال‌های گذشته به خاطر بحران‌های اقتصادی جهان، گروه‌ها و کمپانی‌های تئاتری در استرالیا نیز با مشکلاتی مواجه شدند و پس از چهار سال سرانجام دولت فدرال استرالیا در سال 2014 با درخواست «انجمن مرکزی هنرهای نمایشی استرالیا» (Australian Performing Arts Centres Association) مبنی بر کمک عملیاتی به کمپانیها و گروه‌های کوچک و متوسط برای اطمینان از حفظ و سوددهی موافقت کرد. و نهایتا در آن سال 28 میلیون دلار به امر اختصاص داد. نکته اینکه یک چهارم این رقم به گروه‌ها و کمپانی‌های شهرهای کوچک و روستایی که درخواست انها توسط «سازمان توسعه و بازاریابی هنر بومی» (indigenous art development and marketing) مورد تایید قرار گرفته بود، اختصاص پیدا کرد و یک چهارم دیگر نیز به گروه‌ها و کمپانی‌های تازه کار داده شد.

 

اجرای بیش از دو هزار برنامه در دو مجموعه نمایشی

بی‌تردید کمبود سالن‌های تئاتر در مقیاس های مختلف با استانداردهای روز یکی از نیازهای اصلی تئاتر در کشور ماست، و ساخت مجموعه‌هایی همچون «پردیس تئاتر تهران» و «مرکز نمایش‌های آئینی سنتی صبا» در کنار ساخت سالن‌های کوچک تئاتر توسط بخش خصوصی (البته به صورت استاندارد) نقش مهم و تعیین کننده‌ای در جذب مخاطب و همچنین روند اجرای با کیفیت‌تر آثار نمایشی دارد. مسئله‌ای که قاعدتا برای رشد و گسترش پدیده توریسم هنری به ویژه در حوزه تئاتر یک نیاز جدی و ضروری است. به عنوان نمونه «اپرا هاوس سیدنی» و «پرنسس تیاتر ملبورن» علاوه بر اینکه در سال میزبان بیش از دو هزار برنامه نمایشی هستند، به خودی خود جزو مهم‌ترین جاذبه‌های توریستی این کشور محسوب می‌شوند. 

تالار اُپرای سیدنی (Sydney Opera House) یکی از متمایزترین بناهای قرن بیستم از لحاظ هنر معماری بشمار می‌رود و در حال حاضر یکی از مهم‌ترین اماکن توریستی این کشور است. این مجموعه با 5 سالن تئاتر، 5 سالن تمرین تئاتر، 2 سالن اصلی، 4 کافه -رستوران و چند مرکز خرید، در حال حاضر یکی از مشهورترین اماکن دنیا برای اجرای هنرهای نمایشی است.

مساحت کل سازه تالار اُپرای سیدنی که پوسته حلزونی شکل آن از یک میلیون و ۵۶ هزار تکه سنگ گرانیت سوئدی ساخته شده، ۵۷۹۸ هکتار است. به این معنی که هشت بویینگ ۷۴۷ در آن جای می‌گیرد. هر سال نزدیک به ۱۵۰۰ برنامه مختلف نمایشی از تولیدات کمپانی‌های استرالیایی و دیگر کشورهای جهان در این مجموعه اجرا می‌شود.

در شهر ملبورن نیز که به داشتن سالن‌های مهم و بزرگ تئاتر در دنیا شناخته می‌شود، سالن «پرنسس تیاتر» (Princess Theater) با ظرفیت 1488 صندلی به یکی از نخستین بناهای جهان با سقف کشویی با سقف شیروانی گنبدی شکل و راه‌پله سنگ مرمر و سالن انتظار بزرگ، علاوه بر اینکه به عنوان یک میراث فرهنگی ویکتوریا به خودی خود یکی از جاذبه‌های اصلی گردشگری این شهر است، در سال میزبان حدودا 500 نمایش است. نکته قابل توجه درباره این سالن این است که بسیاری از گروه‌های شناخته شده تئاتر از سراسر دنیا متقاضی اجرای آثارشان در این سالن هستند.

 

استرالیا سرزمین جدید استعدادهای جهانی تئاتر

اگرچه استرالیا به لحاظ تاریخی قدمت چندانی ندارد و به طور کلاسیک هنرمندانی از روسیه، بریتانیا، فرانسه، آلمان و آمریکایی بیشترین تاثیرگذاری را در تئاتر جهان داشتند اما به خصوص در دو سه دهه اخیر در گردونه تولید و عرضه و بویژه توریسم هنری هنرمندان مطرحی از تئاتر استرالیا به جهان معرفی شدند. از نمایشنامه‌نویسان و کارگردانان مطرحی همچون؛ پاتریک وایت (برنده نوبل ادبیات در سال 1973)، اندرو آپتون، ملیسا کانتول، آلکس میلر، تاد مک دونالد، گرودی بروکمن، رزماری مایرز، چارلز پارکینسون و... تا بازیگرانی شناخته شده و برجسته‌ای همچون؛ کیت بلانشت، نیکول کیدمن، مالی اونیل، نلی استوارت، مل گیبسون، جی کورتنی، فرانسیس اوکانر، لیزا مک کیون، باز لورمان، الکس اولگان، ریچارد راکسبرگ، سام ورتینگتون، جسیکا ماره، جودی دیویس، رابرت هلپتن، بیل هانتر، پیتر فینچ، فیبی تانکین، نائومی واتس، آیلا فیشر، فرانسیس اوکانر، هیو جکمن، جودی دیویس، جسیکا مک‌نامی، ناتالی کلی، هیث لجر،  ریچل گریفیتس، مایا میچل و... از جمله افرادی هستند که با درخشش در تئاتر استرالیا به چهره‌هایی بین‌المللی تبدیل شدند.

 

تئاتر ایران هم می‌تواند؟

در پاسخ به اینکه آیا تئاتر ایران در مجموع دارای چنین ظرفیتی هست و میتواند مُقومِ توریسم هنری باشد، و یا اینکه آیا تئاتر ایران می‌تواند به کمک بخش خصوصی در آینده‌ای نه چندان دور به یکی از جاذبه‌های گردشگردی فرهنگی هنری حداقل در خاورمیانه تبدیل شود و از این دست سوال‌ها... باید گفت که با این فرض درست که کشور ما ظرفیت‌های متعدد و جذابی در حوزه گردشگردی (به طور عام) دارد، چرا نتواند به طور خاص در زمینه گردشگری فرهنگی هنری و توریسم هنری دارای چنین ظرفیتی باشد! 

در واقع با نگاهی امیدوارنه، در صورت وجود یک برنامه‌ریزی منسجم، عزم و اراده جدی هنرمندان تئاتر، حمایت دولت و حضور مستمر و صبورانه بخش خصوصی و از همه مهم‌تر سابقه و کارنامه هنرمندان تئاتر، می‌توان گفت آری، تئاتر ایران چنین ظرفیتی حداقل در وسعت خاورمیانه دارد. همچنان که در نشست مدیران هنرهای نمایشی کشورهای آسیای میانه فاصله قابل توجه کیفیت، کمیت و محتوی تئاتر ایران با دیگر کشورها نمایان شد و مهمانان نشست برای توسعه تئاتر کشورشان براساس تجربه ایران اشتیاق نشان دادند. 

دیگر اینکه در کنار نمونه‌های تاریخی موفق حضور بخش خصوصی در تاریخ تئاتر ایران، نمونه های موفق و برجسته‌ ای چون راه‌اندازی تئاتر آناهیتا (تئاتر گلریز فعلی) در سال 1337 توسط زنده‌یاد مصطفی اسکویی بر اساس سیستم استانیس‌لافسکی در تپه‌های یوسف‌آباد را داریم. تئاتری که کارش را با اجرای نمایش «اتللو» آغاز کرد و نزدیک به 200 شب در تهران روی صحنه رفت. استقبال مخاطبان از نمایش‌های تئاتر آناهیتا به عنوان نمونه‌ای موفق از حضور بخش خصوصی در تئاتر، در آن دوران به حدی بود که شهرداری وقت در دو میدان فردوسی و توپخانه اتوبوس‌هایی را برای برای ایاب و ذهاب تماشاگران به سالن اختصاص داد. و درباره حاصل کار چند ساله تئاتر آناهیتا همین بس که محمود دولت‌آبادی نویسنده برجسته کشورمان (که خودش از شاگردان مصطفی اسکویی بوده) می‌گوید: «همه آدم‌هایی که در این دوره در تئاتر مملکت بودند، باید در کمال تواضع اعتراف کنند از اسکویی‌ها یاد گرفته‌اند. من هم در شمار کسانی بودم که چیزهایی یاد گرفته‌ام.»، اضافه کنید؛ برگزاری سی‌وپنج دوره جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر (که بی‌شک امروزه مهم‌ترین و بزرگترین فستیوال تئاتری خاورمیانه است)  بعلاوه سپهر متنوع جشنواره‌های تخصصی دانشگاهی و غیردانشگاهی در سطح منطقه‌ای، ملی و بین‌المللی، به ویژه در سه دهه اخیر، که به نوعی بدنه تئاتر را برای میزبانی از مخاطبان غیرایرانی تقریبا آبدیده کرده. بعلاوه ارتباط و نزدیکی دیرینه هنرمندان برجسته تئاتر جهان با هنرمندان تئاتر ایران از دهه‌های قبل و شناخت بسیاری از هنرمندان کشورهای صاحب تئاتر از وضعیت کمی و کیفی تئاتر در ایران.  از همه مهم‌تر حضور موفق آثار ایرانی در فستیوال‌های معتبر بین‌المللی و اجراهای عمومی نمایش‌های ایرانی برای مخاطبان غیرفارسی زبان در کشورهای مختلف، مشخص‌ترین عیان‌ترین المان‌هایی است که نشان از وجود چنین ظرفیتی در تئاتر ایران دارد.

درباره وجود قابلیت توسعه زیرساخت‌ها در کنار ساخت سالن‌های تئاتر جدید با استانداردهای به روز نیز نمونه‌هایی مثل پردیس تئاتر تهران (خاوران)، مرکز هنرهای آئینی نمایشی صبا، فرهنگسرای بهمن، تماشاخانه ایرانشهر، تئاترشهرهای استان‌ها و... می‌توان اشاره کرد.

علاوه بر همه این‌ها وضعیت کمی و کیفی تئاتر ایران از جمیع جهات در مقایسه با تئاتر در کشورهای همسایه ایران و خاورمیانه نیز خود دلیلی دیگر بر وجود این ظرفیت و ضرورت پرداختن جدی به آن در تئاتر ایران است.

در پایان گفتن این نکته ضروری است که در مدل مورد اشاره کشور استرالیا به طور کلی مردم این کشور به تماشای برنامه‌ها و اجراهای زنده، منجمله تئاتر علاقه زیادی دارند که ریشه تاریخی آن به زندگی فرهنگ‌های مختلف کنار یکدیگر برمی‌گردد. چیزی که می‌توان آن را به نوعی با تنوع قومیتی کشور خودمان تشبیه کرد.شاید امروز به اشتباه تصور شود  مخاطب ایرانی به تماشای مراسم‌ها و آیین‌های نمایشی دیگر قومیت‌ها تمایل زیادی ندارد ولی  تجربه های میدانی در حوزه موسیقی نواحی و مقامی و آیین های نمایشی نشان داده این ظرفیت فراموش شده اگر به درستی مدیریت شود می تواند توسعه اقتصاد تئات را فراهم سازد.  همچنان که در استرالیا تفاوت‌های زیاد بین فرهنگ‌ها  نه تنها علاقه‌مندی مخاطبان را کاهش نداده بلکه به جذابیتی برای دیگر کشورها نیز تبدیل شده، گرچه هریک از بحث های مطرح شده در این گزارش خود سرفصل پرداختی جداگانه را طلب می‌کند. پرداختی که امیدواریم میسر شود. 




نظرات کاربران (1)