در حال بارگذاری ...
نسیم ادبی بازیگر نمایش تازه حمید رضا آذرنگ

نفسم با نفس زن های نمایش «ترن» یکی است

نسیم ادبی در نمایش ترن در نقش زن شهیدی که فداکارانه تن به ازدواج با برادر همسرش می دهد بازی حسی و زیبایی ارائه کرده است.ادبی در سال های اخیر حضور گسترده و پر مشغله ای در تئاتر ، سینما و تلویزیون دارد و این روزها فیلم کمدی خوب ، بد ، جلف را در اکران نوروزی دارد و دو هفته قبل هم با مسعود رایگان در اجرایش همکاری کرد و برای بازی در نمایش ناسور بهترین بازیگر جشنواره تئاتر فجر شد.

به گزارش ایران تئاتر، نسیم ادبی از جمله بازیگران وفادار به تئاتر است که علی‌رغم حضور پر بارش در عرصه بازی‌های تصویری مثل خیلی از بازیگران تئاتر قید بازی صحنه را نزده و همچنان پرکار و مؤثر است. ادبی با بسیاری از بزرگان تئاتر سابقه همکاری مشترک دارد؛ با پری صابری در «آنتیگونه»، با سهراب سلیمی در «عشق لرزه»، فرهاد مهندس پور در «روز رستاخیز»، بهروز غریب پور در «کلبه عمو توم»، مهرداد ریانی در «سرگرد باربارا»، ایوب آقاخانی در «جنوب، از شمال غربی و کسوف» و ...  او با تسلط انواع و اقسام شخصیت‌های برون‌گرا، درون‌گرا تاکنون نقش‌های مختلفی را در تئاتر ایفا کرده است. ادبی در «ترن» یکی از شخصیت‌های اصلی و تأثیرگذار نمایش را بازی می‌کند.

نمایش «ترن» مضمونی دفاع مقدسی دارد و در خلاصه داستان ترن آمده: آیا این زمین است که آدم را فراموشکار می کند یا این آدم ها هستند که با گذر زمان همه چیز روی زمین را به فراموشی می سپارند؟ امیر جعفری، مهراوه شریفی‌نیا، نسیم ادبی، نادر برهانی مرند، سید علی صالحی، حسین سلیمانی، بهرنگ علوی، مجید رحمتی، وحید آقاپور، علی عامل هاشمی، سیاوش جامع، آذین نظری، باران شادی پور،فریده سپاه منصور، خسرو احمدی، فرید سجادی حسینی، هروز سرو علیشاهی، عباس امیری، سجاد محمودی، فرزین طاهری، فرزاد صبوری، محمد فرجی، پیام میر مصطفی، عماد قلی پور (بازیگران)، رضا مهدی زاده (طراح صحنه)، افسانه صرفه جو(طراح لباس)، روزبه سجادی حسینی(برنامه ریز)، راحیل مرشدی (دستیار کارگردان)، عکاس: سیامک زمردی مطلق، مریم نراقی(مشاور رسانه‌ای و مدیر روابط عمومی)، تبلیغات مجازی( ایلیا شمس) و وحید لک(مجری طرح و مدیر تولید) عوامل اجرایی این نمایش هستند. با نسیم ادبی درباره حضور وبازی‌اش در نمایش «ترن» و ابعاد و ویژگی های نقش ملیحه گفت وگویی انجام داده ایم.

 

در کارهای اخیر‌تان مثل فیلم «خوب ،بد، جلف» و یا نمایش «ناسور» و «ترن» در قالب نقش های متفاوت بازی کرده اید. آیا ایفای نقش های متفاوت برایتان یک دغدغه جدی و مهم است؟

بله، همچنان به این عقیده ام پایبندم و طبق این اعتقادم پیشنهادات کاری را قبول می کنم. دو شخصیتی که در نمایش‌های «ناسور» و یا «کسوف» بازی کردم متعلق به دو زمان متفاوت هستند. درنمایش «ناسور» در قالب یک زن مطرب با لحن حرف زدن خاصش بازی کردم که در آخر عمر با حس پشیمانی شدیدی درباره کاری که با یک پسر جوان انجام داده زندگی می کند. ثریای نمایش «کسوف» زنی شهرستانی متعلق به طبقه محروم جامعه است و چون زندگی نا به سامانی دارد با یک مرد افغانی ازدواج می کند .از یک جایی به بعد ثریا به واسطه از دست دادن فرزندش دچار درگیرهای ذهنی و روانی می شود و به تدریج ازحالت نرمال خارج و پریشان احوال می شود. در «خوب، بد، جلف» هم نقش یک زن رئیس باند تبهکاران را بازی کردم.

 

در نمایش «خون رقصه» نقش زن احساساتی و ایثاگر را بازی کردید و در نمایش «ترن» هم در قالب نقش ملیحه نقش زن ویژگی های حسی و عاطفی پر رنگی دارد، چقدر سعی کردید میان این دو نقش تفاوت ایجاد کنید؟

نقشی که در «خون رقصه» بازی کردم عاشق شوهر جانبازش بود و به خاطر عشقشش صبورانه از شوهرش نگهداری می کرد و از این کارش هم لذت هم می برد. کاراکتر این زن واقعی بود و به دیدن نمایش ما هم آمد. این نقش با کاراکتر ملیحه  در «ترن» تفاوت هایی دارد. او بدون عشق تن به فداکاری و ازدواج با یاسر می دهد. من معمولا نقش هایی را که بازی می کنم به سمت احساساتی و عاطفی بودن می برم. با وجود چنین خصلت های بشری است که نقش رنگ آمیزی می شود و برای مخاطب هم جذابیت پیدا می کند. این جنس زن‌ها، آدم هایی نیستند که ما با آنها غریبه باشیم . در دهه شصت ما جنگی را تحمل کردیم که شرایط خاصی را به ما تحمیل کرد. زن هایی که بر اثر ذات مخرب جنگ عزیزان شان را از دست دادند و به نوعی قربانی محسوب می شوند.

 

شما به عنوان یک زن تجربه این چنینی را پشت سر نگذاشته اید؟

بله، اما در مملکتی زندگی می کنم که نفسم با نفس این زن ها یکی است و اگر هم موقعیتشان را در زندگیم تجربه نکرده باشم، به خوبی روحیات و تفکراتشان را می شناسم. خیلی از زنان ما، درجنگ عزیزانشان را از دست دادند و من درک شان می کنم. به نظرم درد هموطن درد تو است. حین بازی در این نقش بارها در صحنه احساس می کردم خودم این تجربه را داشته ام .

 

زنان ایرانی در طول تاریخ نشان داده اند که همواره در برابر مشکلات مقاوم و صبور بوده اند، چقدر با این موضوع موافق هستید؟

زن ایرانی همواره زنیتش را به اثبات رسانیده است. دردی که زنان ایرانی بعد از خبر شهادت و یا جانبازی همسران و فرزندانشان متحمل شده اند، دست کمی از شهادت و ایثار مردان ندارد. خیلی از این زنها مجبور شده اند برای دوری از حرف های مردم، نرفتن سایه مرد غریبه بالای سر فرزندانشان با برادر همسر شهیدشان ازدواج کنند و حتی اگر مثل ملیحه نمایش «ترن» این مرد از آنها جوان تر بود، بازهم این فداکاری را انجام دادند.

 

آیا در زندگی زنانی از جنس ملیحه جبر باعث می شود که آنها بر خلاف میل شان زندگی کنند؟

بله، جبر مسیر زندگی‌شان را تغییر می دهد. این نوع زنان از خود واقعیشان دور می شوند و فقط روز را شب می کنند و هیچ افق روشنی در زندگیشان متصور نیست.

 

در بحث عمل ملیحه، قربانی شدنش با ایثارش چه قرابت هایی دارد؟

 این نوع زنان به خاطر آینده بهترفرزندان شان ایثار می کنند. اما خودشان قربانی می شوند. ملیحه به نظر من زن عاشقی است که شوهرش را از دست داده و در لحظه به لحظه نمایش عشقش را به نادر بیان می کند. زمانی که با یاسر هم ازدواج می کند بازهم نادر را عاشقانه دوست دارد.

 

آیا یاسر هم می داند ملیحه عاشقش نیست؟

 بله، به این قضیه اشراف دارد و به همین دلیل دچار توهم و شک می شود و تصور می کند که ملیحه با مرد دیگری رابطه دارد. زمانیکه یاسر عکس برادرش را در کیف ملیحه می گذارد و یاسر درخواست می کند که عکس را خاک کنند، ملیحه رضایت نمی دهد و عکس را نگه می دارد

 

رابطه ملیحه و یاسر جنبه مادر – فرزندی هم پیدا می کند؟

بله، چون ملیحه بیشتر او را تروخشک کرده ، تا بخواهد رابطه زن و شوهری با او داشته باشد.

 

گفت وگو از احمد محمد اسماعیلی

 




مطالب مرتبط

نظرات کاربران