در حال بارگذاری ...
کارگاه دکور رودکی شگفتی‌اش را آشکار می‌کند

"ویولن تایتانیک" از ناگفته‌های کشتی می‌گوید

ایران تئاتر – بهنام حبیبی: کارگاه دکور رودکی، با اجرای "ویولن تایتانیک" بر این نکته تأکید می‌گذارد که هنر نمایش نه نیازمند تئاترهای فاخر و صحنه‌های ویژه و گرانب ها است و نه نیازمند اکسسوار و دکورهای پیچیده و مدرن، بلکه تنها بر رویش آفرینش‌های هنری نهاد هنرمندش تکیه دارد.

 کارگاه دکور رودکی، با اجرای "ویولن تایتانیک" بر این نکته تأکید می‌گذارد که هنر نمایش نه نیازمند تئاترهای فاخر و صحنه‌های ویژه و گرانبها است و نه نیازمند اکسسوار و دکورهای پیچیده و مدرن، بلکه تنها بر رویش آفرینش‌های هنری نهاد هنرمندش تکیه دارد.

کشتی بریتانیایی تایتانیک با گرانی و کیفیت ساختش، و با سرنشینان ویژه‌اش، و با سرنوشت شوم و غم‌انگیز خود، در سالیان پس از پیدایش هنر سینما، دستمایه‌ی اصلی بسیاری از فیلم‌ها بوده و همچنان خواهد بود، اما این بار کارگردانی ایتالیایی با دراماتورژی کتاب شعری از یک نویسنده - شاعر آلمانی، این رویداد تاریخی را بر صحنه‌ی نمایش بازسازی می‌کند."ویولن تایتانیک"، نمایشی است که با تِم بیگانگی انسان، پلات بحران‌های انسان امروزی را با اکسیون های گوناگونی چون جنگ، برتری‌های جامعه - طبقاتی، تبعیض‌های نژادی و دینی و قبیله‌ای، استعمار و استثمار مردم سرزمین‌های مورد ستم و دیگر زمینه‌های ایجاد اختلافات ساختاری در انواع گروه‌های انسانی به تصویر می‌کشد.

داستان نمایش در کشتی بریتانیایی تایتانیک و از هنگامی آغاز می‌گردد که کشتی در مسیر حرکت خویش با صخره‌های یخی برخورد می‌کند و سرنشینان آن در پی یافتن راهی برای نجات جان خویش به تکاپو می‌افتند. داستان در روند آنارشیستی خود، فریاد و اعتراضی سرگشاده را در تبعیض بین سرنشینان کشتی برای نجات آنان با اپیزودها و رویدادهایی نمایشی تدارک می‌بیند.درددل و رازگویی آدم‌های زیر پارچه‌های رومیزی با تماشاگران دور میز، بیان دردهای مدرن انسان ماشینی امروزی و همه‌ی مشکلات پیرامونش است که با تشکیل صخره‌ی یخی و بیان درگیری‌هایش به روزمرگی‌ها و بی‌هدفی این انسان اشاره دارد. داستان، روایتگر مشکلات روزمره‌ی انسان امروزی در جوامع گوناگون این جهان است که آدم‌ها در آن به سان غرق شدن سرنشینان کشتی تایتانیک، غریق مشکلات پیرامون خویش‌اند.

کشتی تایتانیک در این روایت، تشابه مدرن بازسازی‌شده‌ای از دنیای آدم‌های امروزی است که آدم‌ها، سرنشینان این کشتی، در پی برخورد با صخره یخی تنهایی‌ها، مشکلات، و انزوای دنیای پوچ و بی‌هدفش، در موج‌های سنگین این توفان، غرق می‌شوند. در جایی از نمایش می‌گوید: "دنیا داره پیشرفت می کنه، پیشرفت‌های جدید و تکنولوژی‌های جدید، ولی باز هم کشتی‌های ما داره غرق می شه.". آن چه نویسنده در پی رازگویی آن است، راز غرق شدن تایتانیک در تشابه اِلِمانی و سمبلیک آن با کشتی جامعه است. از دیدگاه نویسنده، راز غرق شدن کشتی تایتانیک، نبود هماهنگی و همدلی در بین طبقات و لایه‌های گوناگون سرنشینان این کشتی بوده است، که نماد این ناهماهنگی، ویژگی همیشگی جوامع انسانی است. یکی از بازیگران نمایش بازگو می‌کند که آدم‌های پولدار کشتی با سوارشدن بر قایق‌های نجات، از غرق شدن نجات می‌یابند اما سرنشینان بی‌پول، که نمی‌توانند از این قایق‌ها بهره برند غرق می‌شوند. یکی از بازیگران که کارگری افغانی است داستان فرارش از راه ترکیه به یونان را بازگو می‌کند. او توانایی و مهارت ساخت قایق را دارد ولی تأکیدش بر هماهنگی و همدلی است، چرا که بدون آنها این توانایی‌ها به ساخت قایق و نجات پایان نمی‌پذیرند. داستان اگرچه با بی‌پروایی به گوشه گوشه‌ی مشکلات و بحران‌های انسان امروزی سَرَک می‌کشد اما همچنان با بازگشت پریودیک خود به کشتی تایتانیک و رویداد فرورفتنش در ژرفای دریا، مسیر نابودی این کشتی را محور اصلی کار خود برمی‌شمارد.

"ویولن تایتانیک"، نمایشی آوانگارد با اجرایی ترکیبی از نمایش‌های خیابانی – صحنه‌ای است. بهره‌گیری کارگردان از همه‌ی فضای موجود در کارگاه دکور رودکی برای آفرینش مود و فضای کشتی تایتانیک، با نوع ویژه‌ی طراحی صحنه‌اش، خبر از مهارت کارگردان در هر دو نوع این نمایش‌ها دارد. کارگردان با قرارگیری در حجمی از فضای کارگاهی تئاتر، و با در برگیری اکسسوار و دکور بسیار محدودش، گام در راه تئاتر بی‌چیز می‌گذارد و با استادی، این نوع نمایش را در کارگاه دکور رودکی تجربه می‌کند. آشنایی ستایش برانگیزش با جوامع، بحران‌ها، و فرهنگ‌های ایرانی و افغانی و ترکیب این دو در دراماتورژی متن و دراماتورژی کارگردانی، از پژوهش او در ساخت این نمایش خبر می‌دهد. آفرینش میزانسن های حجمی از بالای عرشه به پایین و بالعکس، ساخت فرم‌های موج و پیکره‌های صخره‌های یخی با بهره‌گیری از اکسسوار انسانی و پارچه‌های سفید، ساخت گرداب‌های دربرگیرنده‌ی سرنشینان در حال غرق شدن، بهره‌گیری از فضای بالکن و حتی کف این کارگاه ساخت دکور،خلاقیت بالای او در تولید تئاتر بی‌چیز است. موومان ترکیبی او در ساخت موج، با بازی بازیگران در زیر پارچه‌های رومیزی سفید که ترکیبی از فرم‌های بدن و تئاتر سایه است از طراحی‌های بسیار زیبای نمایش است."ویولن تایتانیک" با شراکت تماشاگرش در جا به جایی و دگرگونی دکور صحنه‌هایش، نوعی ویژه از تئاتر فاصله‌گذاری را به نوع تئاتر بی‌چیز خود می‌افزاید و ترکیب نمایش خیابانی – صحنه‌ای‌اش را با فاصله‌گذاری و شکست دیوار چهارم در جای‌جای اجرای خود، زیبایی بیشتری می‌بخشد.این کارگردان ایتالیایی با بهره‌گیری از ترکیب بازیگران آماتور ایرانی و افغانی مُهر جهانی بر نمایشش می‌گذارد و در هدایت آنها با زبان مشترک نمایش، مهارت خود را در این هنر جهانی به رُخ می‌کشد.

بازیگران "ویولن تایتانیک" گروهی هماهنگ و همدل از بازیگرانی است که همگی پرانرژی و خستگی‌ناپذیر می‌نمایند. از آغاز تا پایان نمایش، تماشاگر، شاهد موومان های نمایشی بسیاری در میزانسن های گوناگون بدن و بیان و حس است که بازیگران نمایش از پس همگی آنها برمی‌آیند. این گروه نمایشی همگی مهارت‌های بدن و بیان و حس خود را به خوبی در راستای اجرای نقش‌های پی‌درپی خود به کار می‌گیرند. آنها اگرچه در بیان دیالوگ‌ها نهایت تلاش خود را به کار می‌گیرند ولی حالت ویژه‌ی این کارگاه دکور، با پژواک نامناسب صدا، بخش زیادی از دیالوگ‌ها و بیان را در هم می‌تند و از کیفیت صدای کار آنها می‌کاهد. همکاری بین این دو گروه از بازیگران ایرانی و افغانی، خود نشانی دیگر از جهانی بودن و اشتراک زبانی این هنر جهانی است.

طراحی صحنه و دکور "ویولن تایتانیک" اما حرف‌های بسیار برای گفتن دارد. نوع ویژه‌ی اجرای این نمایش که از نوع تئاتر بی‌چیز و ترکیبی از نمایش‌های خیابانی و صحنه‌ای و تکنیک برشت در اجرای فاصله‌گذاری‌اش است، زمینه‌های لازم برای نوع مینی مالیستی طراحی صحنه و دکور را برای صحنه و اکسسوار نمایش فراهم می‌آورد. نوع مینی مالیستی طراحی صحنه و دکور با بهره‌گیری از صندلی‌ها و پارچه‌های سفید و همشکل، که هیچ‌کدام هیچ استقراری بر صحنه ندارند، نشانی از شناوری و عدم تعلق، و حرکتی پیوسته در معنای روایت دارند. غیر از کاپیتان و چند بازیگر دیگر، همه‌ی سرنشینان کشتی از لباسی ساده و روزمره و غیر نمایشی بهره می‌برند تا طراح صحنه در طراحی لباس نیز به پیشبرد هدف امروزی و جهانی کارگردان کمک کند. طراحی نور، افکت‌های دیداری و شنیداری، و موزیک همچنان مینی مالیستی و به اندازه‌ی مناسب به کار گرفته‌شده‌اند. بهره‌گیری از مینی ویدئوپروژکتور و بازی خوب تصویری آن بر بالای سر بازیگران که همان افراد جامعه هستند، طراحی زیبای دیگری است که به امتیازات کار می‌افزاید. شاید تنها کاستی صحنه را بتوان حالت نامناسب پژواک صدای این کارگاه ساخت دکور دانست که البته طراح صحنه و دکور و همچنین کارگردان نمایش، سهمی در این کاستی ندارند.

"ویولن تایتانیک"، دعوت تماشاگر ساکن و خنثی به شراکت است. شراکت در آفرینش موومان های صحنه، شراکت در پیشبرد داستان، و شراکت در آفرینش حس. "ویولن تایتانیک"، تماشاگر را جزوی از گروه نمایش می‌داند و او را تا مرز اجرای نقش‌های مکمل در نمایش، پذیرا می‌شود. "ویولن تایتانیک" با روش شراکت محور خود در رفتار با تماشاگرش، همه‌ی آدم‌های زمین را به شراکت در حل بحران‌های این کره‌ی خاکی دعوت می کند تا صخره‌های یخی سر راه این آدم‌های بحرانزده، کشتی تایتانیک حرکت بشر را به ژرفای عمیق نیستی و نابودی رهنمون نشوند.




مطالب مرتبط

نگاهی به نمایش «بنگاه تئاترال» نوشته علی نصیریان و کار هادی مرزبان

شورش دوباره مبارک بر اربابان ریاکار
نگاهی به نمایش «بنگاه تئاترال» نوشته علی نصیریان و کار هادی مرزبان

شورش دوباره مبارک بر اربابان ریاکار

بهنام حبیبی: نمایش ایرانی همواره و در همه شرایط اجتماعی ایران، با گونه‌های مردمی‌اش موردپذیرش تماشاگر ایرانی بوده است. از آن زمان که بر حوضی فرش‌شده در حیاط خانه، تماشاگرش را بر ضد حاکم ریاکار آگاه ...

|

نظرات کاربران