در حال بارگذاری ...
نقدی بر نمایش «فریدون فرمانی‌فراهانی» به کارگردانی حمید پاک‌نیا

یک شهروند کاملاً معمولی

ایران تئاتر_احمد حجارزاده :باور نادرستی میان تماشاگران تئاتر و هنردوستان وجود دارد مبنی بر این‌که نمایش‌های کارگردان‌های جوان و کاراولی، معمولاً چنگی به دل نمی‌زنند و بیش‌تر از آن‌که جنبه حرفه‌یی و هنری داشته باشد، بستری تجربی برای آموخته‌های دانشگاهی کارگردانان آن هاست اما این قاعده کلی در مورد همه کارگردان‌های تازه‌کار صدق نمی‌کند و گاهی با استعدادهای درخشانی میان آنها روبه‌رو می‌شویم. نمونه‌اش حمید پاک‌نیا که با نمایش «فریدون فرمانی‌فراهانی» مخاطبان جدی تئاتر را حسابی غافلگیر می‌کند و با نمایشنامه و اجرای بسیار متفاوت و دیدنی‌اش، تاثیری طولانی بر ذهن او می‌گذارد.

«فریدون...» را می‌توان جزو آثار کمدی سیاه یا طنز تلخ دسته‌بندی کرد. نمایش از شوخی بانمکی درباره اتوکردن لباس فریدون فرمانی‌فراهانی با دست شروع می‌شود که از خاله بزرگه‌اش آموخته و به روایت شخصی او از زندگی و مشکلاتش با مردم به خاطر اسم ظاهراً عجیبش می‌رسد، ولی این همه ماجرا نیست. ماجرا این نیست که چون او نامی غیرعادی دارد، نمی‌تواند یک زندگی عادی داشته باشد. در واقع نام فریدون فرمانی‌فراهانی بهانه‌یی است برای گشت‌وگذار در دنیای آرام و بی‌حاشیه یک شهروند کاملاً معمولی که می‌خواهد زندگی ساده و بی‌دردسری داشته باشد و اتفاقاً در معرفی خود هم تاکید می‌کند «من یک آدم معمولی‌ام» اما از دید او همه‌چیز پیچیده و به هم‌ریخته است، چون جامعه و مردم در برخورد با نام این شخص، واکنش‌های متفاوت و متنقاض دارند. اگر در مدرسه، مربی ورزش شرط ثبت‌نام فریدون را در تیم فوتبال، تغییر نام او می‌داند،کارمند اداره ثبت احوال به درخواست او برای تعویض نام توجه‌یی نمی‌کند و اسم فریدون فرمانی‌فراهانی را یک اسم بی‌اِشکال می‌داند.

با این‌حال، مساله فریدون دریافت یک نام تازه برای آغاز یک زندگی جدید نیست، درد اصلی او نوعی بی‌کاری است که منجر به انزوا، افسردگی و رویاپردازی‌اش شده و این خیال‌بافی‌ها آن‌قدر ادامه می‌یابند که به فروپاشی خانواده و زندگی و در نهایت تنهایی او می‌انجامد. فریدون اعتراف می‌کند زمانی برای هر چیزی در دنیا رویایی داشته:«رویا راجع به شغلِ آینده‌م. رویا راجع به زنِ زندگی‌ام که موهای بلند موج‌دار داشته باشه، یا حتی رویای این‌که مثل بابام کچل نشم! من برای دنیا هم رویا داشتم. دنیای رویایی من جایی بود که توش مردم همه خوشحال باشند. صبح‌ها توی خیابون همه به هم سلام بکنند. همه به من سلام بکنند. منم به همه سلام بکنم و نوازنده‌های خیابونی آهنگ‌های شاد بزنند و مردم‌رو خوشحال بکنند...». افسوس که واقعیت، مانعی بزرگ و بی‌رحم بر سر راه تخیلات فریدون فرمانی‌فراهانی است. در نمایشنامه «فریدون...» طنز انتقادی و گزنده‌یی نسبت به جامعه امروز و شهروندانش هست که اجازه نمی‌دهد تماشاگر خیلی ساده به موقعیت‌های نمایشی زندگی فریدون بخندد.

بلکه اتفاقاً با ریتم کسالت‌بار و غم‌انگیز مردی همراه می‌شود که روزی رویای شادبودن دنیا را در سر داشت، ولی امروز باید برای کسب شغل، از نام حقیقی‌اش بگذرد، و زمانی که موفق به این کار نمی‌شود، در یک آگهی بازرگانی دستِ‌چندم تلویزیونی مورد تمسخر قرار می‌گیرد. زندگی رویایی فریدون از زمانی آغاز می‌شود که هر کجا می‌رود، دلقکی او را همراهی می‌کند؛ نمادی از مسخره‌بودن دنیا و خندیدن به آن. پاک‌نیا با حضور دلقک در نمایش خود، جدی‌گرفتن جهان امروز را نفی می‌کند و به زبان هنر و با صدایی رسا فریاد می‌زند هرچه عمیق‌تر به شوخی‌های دردناک زندگی نگاه بکنید، بیش‌تر درد می‌‌کشید. از این منظر باید گفت در نمایش «فریدون...»، نمایشنامه نسبت به سایر عناصر اهمیت و کیفیت بیش‌تری دارد و باید گفت پاک‌نیا، نویسنده بهتری است.

در حقیقت، او از یک ایده‌ی درخشان، به یک نمایشنامه خوب و اصولی رسیده که سرشار از موقعیت‌ها و شوخی‌های نو و بانمک است، مثل شوخی با مشاغل، شوخی با اسامی افراد مشهور از جمله بهرام بیضایی و شخصیت‌های فیلم‌هایش چکامه چمانی، یا شوخی با موسیقی آشنای برنامه ورزشی یا موسیقی آسانسور که خیلی هوشمندانه انتخاب و اجرا شده. همه بازی‌های نمایش، خوب و قابل ستایشند اما سینا کرمی، بازیگرِ نقش اصلی یعنی فریدون فرمانی‌فراهانی درست‌ترین انتخاب و بهترین بازیگر نمایش است. او با نگاهی شامل دو حس غم و شادی و صدایی گرم و گیرا، شخصیت ویژه‌یی از یک انسان منزوی خلق کرده.کارگردانی حمید پاک‌نیا ضعف‌های کوچکی دارد، از جمله این‌که می‌توانست از برخی صحنه‌های بی‌ضرورت بگذرد و بر ریتم نمایش بیفزاید یا به مسائل مهم‌تری بپردازد، ولی قاب‌بندی‌های نمایش حرف ندارد و به لطف بازی‌های بدنی بازیگران و مهم‌تر از همه مهدی سفاری و سینا کرمی، قاب‌هایی دیدنی و در یادماندنی ساخته است. نمایش «فریدون فرمانی‌فراهانی» به عنوان نخستین تجربه کارگردانی حمید پاک‌نیا، اثری ارزشمند و قابل‌احترام است که می‌تواند از آینده‌یی روشن برای خالق آن خبر بدهد؛کارگردانی که طنز کلامی را خیلی خوب می‌شناسد و قلم شیرینی در نمایشنامه‌نویسی دارد.




نظرات کاربران