در نخستین جلسه خوانش مقالات سمینار «تئاتر و ظرفیتهای بخش غیردولتی» انجام شد
ارائه 6 مقاله تخصصی با محوریت تئاتر خصوصی در عرصه بین الملل
ایران تئاتر:در نخستین روز برگزاری سمینار بینالمللی «تئاتر و ظرفیتهای بخش غیردولتی»، ۶ مقاله تخصصی با موضوع تئاتر خصوصی ارائه شد.
در نخستین روز سمینار بینالمللی «تئاتر و ظرفیتهای بخش غیردولتی» که روز گذشته در سالن مشاهیر مجموعه تئاترشهر برگزار شد، در بخش خوانش مقالات با ریاست علی منتظری، هنرمندان و فعالان بخش خصوصی تئاتر از کشورهای ایتالیا، آذربایجان، ایران، مکزیک و روسیه، 6 مقاله تخصصی با موضوع تئاتر خصوصی و بر اساس محورهای مورد تاکید سمینار را برای حاضران ارائه کردند.
تئاتر مستقل در روسیه
پاول رودنف، استاد دانشگاه، منتقد تئاتر، تهیهکننده، کارگردان و نویسنده از کشور روسیه نخستین فردی بود که در بخش خوانش مقالات نخستین روز سمینار بینالمللی «تئاتر و ظرفیتهای بخش غیردولتی»، مقاله خود با عنوان «تئاترمستقل در روسیه» را ارائه کرد. او که فارغ التحصیل تئاتر از آکادمى هنرهاى تئاتر روسیه و موسس اولین انجمن تئاترهاى مستقل روسیه در مرکز گوگول است و تاکنون بیش از هزار مقاله و کتاب درباره تئاتر و نمایش معاصر به رشته تحریر درآورده، درباره وضعیت تئاتر مستقل در روسیه گفت: روسیه کشورى است که مونوپولى دولتى در زمینه تئاتر را به معنى واقعى کلمه دارد.
هرگونه سیستم تئاتر در کشور تنها از طریق ترکیب آن با بخش دولتى امکانپذیر است. حقیقت امر این است که تئاتر خصوصى در روسیه به طورغیرمنتظرهاى پدیدار گشت و در حال حاضر شرایط بسیار سختى براى ادامه حیات دارد. تنها راه باقى مانده براى این تئاترها یافتن فرصتى براى استفاده از یک مکان دولتى است و یا اینکه به بخشى از مرکز فرهنگى یا آموزشى وابسته به دولت تبدیل گردد. استقلال کامل امکانپذیر نمیباشد. اگر گروه تئاترى مکانى را کرایه کند، باید همانند مغازهاى تجارى و یا موسسه بانکى کرایه بدهد. با چند بار کرایه کردن محلى براى اجرا، بسیارى ازگروههاى تئاترى تسلیم میشوند، چراکه صرفا با درآمد خود قادر به کرایه نخواهند بود. حامیان مالى نیز پول چندانى در اختیار گروههاى تئاتر قرار نمیدهند. هر کس ناچار است براى فعالیتهاى تجارى و تجربه از پول و بودجه خود هزینه کند. مشکل هنرمند عرصه تئاتر در بخش خصوصی با حرفهایی که برخی از مسئولین زدهاند دو چندان شده است. قرار است دولت تنها به هنرى که براى دولت مفید باشد کمک مالى نماید. با توجه به عدم موازنه بین بخش خصوصی و دولتى، این به منزله ممنوعیت از کار میباشد. دستگاه ادارى در اکثر موارد، فعالیتهاى تئاتر خصوصى را به رسمیت نمیشناسد. این در حالى است که ادغام و ترکیب بخشهاى خصوصى و دولتى نیز بسیار نادر است. بسیارى از جشنوارهها جایى براى ارائه آثار بخش خصوصى در نظر نگرفتهاند. تئاتر خصوصى به هیچ وجه حق تبلیغ در فضاى عمومى جامعه را ندارد، نمیتواند نام و آدرس خود را در بیلبوردهاى شهرى بچسباند و یا در سیستمهاى جستجو، پایگاههاى داده و یا هیچ فهرست دیگرى وارد نماید. مشکل رایج دیگرى نیز وجود دارد: اگرچه مسئولین تمایل دارند که به تئاتر خصوصى کمک نمایند (براى نمونه هزینه بلیط قطار براى شرکت در فستیوال معروفى مانند گلدن مسک را بپردازند)، اما در اغلب موارد از انجام آن نیز سر باز میزنند چراکه هیچ بندى در بودجه که اجازه کمک به تئاتر خصوصى را داده باشد وجود ندارد.
بررسى تأثیر سالنهاى خصوصى درگسترش و رشد تئاتر در شهر تهران
مقاله ارائه شده توسط رحمت امینى نویسنده، پژوهشگر، کارگردان و مدرس دانشگاه و مرضیه کریمیان کاکُلکی نویسنده و پژوهشگر، که به صورت مشترک آماده شده بود به «بررسى تأثیر سالنهاى خصوصى درگسترش و رشد تئاتر در شهر تهران» اختصاص داشت.
رحمت امینی درباره نتیجه بررسیهای خود عنوان کرد: چنین به نظر میرسد که نبض تپنده تئاتر در ایران و به ویژه در تهران، از سالنهاى دولتى به سمت سالنهاى خصوصى در حال تغییر است. احاطه اجراهاى تئاتر در این چند سال اخیرتوسط سالنهاى خصوصى، ضرورتى را براى جستجو درباره چگونگى این جریان ایجاد میکند. در سالهای اخیر با توجه به افزایش میزان ورود دانشجویان به رشته تئاتر و کمبود سالنهای تئاتر به تعداد مناسب در سطح شهر تهران، عدهاى از دانشجویان و دغدغهمندان این رشته بر آن شدند تا در مکانهایی هر چند غیرمتعارف، سالنهاى خصوصى تئاترى را تأسیس کنند. این افزایش سالنهاى تئاتر از یکسو موجب خرسندى جامعه هنرمندان تئاتر بوده و از سوى دیگر نگرانیهایى را ایجاد کرده است. خرسندى از باب افزایش سالنها و بالطبع افزایش تماشاگران تئاتر است و نگرانى از عدم استاندارد بودن برخى از این دست سالنهاست. نکته مهم در خصوص پژوهش حاضر، نحوه مناسبات و ارتباط شهروندان مخاطب تئاتر با سالنهاى خصوصى است که در این راستا باید علت تمرکز سالنهاى خصوصى در مناطق خاصى از تهران همچون بیشتر سالنهاى دولتى مورد توجه قرارگیرد و به این نکته پرداخته شود که چنین سالنهایى چگونه باید کیفیت امکانات و اجراهاى خود را تا حداستاندارد بالا ببرند که تأثیر مثبت خود را به مرور زمان از دست ندهند و به محلى براى درآمدزایى و سودجویى صرف بدل نگردند. در پژوهش حاضر، سـعی بر آن شــده تا در مصاحبه با مدیران سالنهای موجود و اطلاع یافتن از وضعیت سالنهای خصوصی، نقاط ضعف، قوت، معضلات و مزیت های تاسیس چنین سالنهایی به صورت میدانی مورد بررسی قرار بگیرد تا با شناسایى موارد مختلف و مشکلات و موانع موجود راهکارهایى عملى، چه به صورت راهحلهاى کوتاه مدت و چه راهحلهاى درازمدت و زمانبر، براى بهبود وضعیت سالنهاى خصوصى ارائه شود.
تئاترى براى روزهاى ِ پیش رو
سومین مقاله ارائه شده به مقاله فرانچسکو اونگارو، مدیر اجرایى، کارگردان هنرى، مشاور مدیریتى، منتقد تئاتر و نویسنده از کشور ایتالیا اختصاص داشت.
این هنرمند ایتالیایی در بخشی از مقاله خود با عنوان « تئاترى براى روزهاى ِ پیش رو» عنوان کرد: با نگاهى گذرا و از دیدگاه تاریخى به رویدادها، زبانها و تمایلات تئاترى در 50 سال گذشته ایتالیا، به بررسى معمارى در سیستم تئاتر ایتالیایى پرداختهام که بر اساس قوانین صادر شده، باعث تعریف ضوابطى جدید و ارزیابى بودجه عمومى شده است. اینکه تئاتر در زمان خود به دنبال کشف و تولید مکانها و راههاى جدید براى آموزش، ساماندهى، مدیریت و تکمیل ارتباطات میان سنت ومدرنیته و میان نسلهاى مختلف انسانهاست. تئاترى که باعث استحکام ارتباطات اجتماعى، خلق اجتماعات و همچنین انتقال ارزشها، جهتدهى به فعالیتهاى ما در زندگى و ایجاد سوال در ذهن میشود. او در ادامه درباره رابطه میان هنرمندان تئاتر دولتى و هنرمندانی که در تئاترهاى مستقل کار میکنند و لزوم گسترش کانالهاى ارتباطى براى تولیدتئاترهاى مستقل، سخن گفت.
الگوهاى درون سازمانى براى گروههاى تئاتر مستقل
برنیسراموس آیالا، بازیگر، تهیهکننده تئاتر و مدیر هنرى از کشور مکزیک مقالهای با عنوان «الگوهاى درون سازمانى براى گروههاى تئاتر مستقل» را در نخستین روز سمینار تئاتر و ظرفیتهای بخش غیردولتی ارائه کرد.
برنیسراموس آیالا در سخنان خود درباره الگوهای درون سازمانی برای گروههای تئاتر مستقل اظهار داشت: مکزیکوسیتى یکى از شهرهایى است که هر ساله تعداد بیشمارى از گروههاى تئاتر مستقل در آن به تولید و اجراى نمایش مشغولند. گروههاى تئاتر مستقل متعددى که در سطح کشور و جهان شناخته شدهاند، در فستیوالهاى جهانى شرکت کرده و تئاترهاى مشترک تولید میکنند. با این وجود، واقعیت اقتصادى بخش مستقل، نه تنها در تئاتر، بلکه به طورکل در همه هنرها، کاملا ناامید کننده است. بودجه دولتى متعلق به این بخش هر سال کمتر از سال قبل میشود و به کمکهاى مالى و سازمانى هر روز نیاز بیشترى احساس میشود، بخش خصوصى تمایلى به کمک به تئاترهاى مستقل ندارد و تقاضا براى دریافت این نوع کمکها روز به روز در حال افزایش است. به همین علت، اعضاى گروههاى تئاتر مستقل که به موفقیت دست یافتهاند، باید در نمایش بیش از یک مسئولیت داشته باشند که مستلزم تجربههاى بیشتر و زمان و تلاش بیشتر از سوى کسانى است که در این فرایند درگیرند. این هنرمند مکزیکی در این مقاله چهارگروه تئاتر مستقل موفق را به عنوان نمونهاى در بخش خصوصى و فرایند تولیدات آنها و اینکه چطور وضعیت نامناسب اقتصادى و اجتماعى را درکنترل خود درآوردهاند، سخن گفت.
در یک قدمی تئاترمستقل
طرلان رسولف، مترجم، نویسنده وتهیهکننده تئاتر از کشور آذربایجان در مقالهای با عنوان «در یک قدمی تئاترمستقل» گفت: بر اساس تجربیات و مشاهده بنده در آذربایجان، در حال حاضر شرایط براى تاسیس گروه تئاتر مستقل چندان مساعد نیست و ریشه این مشکل در عدم آگاهى هنرمندان درباره تاسیس تئاتر مســتقل قرار دارد، مسائلى نظیر ایدهپردازى براى تشکیل یک گروه تئاترى مستقل، خلاقیت در آن به عنوان کار تجارى و یا آزمایشگاه تجربى، تحقیقات بازاریابى و جذب حداکثرى مخاطب از اهمیت بالایى برخوردار میباشد. بدون شک ،هرگونه حرکت در این زمینه، بر توسعه کلى تئاتر موثر میباشد. در آذربایجان چند نمونه از فعالیت تئاتر مستقل (چه خوب و چه بد) وجود داشته است. بعد از جدا شدن از شوروى سابق و اعلام استقلال کشوردر سال 1991، چند تئاتر معروف به «تئاترتجارى» تاسیس شدند که این تئاترها براساس نام، عنوان و منابع مالى شخصى موسس اهمیت مییافتند. همه این تئاترها برپایه علاقه شخصى بنیانگذار استوار بودند، کسى که عمدتا بازیگر بسیار سرشناسى بود. همچنین، برخى از کارگردانان در زمینه زیباشناختى و مفهوم تئاتر مستقل دست به کار شدند، افرادى مانند ژنتسالیموا، واژیف ابراهیموگلو، بختیار خانیزاد، حسین آقاعطاکیشیف و دیگران. این افراد موفق به تاسیس تئاتر خاص خود شدند، هر چند برخى از این تئاترها دیگر نتوانستند به عنوان تئاتر مستقل ادامه کار دهند، چراکه شروع به گرفتن کمک از دولت کردند و تبدیل به تئاتر رپرتوار شدند. برخى از این تئاترها بنابر دلایلى تعطیل شدند، و برخى از آنها کماکان در زمینه هنرهاى نمایشى مشغول به فعالیت هستند. اما امروزه، جریانى قوى در این زمینه وجود دارد و افراد جوان در راس آن قرار دارند. این جوانان در تلاشاند تا به صورت مستقل کارکنند؛ بیشترآنها افرادى بسیار مستعد و بلند پروازند. به علاوه، فضاى شهرى تغییر کرده و دامنه این تغییرات حیات فرهنگى را نیز دربرگرفته است. اما با وجود این، پارهاى از مشکلات وجود دارد که اولین آن رویکرد غلط در سازماندهى فعالیت تئاتر مستقل و استفاده ناکافى از فرصتهاى موجود در این زمینه میباشد.
تئاتر مستقل متاخر در ایتالیا: جایى میان کمدى دلارته وتئاتر تعاملى
آخرین مقاله ارائه شده در نخستین روز سمینار تئاتر و ظرفیتهای بخش غیردولتی به مقاله اندروپورچدو، مدرس دانشگاه، منتقد تئاتر وروزنامهنگار لیتالیایی با عنوان «تئاتر مستقل متاخر در ایتالیا: جایى میان کمدى دلارته وتئاتر تعاملى» اختصاص داشت.
اندروپورچدو در سخنان خود اظهار داشت: دو رویکرد غالب و هم راستا با یکدیگر در تئاتر امروز ایتالیا وجود دارد. اولین رویکرد، به تازگى و نوآورى اهمیت میدهد که میتوان آن را در سبک کمدیا دلارته دید. براى مثال، در تئاتر دهه 60 میلادى شاهد افزایش نوعى آگاهى خاص در میان بازیگران به واسطه این رویکرد بودهایم. با مرگ تدریجى «کارگردانى» و پس از مرگ سمبلیک لوکارونکنى (بازیگرمشهورایتالیایى)، بازیگران خواستار مسئولیتپذیرى بیشتر در اجرا و روى صحنه شدند و آنرا سازماندهى کردند تا دوباره تماشاچى را به سالن بکشانند. آنها با ایده تساوى حقوق عوامل نمایش گردهم آمدند و یکى از خود را به عنوان کارگردان برگزیدند. این گروهها معمولا به متون کلاسیک علاقه نشان میدادند که کاملا نتیجهبخش بود. شاید تونى سرویلو و اِما دانتهو یا والریوبیناسکو و آرتورو سیریلو را در این دست گروهها بشناسید. مسئولیتپذیرى بازیگران در صحنه هم یک ضرورت هنرى و هم در راستاى تعهدات سیاسى بود.
در همین اواخر برخى تئاترهاى متروک، بازگشایى و در تمام ایتالیا پر از بازیگر شدند. براى مثال میتوان به تئاتر معروف ویل در شهر رم اشاره کرد، تئاترى متعلق به سده هجده میلادى که در سال 1921 لوییجى پیراندلى با جمعى از بازیگران نمایش «شش شخصیت در جستجوى نویسنده» را در آن به روى صحنه برد. دومین رویکرد که من آنرا براى این بحث مناسب میبینم و به آن بسیار کم توجه شده است، تئاتر اجتماعى تعاملى است که امروزه ما آنرا با نام «تئاتراجتماعى هنر» میشناسیم. این تئاتر برگرفته از تجربیات پیپودلبونو یا کمپانی رافائلو سانزیو است وما میتوانیم شکل جدیدى از نمایش را روى صحنه به تماشا بنشینیم. این پدیده متبلور در تئاتر به طرزى شگفتآور، اقلیتهاى جامعه مانند زندانیان و بیماران ذهنى را به کار میگیرد. تواناییها یا ناتوانیهاى خاص نوجوانان نیز در دسته همین اقلیتهاى جامعه قرار دارند. این واقعیتى است که در تمام کشور ایتالیا در حال رشد بوده و دستآوردهاى هنرى جالب توجهى را ایجاد کرده است. آنچه کنجکاوى انسان را برمیانگیزد آنست که تئاتر اجتماعى هنر، درست همزمان با تئاتر آوانگارد دهههاى شصتوهفتاد میلادى و «تئاترهنرى» کارگردان بزرگ آگوستوبوال که به دنبال نابازیگرانى بود که از ایدههاى آنها براى خلق اثر هنرى خود استفاده کند، شکل گرفت. بنابراین در تئاتر اجتماعى هنر، ما بازى بازیگران غیرحرفهاى را میبینیم که کارگردانى حرفهاى با نوعى خاص از دراماتورژى آنان را هدایت میکند. و نتیجه اغلب نمایشى با کیفیت از دل جامعه و تولید یک متن نمایشى جدید است. تجربه واقعى از تئاتر آوانگارد با مفاهیم اجتماعى و سیاسى قدرتمند که میتوان آن را تئاترمستقل جدید و یا تئاتر پست پست-دراماتیک نامید.