علی پویان، کارگردان نمایش «دکتر استوکمان» در گفتوگو با ایران تئاتر:
یک تئاتر شریف را به صحنه آوردهام
علی پویان کارگردان نمایش «دکتر استوکمان» معتقد است؛ تئاتر شریف، اثری است که کارگردان تفکر اجرایی خود را با حفظ چارچوبهای فکری نویسنده به صحنه بیاورید.
ایران تئاتر - حسین سینجلی: تالار چهارسو مجموعه تئاترشهر میزبان نمایش «دکتر استوکمان« با کارگردانی علی پویان » بود. نمایشی از هنریک ایبسن نمایشنامهنویس برجسته نروژی با ترجمه محمد ابراهیمیان.
علی پویان که اجرای آثاری همچون «سوءتفاهم»، «پدر»، «رودکی» و «بدرود امپراتور»و... را در کارنامه هنری خود دارد و نزدیک به دوازده سال برای به صحنه بردن این نمایش صبوری کرده، باور دارد آثار بزرگانی همچون؛ شکسپیر، چخوف، ایبسن، برشت و... مشمول زمان، مکان خاصی نیستند. و ایبسن نیز در این نمایش با نگاهی ژرف به مقولاتی انسانی همچون فساد و آلودگیها پرداخته است. مسائلی که فراتر از مرزهای جغرافیایی است. به بهانه اجرای نمایش «دکتر استومان» در تالار چهارسو، گفتوگویی با این کارگردان تئاتر انجام دادیم که حاصل آن را در ادامه میخوانید:
- درباره «دکتر استوکمان» و ضرورتی که در اجرای این اثر میدیدید، برای خوانندگان ما بگویید.
- من آرزو داشتم «دشمن مردم» را اجرا کنم و بالاخره این اتفاق افتاد. ایبسن در این اثر خود از یک جریان آب آلودهای که موجب بیماری در شهر میشود، شروع میکند و بعد میبینیم که موضوع حرف او فساد در جامعه است و اصلاً مسئله آب نیست.درواقع در این نمایشنامه دکتر استوکمان میگوید که من امروز به کشف جدیدی رسیدم و آن کشف این است که جامعه آلوده است. در پایان نمایشنامه هم استوکمان میگوید: «بدا به روزگار من که در روزگار شمایان میگذرد.» به عبارتی اگر یک مخاطب دغدغهاش فساد و اختلاس باشد متوجه میشود که این دیالوگ چقدر تکاندهنده است. از طرفی دیگر وظیفه هنرمند این است که با مردم حرکت کرده و دردشان را مطرح کند چراکه هنرمند نماد تمامیت جامعه است. مجموعه این عوامل من را به این نتیجه رساند که اجرای این اثر ضرورت دارد.
- در جایی خواندم که درباره این اجرا فرموده بودید «دکتر استوکمان» یک نمایش شریف است. مشخصاً درباره واژه «شریف» و تاکیدتان در اینباره توضیح بدهید.
منظورم از به کار بردن واژه شریف به جان مایه اثر برمیگردد. یعنی ما با اجرای «دکتر استوکمان» یا همان «دشمن مردم» شرافت حرفهای را حفظ کردیم. به این معنی که اصلاً چارچوب و تفکر نویسنده را دستکاری نکردم و به نام خودم نکردم. این شرافت یعنی اینکه شما نیایید اثر، تفکر و چارچوبی را که مثلاً برای نویسندهای مثل هنریک ایبسن است که سالها پیش فوت کرده را مال خودتان بکنید. که متأسفانه شاهدیم خیلی از کسانی که تازه افراد پیشکسوت هم هستند دست به این کار میزنند. شرافت آن است که شما بتوانید تفکر اجرایی خودتان را به عنوان کارگردان، با حفظ و رعایت حق نویسنده و حق قلم به صحنه بیاورید. تئاتر شریف از نگاه من تئاتری است که شما حقوحقوق هرکسی را که هر رنجی کشیده و هر تفکری که پیاده کرده، در هر بخشی از تئاتری که شما دارید اجرا میکنید، را رعایت کنید. تئاتر غیرشریف هم تئاتری است که همهچیز را به نام خود بزنید و چون متأسفانه بسیاری حوصله جستجو ندارند و یا سواد آن را ندارند، باور میکنند که کار آنها است. عجیب اینکه این افراد مدعی هم هستند. در این حالت من ناچارم بگویم که من یک تئاتر شریف را روی صحنه آوردهام.
- با توجه به نکتهای که فرمودید میخواستم درباره مقوله «دراماتورژی» که این روزها بسیار استفاده میشود، و اینکه اصولاً وظایف درماتورژ در یک اثر نمایشی چیست، توضیح بدهید.
ببینید تعریف دراماتورژ در این مملکت جا نیفتاده. چون هنوز تعریف درستی نداریم هر آداپتاسیون و هر مناسبسازی با فرهنگ و ذائقه خودمان را دراماتورژی میگوییم. در حالی که اینگونه نیست. دراماتورژ در واقع کارگردان دوم اثر است. کسی است که تفکر بین نویسنده و کارگردان را به هم نزدیک میکند. مثلاً من در نمایش «کوریولانوس» نوشته ویلیام شکسپیر که قرار است در شهریورماه سال آینده در تماشاخانه ایرانشهر اجرا کنم از فرهاد توحیدی خواستم به عنوان دراماتورژ به من کمک کند. از او خواستم که تفکر من و نویسنده را در این اثر به هم نزدیک کند. وقتی این نزدیکی اتفاق میافتد آنوقت دراماتورژ به نوعی کارگردان دوم اثر محسوب میشود و یک جایگاه ویژه دارد و تأثیرش خیلی بالاتر از آداپتاسیون و مناسبسازی است.
- با توجه نگاه ویژهای که شما به اجرای متون کلاسیک دارید، میخواستم بپرسم به نظر شما چرا هنرمندان تئاتر در کشور ما، به ویژه نسل جوان، کمتر سراغ این متون میروند و یا اگر هم سراغ متون کلاسیک میروند با برداشتهای بعضاً عجیب و خاصی آثار را اجرا میکنند که زیاد مورد استقبال واقع نمیشود.
به این خاطر است که اجرای متون کلاسیک کار آسانی نیست. درواقع متن کلاسیک زمانی درست اجرا میشود که شما جانمایه اثر را بگیرید و با دیدگاهی مدرن آن را اجرا کنید.
- البته بیشتر کسانی که با چنین رویکردی سراغ متون کلاسیک میروند مدعی هستند که متون کلاسیک تأثیرگذاری خودشان را از دست دادهاند. اصولاً این مسئله را قبول دارید؟
اصلاً اینطور نیست. مگر میشود «ادیپ شهریار» یا «آنتیگونه» را اجرا کرد و تأثیر نداشته باشد. اتفاقاً آبشخور و خاستگاه متون مدرن ما دقیقاً همان متون کلاسیک هستند. چطور ممکن است بدون توجه به متون کلاسیک درباره شرافت، انتقام، خیانت، دروغ و... صحبت کرد. آثار شکسپیر، ایبسن، فردوسی، چخوف، مولانا، برشت، حافظ و... آثار ماندگار و جهانی هستند که تاریخ مصرف ندارند. چراکه پیامشان انسانی و جهانی داست. ربطی هم به جغرافیا و هویت نویسنده ندارد و سالهای بعد هم کاربردشان را در هر جای دنیا حفظ خواهند کرد.
- در مجموع از اجرای «دکتر استوکمان» در تالار چهارسو راضی بودید. اگر نکتهای هست که فکر میکنید لازم است مخاطب ما بداند، خوشحال میشوم منعکس کننده آن باشم.
راستش در مجموع از اجرای کار راضی هستم اما متأسفانه این را به عنوان یک درد دل با شما مطرح میکنم؛ گویا برای نمایشهایی که اهل جنجالهای رسانهای نیستند اطلاعرسانی درستی نمیشود. مثلاً درباره همین اجرای ما بعد 15، 16 اجرا هنوز موفق نشدیم که بیلبورد و بنر نصب کنیم. فکر میکنم با این روند بیلبورد نمایش ما سال بعد آماده بشود. اما این را هم تأکید میکنم که برای من حضور ده، پانزده تماشاگر فرهیخته در سالن که دیدن «دکتر استوکمان» را انتخاب کردند برای من ارزش بیشتری دارد تا اینکه سالن توسط تماشاگرانی پُر باشد که همینطوری برای گذراندن وقت به تئاتر آمدهاند.
- برای سال آینده چه نمایشهایی از شمارا روی صحنه خواهیم دید؟
برای سال آینده نمایش «حکام قدیم، حکام جدید» در اردیبهشتماه در تماشاخانه سنگلج اجرا خواهیم کرد. و اواخر تابستان هم نمایش «کوریولانوس» شکسپیر را در سالن استاد سمندریان روی صحنه خواهم برد.