در حال بارگذاری ...
نگاهی به نمایشی از بهاره مشیری

«نامه‌های یک بانو» در راستای اغتشاش ذهنی خود !

ایران تئاتر-حنیف سلطانی:نمایش « بانوی نامه‌ها » یا همان نمایشنامه « نامه‌نویس » اثر آلن بنت ، درام‌نویس بریتانیایی،  به علت روایت مونولوگ گونه آن ، جزو آن دسته آثاری است که تکیه بر بازی‌های زبانی ، واژ آرایی  دارد و به‌طورکلی یک اثر کلام محور است ، که طراح و کارگردان اثر وظیفه تجسم‌بخشی به اجزای این نمایش را با تکیه‌بر تحلیل خود از آن بر صحنه می‌برد .

در اجرای « بانوی نامه‌ها » با طراحی ، کارگردانی و بازی بهاره مشیری، تماشاگر با اثری مواجه است ، که در نقاطی با آن‌هم ذات پنداری یا حداقل همراهی می‌کند و در نقاطی چون تماشاگر یک رویداد غریب به آن می‌نگرد ، که خب البته ذات اصلی این نمایشنامه ، حالت ذکرشده را برای تماشاگر به وجود می‌آورد ، دلیل این امر را شاید بتوان در نام این نمایشنامه و انتخاب تم اصلی آن توسط بنت در نگارش آن دانست ، جایی که نامه‌نویسی به‌عنوان یک امر پذیرفته‌شده و جاافتاده در فرهنگ بریتانیایی امری معمول است و به‌عنوان یک کنش اصلی از سوی یک شهروند بریتانیایی قابل‌پذیرش است ، اما همین کنش اصلی شاید برای تماشاگر ایرانی باعث فاصله او از اصل نمایش شود ، موردی که شاید با تصویر کردن چند نامه یا حتی کاغذ یا المانی از نامه ، این مسئله تا حدودی عادی‌تر جلوه می‌کرد .

در این نمایش ما با دنیای عجیب‌وغریب دختری آشنا می‌شویم که نسبت به کوچک‌ترین کاستی‌های اطراف خود واکنش نشان می‌دهد و برای رفع آن دست بکار شده و برای مسئول مستقیم آن نامه می‌نویسد ، ولو اینکه این نامه‌نگاری به مسئول برگزاری مراسم ترحیم یک دوست با نسبت بسیار دور و در خصوص سیگار کشیدن راننده ماشین نعش‌کش باشد !

بنت در این نمایش تصویر زنی را برای ما خلق می‌کند که گویی ارتباطی نمادین با محیط اطراف خود را دارد، ارتباطی که مبتنی بر یک وسیله ارتباطی همچون نامه است ، به‌نوعی بنت در این نمایش قصد دارد انسانی را برای ما خلق کند که در آکواریوم شیشه‌ای خود به قضاوت جهان هستی نشسته است، و این قضاوت تنها نوعی برداشت شخصی از موضوعات روزمره است و این فرد حتی در مورد زنانه‌ترین احساسات و مسائل زنانه خویش مستأصل است و تنها با ورود این زن به زندان است ، که مسائل زنانه خود را می‌شناسد !   این طنز تلخ که در جای‌جای نمایش به چشم می‌خورد ، از « ایرنه » دختر نامه‌نویس خود موجودی فضول ، قضاوت گر، تنها و دچار توهمات روانی می‌سازد که مابین فردی با آگاهی نسبت به اوضاع پریشان جامعه خود یا «یک تنهای به دنبال توجه» در نوسان است و ناچار این موجود خلق‌شده عاشق زندان است ، جایی که شاید به نظر او مهم‌ترین بخش جامعه است و باید حتی ساده‌ترین امکانات آن مانند تلویزیون برچیده شود تا زندان معنای واقعی خود را بازیابی کند و تمامی گناهکاران به سزای اعمال خود برساند !

در پایان این یادداشت  ذکر چند مورد خالی از لطف نیست ، طراحی لباس مناسب این نمایش شاید گواهی باشد بر تشدد روانی شخصیت نمایش اما طراحی صحنه این نمایش به‌هیچ‌عنوان در خدمت اثر قرار نمی‌گیرد و اگر تمامی آکسسوار صحنه آن برداشته شود ، هیچ خللی در اجرای این نمایش اتفاق نخواهد افتاد .

شاید بازیگر این اثر می‌توانست با بهره‌گیری از چند عروسک ، صداسازی برای آن‌ها ، شخصیت‌های دیگر نمایش خود را بدون نیاز به بازیگر اضافی به صحنه آورد و علاوه غنا بخشیدن به بخش دراماتیک اثر خود، کمی از بار بازیگری را به بازیگران جدید بسپارد که خود آن‌ها را کنترل می‌کند ، چیزی که به‌طور مثال در روایت دختر از یکی از هم‌بندیان زندانش و گذاشتن انگشتان خود بر روی گوش‌های عروسک کوچک ، به نشانه مسدود کردن شنوایی آن ، توانست تا حدودی به رنگ و لعاب روایتی نمایش بیفزاید .

به‌طورکلی دیدن نمایش با تعداد اجراهای کوتاه آن،  می‌تواند تجربه‌ای باشد از متن « نامه‌نویس » آلن بنت که به این زودی‌ها شاید کسی به فکر صحنه آوردن آن نباشد و می‌تواند یک اجرای نسبتاً مناسب از این متن نمایشی باشد .

 

نمایش «بانوی نامه‌ها» تا 30 فروردین همه‌روزه به‌جز شنبه‌ها ساعت 17 در تئاتر باران به روی صحنه می­رود.




نظرات کاربران